زنان ایرانی قربانی خشونتهای حکومت/ژینا نخستین قربانی نبودە و آخرین هم نخواهد بود
قتل حکومتی ژینا امینی شهروند کورد اهل سقز نخستین خشونتی نیست کە در پروندەی جنایتهای رژیم حاکم ثبت شدە است و تا زمانی کە جامعەی ایران تحت حاکمیت نظام مردسالار باشد، این روند خشونت تداوم خواهد یافت.
مرکز خبر- مرگ ژینا امینی شهروند کورد اهل سقز کە در سفری بە تهران توسط نیروهای گشت ارشاد مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بعد از دو روز کە در کما بود بود جانباخت، نمونەای بارز از خشونتهای و جنایتهایی است کە حکومت علیە زنان اعمال میکند.
قتل ژینا بە دست جمهوری اسلامی نە تنها اولین نیست بلکە تا زمانی کە این رژیم بر تخت حاکمیت باشد خشونت و سرکوب جنسیتی در ابعاد و لایەهای مختلف بر زنان افزایش یافتە و ابعاد فاجعەبارتری را نمایان میکند.
در ماەهای اخیر زنی بە نام سپیدە رشنو بە دلیل مخالفت با حجاب اجباری و تذکرات آمرین امر بە معروف و نهی از منکر بازداشت و بە مکان نامعلومی منتقل شد، سپس با اعترافات اجباری و وثیقەی چند میلیونی آزاد شد. یا دختری بیمار کە مقابل چشمان مادرش و علیرغم التماسهای وی مبنی بر بیماری فرزندش با بیتفاوتی توسط گشت ارشاد بازداشت میشود.
سحرخدایاری معروف بە دختر آبی کە در سال ٩٧ برای تماشای رقابتهای فوتبال استقلال تهران و العین امارات با لباس مبدل کە مقامهای قضایی و امنیتی ایران آن را نامناسب توصیف کردە بە استادیوم آزادی رفت و حین بازسسی مأموران جنسیت وی مشخص شد و مأموران مانع ورود وی ورزشگاە شدە سپس او را بازداشت و بە اتهامات گوناگون متهم کردند، وی را مجبور بە اعتراف اجباری کردە و بعد از چند روز با قید وثیقە آزاد شد سپس در مقابل دادگاە انقلاب خود را بە آتش کشید و جانباخت.
در چند سال اخیر سارا پرستار کشیک یکی از بیمارستانهای تهران پس از اتمام شیفت کاری و در راە بازگشت بە خانەی دانشجویی با یکی از ماشینهای گشت ارشاد برخورد کردە و مأموران گشت ارشاد با فشار و زور او را بە داخل ون بردە و از چهرەاش عکسی با پلاکارد روی سینە گرفتند، سپس همان شب و بعد از چند ساعت سارا جان خود را از دست داد.
همچنین اسیدپاشیهای زنجیرهای به زنان در اصفهان و تهران کە براساس آمار رسمی منجر بە مرگ و سوختگی شدید بیش از چهار زن شد و سخنان یوسف طباطبایینژاد، امام جمعهی این شهر نمایندەی خامنەای و ابوالقاسم یعقوبی، امام جمعهی بجنورد مبنی بر افزایش خشونتها علیە زنان مخالف حجاب اجباری و اینکە نیروهای انتظامی زندگی فضا را برای زنانی که پوشش خود را مطابق سلیقهی مقامهای جمهوری اسلامی انتخاب نمیکنند ناامن کنند وعلاوه بر ورود پلیس و قوهی قضاییه به امر مقابله با زنان مردم هم باید به این امر ورود پیدا کنند و امر به معروف و نهی از منکر باشند، این واقعیتی از زنان ایران است کە با گذشت بیش از چهار دهە آزادی و حقوق اولیەی آنان تحت حاکمیت یک نظام مردسالار و زنستیز سلب شدە است.
خشونتهای حکومتی علیە زنان بە بهانەی حجاب اجباری و اینکە جمهوری اسلامی آن را یکی از ارکان ایدئولوژی میداند، در سالهای اخیر با راەاندازی گشت ارشاد بە اوج خود رسیدە و بارها تصاویر و ویدیوهایی از بازداشت و ضرب و شتم زنان توسط نیروی انتظامی موسوم بە گشت ارشاد در شبکەهای اجتماعی منتشر شدە است.
اما مقامهای حکومتی هر بار پس از اعتراض مردم، فعالان حقوق مدنی و فعالان حقوق زن و برای کنترل خشونت مردم در مقابل تریبون قرار گرفتە و مدعی برخود با آمرین مرتکب خشونت و مجازات آنها میشود. ادعایی کە نە تنها بە حقیقت نمیپیوندد بلکە بعد از گذر چند روز همان فجایح را با اشکالی دیگر علیە زنان تکرار میکنند.
آنچە کە مسئلەی خشونت علیە زنان در ایران را با دیگر جوامع متمایز میسازد حکومتی و قانونی بودن خشونت در این کشور است، در واقع تحت حاکمیت جمهوری اسلامی خشونت در قانون، دستگاەهای دولتی، اجرایی و حتی اماکن عمومی نیز نهادینە شدە است و حجاب اجباری، ممنوعیت ورود زنان بە ورزشگاەها و ضرب و شتم آنان، شروط طالبانی برای دوچرخەسواری و حذف تعدادی از رشتەهای ورزشی مورد علاقەی زنان و ... از مصادیق آشکار خشونت حکومتی و قانونی جمهوری اسلامی علیە زنان است.
برخوردهای غیرانسانی گشتهای ارشاد بە بهانەی حجاب و خشونت سیستماتیک علیە زنان و پافشاری بر استمرار این سیاست مردسالاری بزرگترین خطای جمهوری اسلامی و نقض آشکار حقوق زنان است، حکومتی کە بە جای دامنزدن بە این تنش اجتماعی باید با فساد اقتصادی کە خود در راستای آن قرار دارد، فقر، بیکاری، گرانی و هزاران مشکلی کە گریباگیر جامعە شدە است مبارزە کند نە اینکە برای تحمیل حجاب بر زنان بە هزینەهای گزاف روی آورد.
در حقیقت نظام جمهوری اسلامی بعد از روی کارآمدن با تحمیل حجاب اجباری پایەهای سرکوب، تبعیض و خشونت را در جامعەی ایران قرار داد و راە را برای قوانین تحقیرآمیزو توهین بە زنان هموار کرد تا بتواند آنان را در ساحتهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حذف کند و زنان را مانند یدک تحت کنترل مردان درآورد.