شاماران, نماد تفکر و جاودانگی یک ملت

نمایشگاه ناز علی اولا با عنوان «شاماران در باغ سوآندا» دهم مهر ماه، در شهر سلیمانیه افتتاح شد. این هنرمند در رابطه با شاماران می‌گوید: «شاماران افسانه‌ای کوردی و نماد تفکر و جاودانگی یک ملت است.»

نمایشگاه «شاماران در باغ سواندا» دهم مهرماه، توسط هنرمند «ناز علی اولا» در شهر سلیمانیه افتتاح شد و تا بیست و سوم همان ماه ادامه داشت که سومین نمایشگاه این هنرمند و نخستین نمایشگاه دایر شده در شهر سلیمانی بود. این نمایشگاه شامل ٣٠ نقاشی، با مفهوم توصیف جنگل شاماران و باغ سیب بهشت است.

 

هنرمند ناز علی در مورد نمایشگاه‌اش و به ویژه شاماران در متن مقاله‌ای کوتاه می‌نویسد:

«شامارن را برای اولین بار در نقاشی‌های رستم آغاله دیدم و ذهنم سرشار از پرسش و کنجکاوی شد... چرا باید نام ایزدبانوی افسانه‌ای ما در دست فراموشی باشد؟ چرا باید این افسانه هم درست مانند عفرین و کرکوک به دست اشغالگران بیفتد!!! تصویر این ایزدبانو، سرشار از نقاشی، رنگ و داستان است. تصویر آن در گذشته، بر دیوارهای خاکستری روستاییان باکور، روژآوا و باشور کوردستان آویزان بود و به فراوانی به چشم می‌خورد‌.

چطور ممکن است یک کورد، اثر هنری خلق کند و از شاماران نگوید؟ شاماران نماد تفکر، زندگی و جاودانگی ملت ما است و دارد از ما ربوده می‌شود. شاماران از نظر زبانی ساختاری کاملا کوردی داشته و به ترکی یا عربی ارتباطی ندارد. این شواهد زبانی، همه‌ی شک‌ها را از بین می‌برد تا کسی نتواند شاماران را هم، مانند جنگل‌های عفرین از ما بگیرد!

من نه تنها از شاماران به عنوان نماد استفاده کردم، بلکه جدا از روایت‌های رایج، به عنوان پژوهشگر روی آن کار کردم. چه چیزی باعث شده یک ملت به فکر ترکیب تصویر یک زن و یک مار باشند و آنرا خدای دانش بنامند؟ مطمئنا تفکر بسیار آزاد و زیبایی پشت این تصویر در جریان است.

این سرپیچی ناشی از باورهای دگم جامعه و سخنان بیهوده‌ی مردان سنتی و مذهبی است که جزم‌اندیشی را بر زنان تحمیل می‌‌کند‌. باور به اینکه حوا به همراه مار بهشت، به آدم سیب ممنوعه خورانده است و زنان را نفرین می‌کنند که بهشت را از بشر گرفته‌اند!!! چگونه است که خلق کورد همان حوا و مار نفرین شده را با دانش عجین می‌کنند، او را خدای دانش می‌نامند و تصویرش را با میمنت و غرور آویزان می‌کنند؟

به همین علت در بسیاری از آثار من، شاماران‌ با دستانی پر از سیب به چشم می‌خورد و هنوز هم با مار و طاووسی که حوا را با بال‌های رنگارنگش پنهان کرد، در جنگل‌های بهشت پرسه می‌زند. در واقع طاووس نزد کوردها مقدس است و چون نمادی مقدس و مبارک تصویرش بر دیوار منازل کورد‌های ایزدی آویزان می‌شود‌.

ملتی که اساطیر را با چنین پیشینه فکری قوی تفسیر کرده، علیه داستان از دست دادن بهشت ایستاده و از نفرین زنان روی برگردانده است، چگونه امروز در ربوده ‌شدن این شاهکار، این ایزدبانوی افسانه‌ای (شاماران) سکوت می‌‌کند؟»