شب چله در روژهلات؛ بازتابی از تاریخ کهن و سنت‌های زنده

یلدا یکی از آیین‌های کهن در روژهلات است که در فراز و فرود تاریخ کمرنگتر شده بود با این حال، گرامیداشت تولد ایزدبانوی نور و درخشش یاقوت‌های سرخ انار هنوز هم بخشی جدایی ناپذیر از آیین‌های باستانی این منطقه به شمار می‌رود.

وینا سپهری

مهاباد- بسیاری از آیین‌های کهن در روژهلات، در گذر زمان به دلیل تهاجم بیگانگان دچار دگرگونی گشت، به تاراج  برده شده و یا بطور کامل از بین رفت.

در این میان برخی از آداب و رسوم به دلیل ریشه‌های تقدیس شده و جایگاه مهمی که داشت، همچنان گرامی داشته می‌شود و در میان آنان می‌توان به یلدا یا شه‌و چله، شب پیروزی نور بر تاریکی اشاره کرد.

به گفته‌ی منابع تاریخی، پس از ورود اسلام به ایران و روژهلات، بسیاری از آیین‌ها رنگ باخت و یلدا نیز در بین مردم کورد کم‌رنگتر شد بطوریکه شب چله در میان برخی خانواده‌ها جایی نداشت. با این حال به مرور این آیین کهن دوباره زنده شد.

«شه‌و چله» یا شب یلدا یکی از مراسماتی است که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا می‌شود و سابقه‌ای چند هزار ساله دارد. در گذشته‌های دور، طولانی‌ترین شب سال را نقطه‌ای تعیین‌کننده در چرخه طبیعت می‌دانستند.

بسیاری یلدا را تولد میترا، ایزدبانوی نور می‌دانند؛ شبی که تاریکی به اوج می‌رسد اما شکست می‌خورد و نور دوباره زاده می‌شود. در سفره‌های کهن یلدا نیز بسیاری از اقلام خوراکی مانند انار و هندوانه که به رنگ سرخ هستند، در این شب نماد زندگی و باروری بود و نه تنها پیوندی با خورشید و نور داشت بلکه نمادی از قدرت زنانه و استمرار حیات تلقی می‌شد.

به گفته‌ی لاله احمدی، پژوهشگر باستانشناسی، در فرهنگ کوردها دو چله کوچک و بزرگ وجود دارد و مشخص شدن زمان این مراسم هم بر اساس آن بوده است. وی افزود: «یلدا تجدید بیعت مردم با طبیعت و اعتقاد به پیروزی نور بر ‏تاریکی است. زمان  چله بزرگ ۴٠ روز است و از اول زمستان تا ١٠ بهمن می‌باشد، چله کوچک نیز که ٢٠ روز است از ١٠ بهمن تا اول اسفند است. یلدا شروع چله بزرگ یا چهل روز اول زمستان است و پیشینیان بر این باور بوده‌اند که آخرین شب طولانی سال است و باید به صورت جمعی گرامی داشته شود زیرا نماد پایان یافتن تاریکی و سر رسیدن روزهای روشنتر است.»

شب چله در گذشته‌های نزدیک نیز متفاوتتر از امروز برگزار می‌شد. زارا منصوری، ٧٠ ساله، از روزهای کودکی خود و خاطرات یلدا می‌گوید: «مثل حالا تشریفات وجود نداشت. از عصر دوست و فامیل دور هم جمع می‌شدند و معمولا برای شام دولمه یا کوفته درست می‌کردند. برای پذیرایی سنجد، گردو، کشمش و بادام و همچنین پشمک و میوه می‌گذاشتند اما هندوانه بعدها بر سر سفره  یلدای ما آمد. دور هم جمع می‌شدیم و قصه‌ و حکایات قدیمی را تعریف می‌کردند و یا سازهایی چون نی، ضرب و دف می‌زدند و آواز می‌خواندند و واقعا خوش می‌گذشت.»  

با وجود این تفاوت‌ها هنوز هم بخشی از سفره‌ی یلدا در روژهلات همچون گذشته با شیرینی، بادام و گردو و میوه‌هایی مانند انار و هندوانه در کنار غذاهای سنتی مانند دولمه، رشته پلو، کوفته و ... مزین می‌شود.  

همچنین در برخی از نقاط روژهلات، همچون سنه و کرماشان، مراسماتی چون «خوانچه برون» وجود دارد که براساس آن خانواده‌ها خوانچه‌ای متشکل از غذاهای شب یلدا، تنقلات، میوه‌ها و شیرینی‌ها و هدایای ویژه‌ای آماده می کنند. این خوانچه‌ها از طرف خانواده‌ها برای دخترانشان که به تازگی ازدواج کرده‌اند و یا دختری که در عقد پسرشان است و همچنان در خانواده پدری خود ساکن است، برده می شود.

با این حال در سال‌های اخیر در ایران تورم و گرانی، دید و بازدید، شب نشینی و مراسمات شب چله را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بطوریکه هر ساله بر تعداد خانواده‌هایی که یلدا را به تنهایی و در زیر فشارهای شدید مالی برگزار می‌کنند افزوده می‌شود و کارکرد این مناسبت‌ها همچون ایجاد همبستگی و تعلق اجتماعی رو به معکوس شدن گذاشته است؛ مسئله‌ای که هر ساله در شب یلدا بسیاری از مردم را بر ظلمت و آنچه بر اقتصاد گذشته، آگاه می‌کند.