غزە؛ زنان هنرمند با موانع اجتماعی روبرو هستند

زنان غزه‌ای که در عرصه‌ی هنر فعال هستند بە دلیل فشار جامعه به صورت مخفیانه کار خود را انجام می‌دهند.

رفیف اسلیم

 

غزه- در غزه موانع زیادی برای پیشرفت زنان در عرصه‌ی هنر وجود دارد. در چند وقت اخیر اگرچه در حوزه‌ی فکری و روشنگری تحولاتی رخ داده است، اما برخی خانواده‌ها تغییری نکرده و علاقه‌ی زنان به هنر را اشتباه می‌دانند.

 

«مانع آوازخوانی او شدند و وادار به ازدواجش کردند»

سما سقاالله ترانه‌های محلی می‌خواند و مانند بسیاری از زنان با موانع اجتماعی مواجه شده است، با بیان این‌که صدایش مورد پسند مردم قرار گرفته است، می‌گوید: از طریق گروه‌هایی که آهنگ‌های محلی را اجرا می‌کنند مهارت و استعداد خود را کشف کردم و چیزهای زیادی یاد گرفتە و بسیار مورد توجه قرار گرفتم. هر بار که روی صحنه می‌روم متوجه می‌شوم که ساعت‌ها به صدای من گوش می‌دهند. با این حال خانواده‌ام همیشه من را تحت فشار قرار می‌دادند و می‌گفتند که اطرافیان در مورد تو چه خواهند گفت. برادرم چون مهارت و شایستگی من را می‌دید، در حالی که فقط ٢٠ سال سن داشتم مرا مجبور به ازدواج کرد.»

«زنان جوان از زندانی شدن در خانه می‌ترسند»

حنا قول که در عرصه‌ی کارگردانی و بازیگری فعالیت می‌کند به مشکلات پیش روی زنان در عرصه‌ی هنر اشاره کرد و گفت: ٧ سال است که در عرصه‌ی هنر فعالیت می‌کنم. من زنان جوانی را دیده‌ام که مخفیانه در عرصه‌ی هنر فعالیت می‌کنند. بسیاری از زنان جوان به دلیل تفاوت در زمینه‌ی هنر واقعی با خشونت فیزیکی و ترس از حبس در خانه مواجه هستند. به عنوان مثال متوجه شدم که آن‌ها در رسانه‌های دیجیتال کارهای آماده‌سازی خود را روی اکانت‌هایشان به اشتراک نمی‌گذارند، وقتی دلیل آن را جویا شدم به فشارهای جامعه اشاره کردند. خانواده‌ها به خاطر دغدغه‌های جامعه نمی‌خواهند فرزندانشان به عرصه‌ی هنر علاقه‌مند شوند.»

 

«بازیگر مرد را به جای بازیگر زن نشان دادیم»

حنا قول شرایط دردناک خود را با این جملات بیان کرد: در سال‌های گذشته برای ایفای نقش به یک زن نیاز داشتیم که به دلیل فشار خانوادەها امکان‌پذیر نشد. به همین دلیل مردی را گریم کرده و لباس زنانه به او پوشاندیم و بر سرش کلاه گیس گذاشتیم و او را شبیه یک زن جوان کردیم. یک بار داخل کلاس مشغول آموزش به گروهی از زنان جوان بودم، مردی وارد خانه شد و به زن جوانی اشاره کرد و از او خواست که از آن‌جا خارج شود. آن مرد همسر زن جوان بود، او نمی‌خواست او در رشته‌ی بازیگری تحصیل کند. زن جوان دیگری بود که وقتی روی صحنه می‌رفت و شروع به آوازخوانی می‌کرد، صورت خود را می‌پوشاند و سال‌ها نام خود را فاش نکرد، در حالی که در حوزه‌ی رادیو در زمینه‌ی موسیقی و تبلیغات فعالیت می‌کرد. وقتی با او نشستم و با او صحبت کردم، به او گفتم که چگونه حق خود را بخواهد و روش‌های متقاعدسازی را به او گفتم. در عرض ۵ سال، دیدگاه خانواده‌ی او نسبت به او تغییر کرد.»