پیام آلنکا بازونچیچ به دانشجویان ایران به مناسبت روز دانشجو

آلنکا بازونچیچ، در پیامی به مناسبت روز دانشجو، با دانشجویان ایران اعلام همبستگی کرد.

مرکز خبر- آلنکا زوپانچیچ، نویسنده و نظریه پرداز و  فیلسوف روانکاوی اسلوونیایی، در پیامی خطاب به انجمن‌های دانسجویی ایران به مناسبت روز دانشجو، «مبارزه، استقامت و شهامت» دانشجویان را پاس داشت و با یادآوری شمار زیادی جان‌های از دست رفته، و اشارە به روبه‌رو بودن دانشجویان با خطرهای بسیار زیاد در این «مبارزه‌ی رهایی‌بخش»، بر «نقش ویژه‌ و چشم‌گیر» اعتراضات دانشجویی در «بیشتر جنبش‌ها»، تاکید کرد.

وی، ضمن تاکید بر «تعارضات و بی‌عدالتی‌ها»، «بی‌عدالتی در حق زنان» و «وضعیتِ ناعادلانه‌ی اجتماعی-اقتصادیِ اکثریتِ مردم» که «بافت اجتماعی ایران» را در حال انفجار قرار داده بود، مرگ ژینا امینی را به عنوان «جرقه‌ی نخستین» اعلام کرد که سبب برافروختن «بافت اجتماعی ایران» شد.

آلنکا زوبانچیچ، همچنین با یادآوری فشار تحریم‌ها بر مردم ایران، بر این مهم اظهار داشت که: حکومت ایران، در حالی وارد منازعه‌ای ایدئولوژیک و فرهنگی با آمریکا و غرب شد که، هم‌هنگام، مدلِ غربیِ لیبرالیِ نوینِ سرمایه‌داری را، بی کمترین تغییری، در آغوش کشید و پذیرفت و به عنوانِ مثال، سیاست‌های خصوصی‌سازیِ گسترده و مقررات‌زداییِ اقتصادی را به اجرا درآورد. بنابراین از این منظر، با صندوق بین‌المللی پول، بسیار هماهنگ و هم‌افق بود. موضوعات فرهنگی و دینی، تنها نقطه‌ی تفاوت چشم‌گیر با دیگری غربی منفور بود و این در حالی بود که از حیث اقتصادی میان این دو یگانگی یا شباهت حکم‌فرما بود.

وی، «شباهت در سیاست‌های اقتصادی» را به اندازه‌ی «تفاوت در سیاست‌های دینی»، «مخرب و ویرانگر» خوانده و افزود: نتیجه‌ی این ترکیب دین‌سالاری و سرمایه‌داری، نظامی بود که از نظر اجتماعی به نحوی خاص ویران‌گر بود و پیامدهایی همچون افزایش نابرابری، فقر، از بین رفتن طبقه‌ی متوسط، موقتی شدن قراردادهای کار اکثریت مردم و ... را در بر داشت.

او با بیان واقعیت موجود در جامعه‌ی ایران در خصوص «طرد زنان از فضای سیاسی و اجتماعی در جمهوری اسلامی» که ابتدا با «انگیزه‌های دینی» صورت گرفت اما بعدها همچون طعمه‌ای، به مانند «شباهت اقتصادی با غرب عمل کرد»، افزود: چنین شد که این تفاوت فرهنگی، به سرعت بدل به سرکوبی قهرآمیز شد، زیرا که زنان وادار شدند تا هر چه بیشتر، تجسدِ این تفاوت باشند.

آلنکا بازونچیچ، اظهار کرد که «زنان به خاطر جایگاه ویژه‌اشان، تجسدِ تمام مبارزاتِ رهایی‌بخش‌اند» و معتقد است که همین نکته «موجب جهانروایی این مبارزه» در داخل و خارج ایران شده است.

وی «مبارزه‌ی رهایی‌بخش» زنان را در راستای «رهایی جامعه» دانسته و افزود: رهایی در این جا نه فقط از حیث حقوق (حقوق بشر و غیره)، که از حیث تغییراتِ گسترده‌ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. مهم است که به یاد داشته باشیم و مرتباً تکرار کنیم که این مبارزه‌ی ایرانیان، به سادگی، مبارزه برای آزادی، به شکلی که در جاهای دیگر هست، نیست. بلکه همچنین، مبارزه‌ایست بر سر تعریف یا بازتعریفِ آزادی و معنایی که برای هر یک از ما دارد. زیرا که، به دلایل متعددی، ما در غرب نیز محتاج آنیم که پرسش‌های مشابهی را مطرح می‌کنیم. با استفاده از این نکته می‌توانم به یکی از مهم‌ترین نقش‌هایی اشاره کنم که جنبش دانشجویی در این گونه اعتراضات بر عهده دارد.

او همچنین با تاکید بر موقعیت دانشجویان به عنوان «نیروی رهایی‌بخش» خاطر نشان کرد که دانشجویان باید «مانع از مفقود شدن پتانسیل جهانروای این مبارزه شوند» و خطاب به آنها اعلام کرد که: آنها (شما) در موقعیتی‌اند که اصرار ورزند تا دال‌هایی نظیر «زندگی» و «آزادی» محتوایِ انضمامی‌ای ورای، هم، بتواره‌گری نوینِ لیبرالی از دموکراسی، و هم پاسخ‌های یکه‌سالارانه یا دین‌سالارانه ولی نه‌کمترسرمایه‌دارانه به این بتواره‌گری از دموکراسی، بیابند. نیاز است تا در اینجا شقی دیگر (شق سومی) اتفاق بیفتد. البته این کاری بسیار بزرگ است و مبارزاتی نظیر این را نمی‌توان یک‌شبه به سرانجام رساند. به غیر از طغیان، شور و شجاعت، همچنین به زمان، سازمان‌یابی، پشتکار، تفکر و خلاقیت نیاز است. و البته شما نشان داده‌اید که از همه‌ی این‌ها، بلکه بیشتر از این‌ها برخوردارید.

آلنکا بازونچیچ، در آخر با اعلام حمایت و همبستگی خود خطاب به دانشجویان افزود: اتحاد بین‌المللی نیز در این مبارزات بسیار مهم است. لذا بگذارید تا سخنانم را با بیان دستکم حمایت و همبستگی کاملم به پایان برم. لطفاً مراقب خودتان باشید.