«صیانت از دستاوردهای انقلاب، به یک فرهنگ مبدل شده و معنای حیات، ارزشمندتر از گذشته است»
جامعه زنان آزاد روژهلات کوردستان با انتشار بیانیهای با اشاره به ٩ ماه مبارزه و آزادیخواهی خلقهای ایران در برابر جمهوری اسلامی اعلام کرد:« نه اعدام، نه شکنجه و نه ملیتاریزه کردن شهرها؛ نمیتواند صدای آزادیخواهانهی جامعه را سرکوب کند.»

مرکز خبر- روز پنجشنبه ۲۵ خردادماه، جامعه زنان آزاد روژهلات کوردستان(کژار) با انتشار بیانیهای با اشاره به ٩ ماه مبارزه و آزادیخواهی خلقهای ایران در برابر حکومت ایران و حملات سیستماتیک و نظاممند به دانشآموزان، دانشجویان، معترضان و دیگر اقشار جامعە اعلام کرد: خلقهای ایران دیگر هراسی از مرگ ندارند آنان مبارزه میکنند و جان میدهند که زندگی را زیبا بیافرینند.
متن کامل بیانیە به شرح زیر است:
انقلاب «ژن ژیان آزادی» در جریان است و رژیم دیکتاتور ایران، در طول این قریب به ٩ ماه مبارزه، برای سرکوب فریاد زنان، جوانان و کل آحاد جامعه، به شیوههای گوناگون حمله نمود. حملاتی که نه سن میشناسد، نه ملیت، نه شهر و نه زندان! حملاتی که بوی انتقام از دختر دبستانی دارد و باران شیمیایی بر سرش میباراند، حملاتی که رنگ شهر را سرخ کرده است و گلوله به مغز جوانان میزند که چرا مغز رژیم را به نشانه رفته است. حملاتی که متوجه مادران شهید و زنان زندانی میگردد، همه و همه حاکی از عدم پذیرش و عدم آمادگی رژیم برای تغییر است.
اگر به هشت ماه گذشته بنگریم؛ مجلس، زنان را محکوم نمود زندان، زنان را شکنجه نمود و قانون، حقوق زنان را بیش از گذشته، پایمال کرد. دانشآموزان بسیاری در مواجه با مادهی شیمیایی دچار اختلالات جسمی شدند دختران در خیابان در مواجهه با شلیک مستقیم مأموران حکومتی، چشمانشان را از دست دادند. برگزاری مراسمات یادبود شهدا، با دستگیری فعالین و خانوادهها و بستگانشان همراه بود.
در طول این مدت، پروسهی انقلاب از سوی حاکمیت به هر شیوهای، سرکوب و سانسور گردید و آنرا اعتراض خواند پیرو همین سیاستهای سرکوب و شکنجه، در هفتههای گذشته، زندانیان بسیاری مورد شکنجه قرار گرفتند، برخیها پس از بیرون آمدن از وضعیت زندان و شکنجههای رژیم، همچون عریان کردنشان سخن گفتند. اعلام کردند که حاکمیت از هر راهکاری استفاده نموده تا آنان را به ندامت وا دارد، که ابراز پشیمانی کنند و بگویند آنچه انجام دادهاند، اشتباه محض است. زنان در زندان، با انواع و اقسام شکنجههای روحی و جسمی روبرو هستند هر چند هنوزهم خبر موثقی از برخی از زندانیان سیاسی در دسترس نیست. البته که این وضعیت به داخل زندان محدود نمیماند. بسیاری از زنان زندانی، این شکنجهها را بازگو نمیکنند و سکوت میکنند و برخیها به حیات خود پایان میدهند و از طرفی هم مسألهی اعدام زندانیان، همچنان مطرح است و نمونههای بسیار دیگر!
علاوه بر مسألهی زندانیان سیاسی، به موضوع دستگیری خانوادههای شهدا و هجوم بر مادران شهدا باید اشاره کرد. مادرانی که از ابتدای پروسهی انقلاب، خواهان برپایی زندگی آزاد و با عدالت بودند. هر یک از این مادران، پیشاهنگ بودند. آنان درشهرهای مختلف، به حمایت از یکدیگر پرداختند. مادران شهدا دیگر در سر مزار فرزندانشان نمیگریستند، آنان میرقصیدند و میخواندند و از مردم میخواستند که ادامه دهندهی راه فرزندانشان باشند. حال صیانت از دستاوردهای انقلاب، به یک فرهنگ مبدل شده است. معنای حیات ارزشمندتر از گذشته است.
دستیابی به آزادی، دیگر خیال نیست و دانشآموز، دانشجو، زندانی و مادران شهدا نیز آن را به واقعیت مبدل میسازند. خود رژیم نیز از وضعیت کنونی باخبر است. اگرچه رژیم به شیوههای گوناگون سعی در سرکوب دارد، اما عیان است که این سرکوب ازترس و عدم تواناییاش برای تغییر ذهنیت نشأت میگیرد. جنگ ویژههای نظام رو به افزایش است. او خانه، خیابان و کوهستان و زندان نمیشناسد، هر آنکه از هویتش سخن بگوید و مخالف افکار و ایدئولوژیاش باشد، با حمله مواجه میشود، درحالیکه لازم است بداند، که خلقهای ایران دیگر هراسی از مرگ ندارند. آنان مبارزه میکنند و جان میدهند که زندگی را زیبا بیافرینند. دختران و پسران بسیاری از دانشگاه تا خیابان و کوهستان را به سنگر مبارزه مبدل میکنند، اگر سنگ مزاری بشکند، سنگ مزار دیگری را میسازند؛ اگر زندانیای در زندان اوین شکنجه شود، زندانیان در زندانهای دیگر به حمایت از او میپردازند. اگر سپاه کوهستانی را به توپ ببندد، کوههای دیگر به قلعهی مقاومت و مبارزه مبدل میشوند.
اینکه نظام در خارج از مرزها، امتیاز بدهد و در داخل شکنجه نماید، موجب ایجاد هراس در میان خلق نمیشود. حاکمیت در منجلاب سیاست مردگیاش، دست و پنجه میزند، از همینرو برای رهایی خود از این وضعیت، به نوع دیگری سعی در انتقام از خلق دارد. از روز اول حملات رژیم، نظاممند بود، از روز اول زنان و جوانان نیز در برابر این حملات نظاممند، به دفاع از هویت خود و مطالباتشان پرداختند. زنان و جوانان به شیوهای سازمان یافتهتر عمل کردند و از این پس نیز ادامه خواهند داد. ایستار این روزهای جامعه نشان داد که پاپس نخواهند کشید، آنان بیان میدارند که مقاومت زندگی است و برای حیاتی آزاد، چه بدیلها که نخواهند داد و در نهایت نشان دادند که فریاد «ژن ژیان ئازادی»، فریاد مقاومت است، از همینرو این فریاد هم چنان پا برجاست.