از حلب تا سویدا؛ نظامی‌سازی محله‌ها توسط هیئت تحریرالشام

ناظران از نظامی‌سازی محله‌های شیخ مقصود و الاشرفیه توسط گروهک جهادی هیئت تحریرالشام خبر می‌دهند؛ اقدامی که آتش‌بس را تضعیف و امنیت ساکنان را تهدید می‌کند.

 

مرکز خبر- با افزایش نقض‌های امنیتی و نظامی در شمال و جنوب سوریه، مرحله‌ای تازه از تنش‌ها در حال شکل‌گیری است؛ تنش‌هایی که بقایای توافق‌های موجود را تهدید می‌کنند. حملات پراکنده اما پی‌درپی، نشانهٔ تحولاتی راهبردی‌اند که فراتر از واکنش‌های میدانی‌اند.

از حلب تا حمص و سویدا، خشونت و نقض حقوق تکرار می‌شود، بی‌آن‌که دولت موقت سوریه، که زیر نفوذ گروهک جهادی‌ هیئت تحریر الشام اداره می‌شود، موضع روشنی داشته باشد. ناظران این اقدامات را بخشی از نقض‌های عمدی برای برهم زدن امنیت و ثبات می‌دانند.

در محلهٔ سَریان حلب، زمین ورزشی «ماری» به صحنهٔ رعب بدل شد؛ اعضای گروهک جهادی هیئت تحریر الشام با شلیک گلوله بر سر جوانان علوی و سپس ربودن دو نفر از آنان، بار دیگر موجی از ترس ایجاد کردند. یکی از ربوده‌شدگان آزاد شده، اما دیگری هنوز در اسارت است.

این حادثه جداگانه نیست؛ تنها یک روز پیش از آن نیز جوانی از محلهٔ شیخ مقصود ربوده و در برابر آزادی‌اش باج خواسته شد؛ نشانه‌ای روشن از تکرار خشونت فرقه‌ای و باج‌گیری در سایهٔ نبود هرگونه پاسخ‌گویی.

 

نظامی‌سازی محله‌ها

در نقضی آشکار از توافق اول آوریل، دولت موقت اقدام به ایجاد نقاط نظامی و برپا کردن خاکریز در اطراف محله‌های شیخ مقصود و الاشرفیه کرده است، در حالی که بند پنجم توافق بر حذف این خاکریزها تحت نظارت نیروهای امنیت داخلی تأکید دارد.

این اقدامات نه تنها بی‌اعتنایی به توافق‌ها را نشان می‌دهد، بلکه حاکی از نیت از پیش تعیین‌شده برای بازترسیم نقشهٔ کنترل در داخل شهر است؛ اقدامی که ثبات شکننده را تهدید کرده و ساکنان را مستقیماً در معرض تشدید درگیری‌ها قرار می‌دهد.

 

سویدا؛ نقض آتش‌بس و تهدید توازن‌ها

در جنوب سوریه و به‌ویژه در سویدا، دولت موقت آتش‌بس را با هدف قرار دادن شهر عتیل نقض کرد که این اقدام واکنش گارد ملی را در پی داشت. هرچند کنترل اوضاع اعلام شد، این نقض، شکنندگی توافق‌ها در منطقه‌ای با حساسیت‌های فرقه‌ای و اجتماعی بالا را آشکار می‌کند و پرسش‌هایی دربارهٔ عدم پایبندی گروهک جهادی هیئت تحریر الشام که در حال گسترش فراتر از قلمرو سنتی خود هستند، به توافق‌های آتش‌بس مطرح می‌سازد.

همچنین در حمص، قتل زوجی در محلهٔ آوارگان و تلاش برای ربودن یک زن در محلهٔ «السبیل» گزارش شد؛ حوادثی که بار فرقه‌ای آشکاری دارند و فروپاشی ساختارهای امنیتی در مناطق تحت کنترل دولت موقت را نشان می‌دهند و غیاب بازدارندگی را به وضوح نمایان می‌سازند.

در مجموع، آنچه رخ می‌دهد صرفاً نقض‌های میدانی نیست؛ بلکه سیاستی نظام‌مند علیه هرگونه اجماع ملی و بازتولید آشوب است. مناطق تحت کنترل دولت موقت با افزایش قابل توجه ربایش، قتل و نقض امنیت مواجه‌اند و فقدان موضع روشن از سوی دولت، تصویری از ناتوانی در کنترل نیروهای نظامی یا پیروی از سیاست «انکار تاکتیکی» ارائه می‌دهد. بسته شدن مکرر جاده‌ها و گذرگاه‌ها بین این مناطق و مناطق خودمدیریتی شمال و شرق سوریه نیز رنج مردم را تشدید کرده و فعالیت‌های تجاری و انسانی را مختل ساخته است.