آواهای زنانه در منطقهی کلهور
وجود گویشهای مختلف در زبان کوردی، سبب ایجاد آوازهای متفاوتی متناسب با فرهنگ و جغرافیای منطقەی سکونت مردم کوردستان شده، بداههخوانی و بداههنوازی در موسیقی کوردی جایگاه ویژهای دارد، بەطوری که قبل از بوجود آمدن آلات موسیقی مردمان اهل هنر کورد با استفاده از آوا و تن حنجرەی خویش ملودیها و آوازهای بینظیری را خلق کردەاند، نمونەی بارز آن لاوک، بیت، حیران، هوره، سیاچمانه، مور و بنملی هستند.
وجود گویشهای مختلف در زبان کوردی، سبب ایجاد آوازهای متفاوتی متناسب با فرهنگ و جغرافیای منطقەی سکونت مردم کوردستان شده، بداههخوانی و بداههنوازی در موسیقی کوردی جایگاه ویژهای دارد، بەطوری که قبل از بوجود آمدن آلات موسیقی مردمان اهل هنر کورد با استفاده از آوا و تن حنجرەی خویش ملودیها و آوازهای بینظیری را خلق کردەاند، نمونەی بارز آن لاوک، بیت، حیران، هوره، سیاچمانه، مور و بنملی هستند.
سارا ارومیه
موسیقی بیانگر فرهنگ و فولکلور هر ملتی است، موسیقی کوردی بخش عظیمی از چگونگی زندگی، فرهنگ، سنتها و آیین خلق کورد را نشان میدهد. از دیرباز زنان نقش ویژەای در اجرا و حفظ موسیقی کوردی داشتند هرچند برخی از آواها قدمت باستانی دارد ولی بسیاری از آنها بەعلت ثبت نشدن طی گذر زمان کم رنگ شدەاند و در آستانهی فراموشی هستند. بنملی و مور جز قدیمیترین آواهای زنان کورد میباشد که در منطقەی کرماشان و در بین زنان ایل کلهور اجرا میشود.
آواز بنملی
بنملی آواز سنتی خلاقانەای است که در میان زنان و دختران کلهور رواج داشتە و با استفادە از ضربەی انگشتان بر حنجرە شکل میگیرد. این آواز با اشعاری در وصف طبیعت، اتفاقات مهم تاریخی، توصیف معشوق و دلتنگی عزیزان به زیبایی آمیخته شده است، قدمت این آواز به هزاران سال پیش، قبل از بوجود آمدن آلات موسیقی برمیگردد.
این آواز که مختص زنان و دختران بوده با پیشینەای هزاران ساله در بین مردم کلهور رواج داشته، بەطوریکه زنان به شیوەی هنرمندانه این آواها را به چند صورت اجرا کردەاند. آنها به صورت تک نفری و یا همراهی دو یا چند نفر و به شکل گروهی نیز انجام میدادند. به مرور زمان شیوەی ضربه زدن انگشتان نیز تغییر کرده به طوریکه استفاده از انگشتان دست به منزلەی آلت موسیقی عمل میکند، که با تبحر به روی حنجره میزنند تا با تغییر تن صدا و بالا و پایین کردن آن به فرکانس صدا ریتمی زیبا ببخشد. این آواز علاوه بر کرماشان در ایلام، سنه و خانقین نیز رواج دارد.
مور
''مور'' یکی دیگر از گونههای آواز باستانی است، که به ''هوره'' شبیه است که حس آرامبخشی به شنونده القا میکند. مورعلاوه بر کرماشان در لرستان و مناطق لکنشین نیز رواج بیشتری دارد و در مراسم عزا و خاکسپاری خوانده میشود. مور؛ یکی از مرسومترین و شاید به جرات پرطرفدارترین آوا در میان مردم استان کرماشان است.
مور یا همان (مور آوردن) به دو شکل مورد استفاده قرار میگیرد. شکل اول آن در مواقعی کاربرد دارد که شخص دلتنگ و غمگین باشد. در چنین مواقعی آن شخص به گوشهای میرود و مورخوانی میکند. شکل دوم مور در زمان مرگ عزیزان خوانده میشود، در چنین شرایطی، زنان به صورت گروهی و یا تکی به خواندن مور و وصف عزیز از دست رفتەی خویش میپردازند. از دیگر خصوصیات مور استفاده از اشعار حماسی، خصوصا بیتهای فولکلور کوردی است.
واژه مور به معنای مویه است. این نوای باستانی، که با آوایی حزین و غمناک، و بدون ضرب آهنگ، فقط در قالب یک بیت به مناسبت مرگ عزیز از دست رفته خوانده میشود، پیشینەای بیشتر از بنملی دارد و در واقع هنوز هم در بین مردم کرماشان و لرستان رواج دارد.
اجرای موسیقی مور بخشی از آداب و رسوم خاص مردم کلهور و لک در مراسم سوگواری است. مور در میان کلهرها توسط زنان اجرا می شود و در میان لکها و لورها توسط زنان و مردان اجرا می گردد، آنها در عزای عزیزانشان نوایی دلتنگی با آواز حزین و غمناک سر میدهند. در زمان عزاداری معمولاً زنی به نام ''سرخوشی وش'' با خواندن ابیاتی از مور گروه مرثیهخوانی را رهبری میکند و دیگر زنان به همراه او بقیه شعری را در مدح متوفی میخوانند. هر تک بیتی از ابیات "مور" را به گویش لکی کلیمه میگویند، کلیمهها که حکایتکننده احساسات غمانگیز است با لحنی سوزناک به شرح درد و رنج میپردازد.
کلمه ''مور'' در اوستایی'' مئور'' و در پهلوی اشکانی ''مئورک'' و در پهلوی ساسانی ''مویک'' و به زبان فارسی دری'' مویه'' نامیده میشود.
مور هجران و فراق را حکایت می کند و به واقع هر شخصی که نوای آن را می شنود دچار غم و اندوه می شود. البته ناگفته نماند که آوای آن سحرآمیز و تا حدودی تسکیندهنده است، یعنی یکی از خواص آن که به عنوان نوای رسمی عزا یاد می شود، مرور یاد عزیزان از دست رفته است، که این خود به نوعی تسکین دهنده غمهاست و پذیرش مرگ و از دست دادن و نبودن آن عزیز را تا حدودی برای خانواده آن شخص قابل قبولتر می کند.
مورخوانی ارزشهای اجتماعی مثل نظم و اتحاد و تجسم زنان در کنار هم را نشان داده و همیاری و همدلی آنها را بیان میکند که با اشعاری آن را به یکدیگر القا میکنند، شاید یکی از عللی که سبب شده تا به امروز این آوا ماندگار باشد، حس همدلی و همزادپنداری زنان نسبت به همدیگر است.