رنجنامه خانواده قرهحسنلو: به کدامین گناه باید مجازات شویم؟
خانوادهی حمید و فرزانه قرهحسنلو با انتشار متنی با عنوان «رنجنامهی قرهحسنلوها» با تأکید بر بیگناهی این زوج پزشک به حکم زندان و تبعید آنان اعتراض کردند.

مرکز خبر- روز جمعه ۱ اردیبهشتماه، خانوادهی حمید و فرزانه قرهحسنلو از متهمان پروندهی کشته شدن یک بسیجی به نام روحالله عجمیان که از سوی دادگاه انقلاب کرج به ۲۰ سال زندان و تبعید محکوم شدهاند با انتشار متنی با عنوان «رنجنامهی قرهحسنلوها» ضمن تأکید بر بیگناهی این زوج پزشک به حکم ۲۰ سال زندان آنان اعتراض کردند.
خانوادهی قرهحسنلو با اشاره به ضربوشتم این زوج در زمان بازداشت و بازجویی نوشت: «تکتکمان هزاران بار فکر کردیم به کجا باید پناه ببریم. چند سال قبل زندانیانی نوشته بودند «مگر چندبار به دنیا آمدهایم که اینقدر باید در زندان بمیریم». حمید قرهحسنلو گفته زمانی که سرش را در شب اول بازجویی بر زمین میکوبیدند این جمله را مدام به خاطر میآورده است. با همان ضرباتی به زجاجیهی چشمش بخشی از بینایی خود را برای همیشه از دست داد.»
خانوادهی قرهحسنلو همچنین در این نامه با اشاره به بازداشت فرزانه و حمید قرهحسنلو و ضربوشتم آنان در پیش چشمان دخترشان نوشته است: «همه چیز از آن شب شوم ۱۳ آبانماه ۱۴۰۱ شروع شد. حملهی شبانه ۱۰ نفر مسلح به خانهی این زوج در محدودهی میدان مادر کرج. آنیتا نوجوان خانواده در خواب و بیداری مات و مبهوت نظارهگر است. یک گروهان نظامی در را شکستند. پدر و مادرش را با ضرب و شتم میزنند و میبرند. او از خود میپرسد پدر و مادرم چه گناهی مرتکب شدهاند؟ این سؤال کماکان به قوت خود باقی است. جرم حمید و فرزانه قرهحسنلو چیست؟ آنها به کدامین گناه در بندند؟»
در ادامهی این رنجنامه آمده است؛ فرزانه یک بار از زندان خواست تا صدای نوید افکاری را برایش در پشت تلفن بگذاریم همبندیهایش گفتهاند امیدی نداشته باشد که چون بیگناه است آزاد میشود. دروغ مصلحتآمیزی گفتیم که صدا را پیدا نکردیم از ترس اینکه بازهم ممنوعالملاقات شود. از آن پس هر کداممان روزانه چندین بار آنرا میشنویم. (درود به مردم شریف ایران. نه دادگاهی صدای ما رو شنید و نه قاضی و مسئول و دادخواهی وجود داشت. شنیده بودم سر بیگناه پای دار میره اما بالای دار نمیره، ولی دروغه!) نوید راست گفته بود. بیگناه در جمهوری اسلامی پای دار میرود.»
خانوادهی قرهحسنلو در قسمتی دیگر از این رنجنامه نوشتهاند: «جرم آنها چیزی جز شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی نبوده و نیست. از بد حادثه در مسیر بازگشت با صحنهی ضرب و جرح روحالله عجمیان مواجه میشوند که پس از مدتی فوت میکند. حتی فیلمهای ناقص و بریده بریدهی مورد استناد دادگاه هم تأیید میکند که فرزانه و حمید قرهحسنلو در آن صحنه اقدامی نکردهاند. حالا با این اتهام که چرا حمید قره حسنلو، به عنوان یک پزشک رادیولوژیست، جان روح الله عجمیان را در آن آشوب نجات نداده باید ۱۵ سال حبس توأم با تبعید را در زندان مرکزی یزد تحمل کند، آن هم با یادگاریهای زجرآور و مشمئز کننده از دوران بازپرسی و اعتراف گیری اجباری؛ دندههای شکسته و چشم کم بینا شدهاش.»
در بخش دیگری از این رنجنامه با اشاره به کابوسهای شبانهی آنیتا دختر نوجوان این زوج پرشک آمده است: «آنیتا هنوز در کابوسهای شبانهاش آن صحنه را میبیند و در خواب جیغ میزند و گریه میکند. ضجههای مادرش را بارها باز هم شنیده است. در حالی که فرزانه را بر روی زمین میکشیدند او اشکهای دخترش را دیده و گفته مامان چیزی نیست زود برمیگردم. آنیتا باور دارد آنها زود بر میگردند و کابوسهای شبانهاش تمام میشود. حالا ما چگونه به او بگوییم که مادرش تا ۵ سال بعد هم به خانه نخواهد آمد، پدر هم تا ۱۵ سال بعد. پدری که سایهی چوبهی دار را تا همین چند روز قبل بر سر داشت.»
گفتنیست که حمید قرهحسنلو و همسر وی فرزانه قرهحسنلو، در ساعات نیمه شب ۱۳ آبانماه ۱۴۰۱، پس از یورش خشونتآمیز نیروهای امنیتی به منزل آنها همراه با ضربوشتم بازداشت و پس از انتقال به بازداشتگاه یکی از ارگانهای امنیتی در آن استان و طی مراحل بازجویی و و سپس بازپرسی در حالی که از حقوق اولیهی یک متهم برای دسترسی به وکیل محروم بودند در تاریخ ۱۰ آذرماه ۱۴۰۱، توسط شعبهی اول دادگاه انقلاب کرج به اتهامات «افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و حمله به مأموران نیروی انتظامی و بسیج و جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی و ناامنی در کشور و منتهی به جان باختن روح الله عجمیان» به اعدام و فرزانه قرهحسنلو به اتهامات «افساد فی الارض از طریق ارتکاب علیه امنیت ملی کشور و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، به ۲۵ سال حبس تعزیری همراه با تبعید به زندان اهواز محکوم شدند. در نهایت در دادگاه تجدیدنظر حمید قرهحسنلو، به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری همراه با تبعید به زندان مرکزی یزد و فرزانه قرهحسنلو نیز به تحمل ۵ سال حبس تعزیری همراه با تبعید به زندان وکیل آباد مشهد، محکوم شدند.