پاکسازی طبیعت در روز سیزده بدر

پیشگامی زنان در حفاظت از محیط زیست به هر طریقی چه در امر پاکسازی طبیعت، چه در مهار آتش در این سال‌ها و چه در نهال کاری‌ها، نه تنها مسئولیت‌پذیری بیشتر زنان را نشان می‌دهد بلکه گویای پیوند ناگسستنی زن با طبیعت است زنی که همچون طبیعت خالق و نیز بخشنده است.

دنیا نظری

سنه- روز دو‌شنبه ١٣ فروردین مانند هر سال مردم به دامان طبیعت رفتند، این روز که در ایران به سیزده بدر معروف است اگرچه تاریخ مشخصی ندارد اما در طی سال‌های طولانی مردم در سیزدهمین روز بهار با طبیعت تجدید دیدار می‌کنند و گفتە‌ها حاکی از آن است که در چنین روزی مردم در صحراها و کنار جویبارها برای بارش باران دعا می‌کرده‌اند و اکنون نیز در چنین روزی به دامان طبیعت می‌روند و روز خود را با خانوادە و اقوام سپری می‌کنند. می‌توان این روز را جدا از روز طبیعت به روز جمع شدن خانواده‌ها نیز نسبت داد روزی که همگی با نادیده گرفتن کدورت‌ها با ایجاد فضایی شاد و صمیمی در کنار هم طی می‌کنند که نشان از اتحاد و همدلی دارد، همچنین از غذاهای مخصوص این روز می‌توان به دلمه اشاره کرد غذایی درست شده از سبزیجات که  نماد بهار و نزدیک شدن به طبیعت است. در این روز شهرها خالی از رفت و آمد و طبیعت مملو از جمعیتی است که می‌خواهند طبق عادت سیزده خود را بدر کنند و اگر کسی توانایی بیرون رفتن را نداشته باشد با همدلی فامیل روبرو می‌شود و از این شادی بهره‌مند می‌شود، در میان ایرانیان این روز از اهمیت ویژە‌ای برخوردار است اما همانطور که مزایای گفته شده را داراست هر سال به دلیل ریختن زباله‌های به جا مانده در کنار اینکه موجب محیطی نا‌زیبا می‌شود، آسیب‌های جبران ناپذیری نیز به طبیعت وارد می‌کند که شاید سال‌ها بعد اثرات آن به چشم دیده شود، نبود آموزش‌های لازم در این مورد و نهادینه نشدن حفاظت از محیط زیست و کم اهمیت شمردن آن موجب بی‌مسئولیتی و بی‌تفاوتی شده است.

اما تفاوتی که سیزده امسال با سال‌های قبل داشت این بود که فعالان زیست محیطی «شنە‌ی نوژین» سنە سعی کردند مردم را به حرکتی جمعی دعوت کنند و هدف آنها ترغیب مردم به توجه بیشتر به طبیعت بود، بنابراین طی فراخوانی از مردم خواستند تا از پاکسازی‌های خود عکس و فیلم بگیرند که در نهایت نتیجه مثبتی داشت و در روز سیزده بدر مردم بعد از گذراندن روز خود در طبیعت به جمع کردن آشغال‌ها پرداختند، کودکان و زنان در این امر فعالانه عمل کردند و با فرستادن فیلم‌ها و عکس‌های خود در سطح شهر دغدغه نسبت به محیط زیست را نشان دادند این حرکت از سوی مردم نه تنها باعث آموزش کودکان به حفظ طبیعت می‌شود و حس مسئولیت‌پذیری را در آن‌ها به وجود می‌آورد بلکه آنها نیز که چنین دغدغه‌هایی ندارند با دیدن چنین فیلم‌ و عکس‌هایی تشویق می‌شوند و تلنگری می‌شود تا آنها نیز در این امر کوشا باشند.

اما آنچه همیشه به چشم می‌خورد حضور فعالانه زنان در انجام فعالیت‎های زیست محیطی است، پیشگامی  زنان در حفاظت از محیط زیست به هر طریقی چه در امر پاکسازی طبیعت باشد و چه در مهار آتش در این سال‌ها و چه در نهال کاری‌ها و بسیاری موارد دیگر نه تنها مسئولیت‌پذیری بیشتر زنان را نشان می‌دهد بلکه گویای  پیوند ناگسستنی زن با طبیعت است زنی که همچون طبیعت خالق و نیز بخشنده است چگونه می‌تواند آن را به حال خود رها سازد و نابودی آن را ببیند زن ناخودآگاه طبیعت را جزئی از خود می داند و در هر زمان که نیاز باشد این پیوند را یک روز در پاکسازی و روز دیگر در میان آتش‌های شعله‌ور نمایان می‌سازد.

از سوی دیگر زنان به واسطه پرورش فرزندان این مهم را به آنان نیز انتقال می دهند همچنان که همیشه می‌بینیم در میان فعالیت‌های زیست محیطی زنان فرزندان آنها نیز حضور دارند و این عشق به طبیعت  به آنها نیز انتقال می‌یابد بنابراین دوست‌دار طبیعت بودن تنها با آموزش ایجاد نمی‌شود و اگر به دنبال منشاء چنین عشق و توجهی باشیم قطعا با مادرانی و زنانی روبرو می‌شویم که پیوند خود را با طبیعت همچنان حفظ کرده‌اند.

انجمن‌های محیط زیستی نیز می‌توانند در این میان نقش بسزایی داشته باشند گاهی به دلیل مشغله زیاد و مسئولیت‌هایی که زنان در جامعه و محیط خانواده دارند دور شدن از حقیقت وجودی خود امری غیر قابل انکار است اما چنین فراخوان‌هایی می‌تواند به عنوان یک تلنگر عمل کند و کمک شایانی به بیداری دوباره این حس و پیوند داشته باشد، آنها همچنین می‌توانند در امر آموزش نیز کوشا باشند و فضاهایی را بخصوص برای کودکان فراهم کنند تا در آنجا حس مسئولیت پذیری به طبیعت و محیط زیست را نهادینه کنند.

انجمن‌های مردمی و زیست محیطی می‌توانند چنین روزی را از خوشگذرانی صرف تبدیل به دوستی واقعی با طبیعت کنند انسان‌ها باید یاد بگیرند در مقابل مهری که زمین به آنها می‌دهد وفادارانه عمل کنند و همین مهر را به آن بازگردانند و این تنها با آسیب نرساندن به طبیعت عملی می‌شود که بخشی از آن اگرچه در کنترل ما نیست اما در آن بخش که دخالت دارد می‌تواند عاقلانه رفتار کند.