دختر آبی، صدای زنان فوتبال ‌دوست ایران

سحر دختری کە در اوج جوانی غروب کرد و با غروب زود هنگامش، صدای زنان فوتبالی و ورزش دوست کشورش را بە جهانیان رساند.

مرکز خبر

زنان ایران، از رفتن بە استادیوم منع می‌شوند، اگرچە هیچ قانون و یا حتی دستور شرعی برای  جلوگیری از ورود زنان بە استادیوم وجود ندارد، اما از زمان بر سر کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، زنان از رفتن بە استادیوم منع می‌شوند، اکثرا این ممانعت بە بهانەی نا امن بودن استادیوم برای زنان، فحش رکیک مردان هنگام تماشای فوتبال و یا بی‌علاقگی زنان بە ورزش انجام می‌شود.

هرچند این بهانەها با مخالفت شدید زنان و حتی مردان مواجە شدە است و در مواردی ایران از طرف سازمان‌های بین‌المللی همانند فیفا نیز مورد انتقاد قرار گرفتە است، اما ممناعت آنها همچنان بە روال خود باقی ماند، سحر خدایاری در مخالفت با این موانع صدای اعتراض برآورد.

سحر خدایاری مشهور بە دختر آبی، متولد سال ١٣٦٩ و یکی از طرفداران تیم استقلال ایران بود، سال ١٣٩٧ هنگامی ورود بە استادیوم آزادی، برای دیدن بازی تیم مورد علاقەاش، استقلال ایران با تیم العین امارت، توسط پلیس بازداشت و بە زندان قرچک ورامین منتقل شد. سحر پس از چند روز آزاد شد، اما پروندە او بە دادگاە انقلاب تهران انتقال یافت. روز دادگاە در حالی‌کە بە او گفتە شد بە شش ماە حبس تعزیری محکوم شدە است جلوی دادگاە بە نشان اعتراض خود را بە آتش کشید و بعد از یک هفتە بە دلیل شدت سوختگی جانش را از دست داد. هرچند سحر بە اتهام "جریحەدار کردن عفت عمومی و توهین بە مامورین " بازداشت شدە بود، اما معلوم نشد کە چرا پروندە او بە جای دادگاە عمومی بە دادگاە انقلاب فرستادە شد، در حالی کە دادگاە انقلاب مسئول رسیدگی بە اتهامات "علیە امنیت، تبانی و اجتماع علیە نظام جمهوری اسلامی " و جرایم  قاچاق اسلحە و مواد مخدر، توهین بە رهبری است.

خودکشی سحر با شایعات و حواشی زیادی همراە شد، رسانەهای حکومتی با مصاحبەهای پی‌درپی، با خانوادە سحر سعی داشتند خودسوزی او را بە مشکلات روانی مرتبط سازند، پدر و خواهر سحر در مصاحبە با این رسانەها گفتند سحر چند بار دیگر دست بە خودکشی زدە است. خواهر او گفت کە خواهرش بیماری اختلال دوقطبی داشتە است. تاکید رسانەهای حکومتی ایران بە مشکلات روانی سحر باعث شد کە فعالین و مردم تصور کنند کە خانوادەی سحر زیر فشار هستند، از طرفی آگهی ترحیم سحر با چند روز تاخیر پخش شد. خانوادە سحر نیز در رسانەها خود را مذهبی معرفی کردند کە این نیز تردید در واقعی بودن سخنانشان را بیشتر کرد.

مرگ دختر آبی در رسانەها بازتاب گستردە یافت کە باعث واکنش داخلی و جهانی بە این حادثە شد، تا جایی کە برخی از فوتبالیست‌های ایران اعلام کردند تا هنگامی کە ورود زنان بە استادیوم لغو نشود آنان در هیچ بازی شرکت نخواهند کرد، همچنین فیفا در پیامی مرگ او را بە خانوادە و دوستانش تسلیت گفت و از ایران خواست تا ممنوعیت ورود زنان بە استادیوم را لغو کند.

بعد از مرگ دختر آبی برای اولین‌بار زنان توانستند بە استادیوم بروند، زنان هنگام رفتن بە استادیوم یاد دختر آبی را زندە نگە داشتند و پلاکارهای بە یاد او حمل کردند و این چنین شد کە غروب سحر بە طلوع آزادی برای زنان ورزش‌دوست ایران تبدیل شد.