داستانهای زنان، ایرلند را به زور مشت و لگد به سوی آیندهای بهتر سوق داد
نویسندە: Justine McCarthy
مرکز خبر- روزنامهنگاری همیشه مرا تا فراتر از مرزهای تصوراتم غافلگیر کرده و همیشه متحولکنندهترین داستانها در این میان برایم داستان زنان و دختران بوده است.
گزیدهای از مقدمهی کتاب جدید جاستین مک کارتی، ستوننویس ایرلندی تایمز، نگاهی به ایرلند: سفری در میان تغییرات اجتماعی
اکثریت قاطع سیاستمداران، هنرمندان، نمایندگان تجاری و افراد مشهوری که در طول چندین سال کارم با آنها مصاحبه کردهام مرد بودهاند. این متاسفانه ماهیت مردسالارانهی روزنامهنگاری است. با اینحال، تاثیرگذارترین داستانهایم همه دربارهی زنان و دختران بودهاند.
برای مثال، یکی از داستانهایی که مرا بسیار تکان داد، اخراج آیلین فلین از کادر آموزشی یک مدرسه وکسفورد توسط دادگاه عالی بود، او تنها به این دلیل که زندگی عاشقانهاش با یک مرد متاهل را تایید کرد، از کارش محروم شد. جوآن هیز، زنی بود که به دادگاه کشیده شده و به جرم زندگی عاشقانهاش با جرمیا لاک، مرد متاهل دیگری، اعدام شد. آن لاوت یکی دیگر از زنان ستمدیدهی آن زمان بود که در سن ١۵ سالگی پس از زایمان در یک غار مقدس و به دنیاآوردن پسری که حتی یک روز هم زنده نماند، درگذشت.
برای هر کسی که ایرلند آن زمان را تجربه نکرده است، درک اهمیت انتخاب مری رابینسون به عنوان نخستین رئیسجمهور زن ایالت در سال ۱۹۹۰ دشوار است. او یک وکیل بسیار باهوش بو که با قاطعیت تمام حقوق مختلفی را برای زنان در دادگاهها تصویب کرد. او زنی بود که هرگز در برابر هیچ مردی تعظیم نکرد. شعار انتخاباتی او «جای یک زن در پارک است» بود. وقتی دادگاه تأیید کرد که او جایگاه بالایی Áras an Uachtaráin به دست آورده است، سرخوشی در خانهها و قلبها و ذهنهایی فوران کرد که نارضایتی برای نسلها در قلب زنان آن سوسو زده بود.
رابینسون در مصاحبهای گفت: «دستی که گهواره را تکان داد، سیستم را نیز تکان خواهد داد.» زنان جشن گرفتند و مردان فمینیست برای آنها گل رز قرمز خریدند، هم به عنوان نماد حمایت از حزب کارگر و هم به عنوان خوشامدگویی زنان به عرصهی اجتماعی. این نقطه عطف بزرگی در تاریخ ایرلند بود.
تصویر او در ذهنها رسوخ کرد. زنان دیگر شروع به صحبت کردند. کریستین باکلی در برنامه رادیویی گی بیرن برای اولین بار در رابطه با آزاری که در کودکی در یتیمخانهی گلدنبریج متحمل شده بود، روح خود را جاری کرد. لوئیز اوکیف در دادگاه حقوق بشر اروپا در تلاش برای جبران خسارت پس از آزار جنسی در دوران کودکی توسط لئو هیکی، مدیر مدرسهاش در داندرو، کوک، دولت را در دادگاه شکست داد. لاوینیا کرویک نوجوان پس از اینکه به عنوان نخستین بازماندهی تجاوز جنسی که از سایهها بیرون آمد و لب به سخن گشود، با وزیر دادگستری ملاقات کرده و خواستار اصلاح قانون شد.
ویکی فیلان، فعال زنان ایرلندی، در محل کارش از امضای توافقنامهی حفظ اسرار کاری خودداری کرد تا بتواند به زنان مبتلا به سرطان دهانهی رحم هشدار دهد که مقامات اطلاعات مربوط به سلامت را از آنها مخفی میکند. دوشیزه D زنی بود که ادارهی خدمات بهداشتی (HSE) او را از رفتن به انگلستان برای سقط جنین منع کرد، اما وقتی که مجبور شد فرزندش را به دنیا بیاورد، به او و نامزدش اطلاع دادند که نوزاد مورد انتظارشان سالم نبوده و پس از تولد زنده نخواهد ماند. دوشیزه D نیز ساکت نماند، پروندهی این تبعیض را پیگیری کرد و در دادگاه عالی پیروز شد.
بازماندگان سمفیزیوتومی (یک روش جراحی منسوخشده با هدف گشادشدن لگن و امکان زایمان در صورت وجود مشکل) پس از شرح درد طاقتفرسایی که متحمل شده بودند، تا زمانی که سازمان ملل خواستار تحقیقات جنایی در مورد این عمل و ایجاد یک طرح غرامت شد، دست از سخنگفتن دربارهی آن نکشیدند. در این میان فیلومنا لی نیز کمک کرد تا فیلمی در مورد اینکه چگونه در صومعه پسر بچهاش را بر خلاف میلش از او گرفتند و به والدین ناتنیاش در ایالات متحده تحویل دادند، ساخت.
در ادامهی این اتفاقات، ناگهان کاترین کورلس ادعا کرد ٧٩۶ کودکی که در یک مرکز مراقبت مادر و نوزاد جان خود را از دست داده بودند، در بخشی از یک سیستم فاضلاب دفن شدهاند و ادعای او در مدت کوتاهی ثابت شد.
ساکنان سابق خشکشوییهای مجدلیه نیز برای بار نخست سکوت را شکستند و از زمانی گفتند که از نامهای خودشان محروم شده بودند و به جای آن به آنها شماره داده شده بود. و اینکه چگونه بدون رضایت آنها برای آزمایش واکسن شرکتهای داروسازی ثروتمند از فرزندانشان نمونه گرفته میشد.
پس از ظهور این زنان در رسانهها، دختران و زنان بسیاری داستانهای خود را از بیعدالتیها، ظلمها، بدرفتاریها و خشونتهایی که تحمل کرده بودند، روایت کردند. و این روایتها آنقدر ادامه پیدا کرد تا سرانجام حقوق زنان در ایرلند به نقطهای بیبازگشت رسید.
داستانهای این زنان، ایرلند را به زور مشت و لگد به سوی آیندهای بهتر سوق داد.