صنعت زیبایی و نقش آن در انحراف و سرکوب انقلاب زنان
گسترش صنعت زیبایی، راهکار کشورهای سرمایهداری برای منحرف کردن زنان از حقیقت وجودیشان و سرگرم کردن آنها به امور ظاهری است، در حالی که جهان شاهد جنبشی زنان با شعار «ژن، ژیان، آزادی» است.
سیبیلیا ابراهیم
رقه - اخیراً پدیده زیبایی و گسترش مراکز آن در سراسر جهان شدت گرفته، همزمان با جنبشی انقلابی زنان با شعار «ژن، ژیان، آزادی» که از اندیشه و فلسفه رهبر عبدالله اوجالان الهام گرفته است، جراحیهای زیبایی به عنوان سیاستی برای دور کردن زنان از انقلاب و هویت اصلیشان و کسب سود مادی مطرح میشود. این جراحیها دیگر محدود به عملهای ترمیمی ضروری نیست، بلکه به بهبود ظاهری و تلاشهای مداوم برای ارضای نیازهای روانی گسترش یافته است. این موضوع ذهن زنان در سراسر جهان را به خود مشغول کرده است. برای مقابله با این سیاست، زنان باید به هویت اصلی خود بازگردند، از زنان مبارز الگو بگیرند و برای آگاهی و رشد فکری خود تلاش کنند، به جای آنکه به تغییر ظاهر خود روی آورند.
چرا پدیده جراحی زیبایی رو به افزایش است؟ آیا این ناشی از جامعه مردسالار و سرمایهداری است که از طریق شبکههای اجتماعی برای جراحیهای زیبایی و مراکز آن تبلیغ میکند تا افکار زنان را پراکنده سازد، در حالی که جنبشی فمینیستی برای هدایت انرژی آنها به مسیرهای دیگر در جریان است؟ برای پاسخ به این پرسشها، با زلیخا عبدی، رئیس مشترک هیئت آموزش و پرورش در منطقه رقه گفتگو کردیم.
راهبرد سرمایهداری برای کالایی کردن زنان
زلیخا عبدی درباره افزایش پدیده زیبایی میگوید: «شاهد مراجعه تعداد زیادی از زنان به مراکز زیبایی هستیم که هدف آن تغییر ظاهر زن، چه در بدن یا صورت است. این سیاست سرمایهداری برای سوق دادن زنان به زیباسازی خود برای جنس مخالف و استفاده ابزاری از آنهاست. امروزه در تبلیغات از زنان برای فروش هر کالایی استفاده میشود. به همین دلیل میبینیم که برنامهها، نمایشها و سریالها عمدتاً بر ظاهر زن تمرکز دارند. این امر زنان را به مراجعه به این مراکز و تغییر بخشی از بدن یا صورتشان سوق میدهد تا بتوانند به کار خود ادامه دهند. علاوه بر این، نگاه تحقیرآمیز مردان نیز آنها را به تغییر ظاهرشان ترغیب میکند.»
«نگاه تحقیرآمیز جامعه و کمبود آگاهی، زنان را به سمت جراحی زیبایی سوق میدهد»
زلیخا عبدی اشاره کرد: «زنان به این مراکز مراجعه میکنند زیرا از هویت واقعی خود آگاهی کافی ندارند. این امر آنها را به ابزاری در دست این مراکز تبدیل میکند. زن همواره در پی زیبایی ظاهری است. علاوه بر این، معیارهای ازدواج او را مجبور به تغییر ظاهر بدنش میکند. کسانی که از اضافه وزن رنج میبرند به سمت جراحیهای لاغری یا رژیمهای سخت روی میآورند تا مورد پذیرش جنس مخالف قرار گیرند. این مسائل همواره تناقضی در شخصیت زن ایجاد میکند.»
او افزود: «نگاه مرد خاورمیانهای به زن و پدیده چندهمسری با این بهانه که همسرش از نظر ظاهری ایدهآل نیست، زن را به سمت این مراکز سوق میدهد. زن با این باور که زیبایی ظاهری زندگی مشترکاش را حفظ خواهد کرد و مانع ازدواج مجدد همسرش میشود، به این مراکز روی میآورد. افزون بر دلایل روانی، بسیاری از زنان مجرد به دلیل دوری از مطالعه و خودشناسی، بدون توجه به ارزشهای درونی خود، به این مراکز پناه میبرند. آنها گمان میکنند زن تنها برای زیبایی ظاهری و جلب توجه مرد آفریده شده است.»
«نظامهای استبدادی، زن را به کالایی برای فروش تبدیل کردهاند»
زلیخا عبدی درباره دلایل مراجعه زنان به مراکز زیبایی به جای مراکز آگاهیبخشی فکری میگوید: «زن با این باور پرورش یافته که برای ارضای خواستههای جامعهای آفریده شده که نمیخواهد او فرهیخته و آگاه به تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و فلسفه شود. هدف این است که زن کاملاً از عرصه فرهنگی دور بماند و همیشه برای مردی آماده باشد که فقط از جسم او لذت میبرد. این نگرش باعث شده که زن، از زمان شکست در جامعه طبیعی تا امروز، خود را تنها برای ازدواج و مادر شدن آماده ببیند. تفکرش محدود مانده و تلاشی برای تبدیل شدن به شخصیتی سیاسی یا اداری مهم در جامعه نمیکند. این وضعیت در سایه نظامهای سرمایهداری که زن را به کالایی برای خرید و فروش تبدیل کردهاند، تشدید شده است. در نتیجه، اراده زن سلب شده و خود را ناتوان از حضور در مراکز آموزش، توانمندسازی و فرهنگسازی میبیند.»
او افزود: «هرچه زن از هویت واقعی و فرهنگ خود دورتر شود، تعداد مراکز زیبایی در کشورهایی که از نظام دولتی پیروی میکنند و بر دور کردن زن از مراکز آموزشی و فرهنگی تأکید دارند، افزایش مییابد. این نظامها از نقش واقعی زن و آگاهی او نسبت به حقیقت، هویت و تاریخش هراس دارند. به همین دلیل، این کشورها به گسترش مراکز زیبایی ادامه میدهند تا ذهن زن را همواره مشغول زیبایی ظاهریاش نگه دارند. در ترکیه و برخی کشورهای اروپایی و عربی، نظامهایی که زنان را به سمت مراکز زیبایی به جای مراکز فرهنگی هدایت میکنند، رواج دارند.»
زلیخا عبدی تأکید کرد: «اینها تلاشهایی از سوی نظام سرمایهداری است تا زن را در جایگاه بردهای قرار دهد که تنها دغدغهاش حفظ ظاهر خود است. در بیشتر این کشورها، حتی احزاب سیاسی میکوشند حضور زن را به مثابه یک عنصر تزئینی در جلسات نشان دهند. از این رو میتوان گفت این سیاست ریشه در نظام مردسالاری دارد که از دیرباز بر زندگی زن مسلط بوده و با گسترش نظام سرمایهداری، که بر تداوم از خودبیگانگی زن تکیه دارد، ادامه یافته است. این رویکرد همچنین نشاندهنده عدم اعتماد زن به جایگاه خود به عنوان یک شخصیت مستقل در جامعه است.»
شبکههای اجتماعی، ابزار سرمایهداری برای تبلیغ
زلیخا عبدی اضافه کرد: «در شبکههای اجتماعی میبینیم که اکثر برنامهها، چه از طریق شرکتها یا کارخانههای خصوصی، زنان را به مراجعه به مراکز زیبایی تشویق میکنند. همه این ابزارها هدف مشخص و یکسانی دارند: خدمت به نظام سرمایهداری که همواره میکوشد زن را از نقش واقعی خود دور کند.»
او گفت: «زنان در منطقه شمال و شرق سوریه مورد حمله قرار میگیرند زیرا توانستهاند حضور خود را از طریق نظام ریاست مشترک در تمام نهادها، حوزهها، احزاب سیاسی و جنبشهای زنان اثبات کنند. شبکههای اجتماعی نقش خود را در تشویق زنانی که سعی در اثبات هویت خود دارند، ایفا میکنند. اما این شبکهها در برابر زنان آگاهی که تفاوت بین هویت واقعی و ظاهر صرف را درک میکنند، تأثیری نخواهند داشت.»
جنگها و سیاستهای ویژه برای سرکوب انقلاب زنان
زلیخا عبدی ادامه داد: «نظامهای استبدادی، سرکوبگر و سرمایهداری برای سرکوب این انقلاب، به ساخت و تبلیغ مراکز زیبایی از طریق شبکههای اجتماعی روی آوردهاند. هدف آنها دور کردن زنان از هویت حقیقی خود و از جنبش «ژن، ژیان، آزادی» است که از اندیشههای رهبر عبدالله اوجالان الهام گرفته شده. این نظامها میکوشند با هدایت زنان به این مراکز، آنها را از هدف اصلی قیامشان، یعنی اعلام انقلاب در سطح جهانی، منحرف کرده و تنها به زیبایی ظاهری مشغول سازند.»
او افزود: «زن ذاتاً زیبایی را دوست دارد و فلاسفه نیز درباره زیبایی بسیار سخن گفتهاند. اما باید درک کنیم که زیبایی فقط در ظاهر نیست، بلکه زیبایی روح اهمیت دارد. وقتی زن این حقیقت را دریابد، میتواند ذهنیتهایی را که میخواهند او را از ماهیت و حقیقتش دور کنند، رد کند. اگر زیبایی ذهن را از دست بدهیم، زیبایی ظاهر چه سودی دارد؟ پس زیبایی واقعی، زیبایی روح و خرد است.»
زلیخا عبدی اضافه کرد: «از آنچه در شبکههای اجتماعی میبینیم و با پیگیری وضعیت زنان در سراسر جهان، درمییابیم که جنگی نظاممند علیه انقلاب زنان و ارزشهایی که برایش قیام کردهاند، در جریان است. میتوان گفت جنگی علیه دیدگاه رهبر اوجالان درباره زن وجود دارد، زیرا او شیوه دستیابی به حقیقت زن را توضیح میدهد. بر این اساس، جنگهای ویژه علیه انقلاب زنان با هدف سرکوب آن شدت مییابد.»
او تأکید کرد: «زن میتواند با این جنگها از طریق آموزش و مطالعه مقابله کند، در میدان مبارزه بماند و به اصول خود پایبند باشد. او نباید از نقش واقعی خود، همچون الهه ایشتار(عشتار)، دست بکشد. زن باید نشان دهد چگونه زندگی بشر از الهه مادر آغاز شد و بر این اساس ادامه یافت. قرن بیست و یکم، قرن آزادی زن خواهد بود. زن درخواهد یافت که خود، نیروی اصلی برای توسعه جوامع و پیشگام تغییر و اصلاح است. مشکلات کنونی بشریت و جنگهای موجود، نتیجه دور کردن زن از نقش واقعیاش در جامعه است. جامعه اکنون فلج شده، زیرا نیمه اصلی آن - زن - نقش خود را ایفا نمیکند. وقتی نیمی از پیکر سالم و نیم دیگر فلج باشد، کل پیکر ناقص خواهد ماند و این وضعیت جوامع ماست.»
زلیخا عبدی در پایان به زنان جهان پیام داد: «آگاه باشید که این جنگها میخواهند اراده و تصمیمگیری شما را تضعیف کنند تا نتوانید در جهانی که منتظر شماست تا روند صلح را آغاز کنید و به جنگها پایان دهید، نقشآفرینی کنید. آنها میخواهند ما را به امور سطحی مانند زیبایی ظاهری سرگرم کنند تا نقش اصلی خود را در برقراری امنیت، صلح و ثبات فراموش کنیم.»