افزایش قابل توجه مهاجرت زنان متخصص از ایران
روند افزایش مهاجرت زنان در ایران به دلیل نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، تبعیض جنسیتی و فرصتهای شغلی محدود، موجب نگرانیهایی درباره کاهش نیروی کار متخصص و تأثیر آن بر رشد اقتصادی شده است.
![](https://test.jinhaagency.com/uploads/fa/articles/2023/06/20230620-mohajerat-jpg7bd1e8-image.jpg)
نسیم محمدخواه
بانه- در سالهای اخیر، آمار مهاجرت زنان متخصص از ایران به شدت افزایش یافته است. با بررسی آمارهای رسمی، مشاهده میشود که تعداد مهاجرین در سال به ۶۵ هزار نفر رسیده است، که این عدد به عنوان یک رکورد در زمینه مهاجرت در ایران در نظر گرفته میشود. این مسئله نه تنها باعث مشکلات جدی برای جمعیت ایران در آینده میشود، بلکه با خطر جدی پیری جمعیت نیز روبروست. بخشهای متخصص و نیروی کار انسانی ممکن است در سالهای آینده با خطر جدی مواجه شوند، زیرا بیشتر مهاجرین افراد تحصیلکردە، جوان و از گروههای خاصی هستند.
علل اصلی مهاجرت شامل مشکلات اقتصادی، عدم آزادی فردی و اجتماعی و ناامیدی است، در این بین آمار مهاجرت زنان نیز بە شدت رو به افزایش است. عواملی مانند فرهنگ و قوانین ضد زن، افزایش تبعیض جنسیتی در فرآیند استخدامهای دولتی از جمله عواملی هستند که باعث افزایش میل به مهاجرت در زنان، بهویژه زنان متخصص میشوند. علاوه بر آن، مهاجرت زنان در جستجوی فرصتهای شغلی، تحصیلات بالا و رفاه اقتصادی نیز نقش مهمی در افزایش این روند دارد.
زنان در خیزش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی» در ایران با خطرات جدی روبرو شدند و تهدیدهای دولت ایران، زنان را به ترک ایران مجبور کرده است. زنانی که در تجمعات شرکت کردند، با بازداشتها و تعرضها مواجه شدند. ترک ایران برای زنان تصمیمی پرخطر است، اما آنها برای حفظ جان خود ناچار هستند که سرزمینشان را ترک کنند.
«روبار.ف»، یکی از زنان مهابادی است که به تازگی برای مهاجرت تحصیلی اقدام کرده است. او درباره دلایل مهاجرت خود از ایران میگوید: «هر بار که فکر میکنم از ایران بروم یا نه، از صمیم قلبم ناراحت میشوم، چون فکر دوری از خانواده و هر آنچه که در وطن جریان دارد دردناک است. اما به جز این راهی را مناسب خودم نمیبینم. سالها درس خواندم و رزومه جمع کردم اما جایگاه شغلی مناسبی ندارم و اکنون معدل الف ارشد هستم که در خانه بیکارم و حتی شرایط و امکاناتی برای تحقیق و پژوهش ندارم. مردم ایران روز به روز فقیرتر میشوند و مشکلات اقتصادی باعث میشود همه به رفتن فکر کنند. امیدی به زندگی و پیشرفت در اینجا ندارم.»
«ن.م»، استاد دانشگاه در حوزهی آیتی در دانشگاه شیکاگو است. او در مورد علت مهاجرت خود از ایران میگوید: «مدرک کارشناسی را از دانشگاه تهران گرفتم و وقتی درخواست بورس تحصیلیم در آمریکا در مقطع ارشد پذیرفته شد، هنوز مشکلات مهاجرت و اقامت ایرانیان با آمریکا آنقدر سختگیرانه نبود. اما پس از آن دورهی بسیار سختی را تجربه کردم چون نمیتوانستم به ایران برگردم و خانوادهام را ببینم و اگر برمیگشتم، اقامت و تحصیلم در آمریکا به خطر میافتاد. با وجود تمام مشکلاتی که اینجا داشتم، مطمئنم هرگز در ایران نمیتوانستم به چنین جایگاهی برسم، چون قبل از هر چیزی در ایران، مخصوصا برای رشتههای مهندسی، زنان نه تنها برای کار بلکه برای تحصیل هم موانع بسیاری بر سر راه خود دارند. در ایران، اگر جایگاه مهمی هم به دست بیاوری، باید چادر سرت کنی و از تمام عقایدت دست بکشی یا عضو بسیج شوی یا خانوادهی شهید یا سپاهی باشی. البته چون زن هستیم، همیشه شاهد خواهیم بود که مردان بیسواد و بیکفایت به راحتی به جایگاههای برتری میرسند. در اینجا، آمریکا، حداقل من به خاطر کار و تخصصم ارزشگذاری میشوم و تشویق میشوم.»
«ع.پ»، یک پزشک زن ایرانی در کانادا میگوید: «در ابتدا وقتی به کانادا آمدم و با مشکلات مهاجرتی روبرو شدم، فکر میکردم بزرگترین اشتباه زندگیام را کردهام. اما به مرور زمان با تلاش زیاد و پشتکار، موفق شدم گذرنامه کانادایی دریافت کنم و در این کشور به عنوان یک پزشک متخصص کار کنم. حالا که به ایران باز میگردم، تفاوتهای زندگی در دو کشور را بیشتر حس میکنم. در کانادا، حداقل برای من به عنوان یک انسان و یک پزشک احترام قائل هستند و کارم را دوست دارم. در ایران، بیتوجهی به انسان و خصوصا به زنان بیش از حد است و این موضوع باعث شده من دیگر به ایران برنگردم.»