مردان و زنانی که طرز فکر جنسیتزده دارند،به عنوان والدین عملکرد ضعیفتری خواهند داشت
تحقیقات جدید نشان داده است که تبعیض جنسی کینهتوزانه میتواند به والدین آسیب برساند. و این فقط شامل پدرانی نیست که طرز فکر جنسیتزده دارند. مادرانی که نگرشهای جنسیتزده دارند نیز میتوانند مشکلات بسیاری ایجاد کنند.
مرکز خبر- آیا نگرش شما در مورد زنان و مردان بر نحوه تربیت فرزندانتان تأثیر خواهد گذاشت؟
شاید باور دارید که زنان عاطفیتر و حمایتگرتر هستند و به طور طبیعی مراقبان بهتری هستند و احتمالا مردان را قویتر، مستقلتر و برای تأمین مالی و محافظت از خانواده مناسبتر میبینید.
اما طرز فکر مبتنی بر تفاوتهای زنان و مردان میتواند آسیبهای بسیاری به همراه داشته باشد. این مسئله در هیچ مقطعی از زندگی به اندازهی نگاه برخی افراد به نقش والدین آشکار و تاثیرگذار نیست.
در این جهانبینی سنتی، مردان باید از نظر جسمی قوی باشند، به دنبال منابع و موقعیتهای مالی باشند و خانوادهی خود را تأمین کنند. از طرف دیگر، زنان باید به شریک زندگی خود خدمت کنند و فرزندان را پرورش دهند.
معمولا افرادی که این هنجارهای جنسیتی را میشکنند، ممکن است کسانی با این دیدگاهها را «جنسیتزدههای کینهتوز» خطاب کنند.
این اصطلاح به نگرشهای آشکارا منفی نسبت به زنان یا زنستیزانه اشاره دارد. افرادی که تمایل به تبعیض جنسی کینهتوزانه دارند با اظهاراتی مانند:
زنان از کارهایی که مردان برای آنها انجام میدهند قدردانی نمیکنند.
زنان با کنترل مردان به دنبال کسب قدرت هستند.
زنان دربارهی مشکلاتی که در محل کار دارند اغراق میکنند.
زنان مردان را وادار میکند به آنها متعهد شود، تا آنها را به یک افسار محکم ببندد.
زنان خیلی راحت توهین میکنند.
اما والدین با این نگرشهای کینهتوزانه، در زندگی خانوادگی چگونه عمل میکنند؟
تحقیقات جدید ما نشان داده است که تبعیض جنسی کینهتوزانه میتواند به والدین آسیب برساند. و این فقط شامل پدرانی نیست که طرز فکر جنسیتزده دارند. مادرانی که نگرشهای جنسیتزده دارند نیز میتوانند مشکلات بسیاری ایجاد کنند.
تبعیض جنسی کینهتوزانه چگونه بر والدین تأثیر میگذارد؟
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد طرز فکر جنسیتزده با ایجاد تبعیض، آزار و اذیت و خشونت علیه زنان به نابرابریهای جنسیتی دامن میزند.
تحقیقات همچنین نشان میدهد مردانی که دیدگاههای جنسی کینهتوزانه دارند، رفتارهای خشونتآمیز بیشتری نسبت به شرکای عاطفی خود بروز میدهند.
اما اگرچه درک گستردهای در مورد چگونگی آسیب تبعیض جنسیتی کینهتوزانه در سطح جامعه وجود دارد، آسیبی که این طرز فکر میتواند به تربیت کودکان بزند، تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
به عنوان مثال، در طول اولین قرنطینهی کووید١٩ در نیوزیلند، مردانی که طرزفکرهای جنسیتی کینهتوزانه داشتند، در طول قرنطینه با خانوادههایشان، رفتارهای پرخاشگرانهتری از خود نشان دادند.
اما خودگزارشدهیها تنها منعکسکنندهی طرز فکر والدین نسبت به خودشان است و تنها گزارشهای خود والدین را اندازهگیری میکند، که قطعا با نحوه تعامل واقعی آنها با فرزندانشان تفاوت بسیاری دارد.
ارزیابی رفتار «استاندارد طلایی» امروزه به شیوههای مؤثرتری انجام میشود. در این شیوهها ویدیویی از تعامل والدین با فرزندشان ضبط میشود. سپس ناظران آموزشدیده، این رفتارها را ارزیابی کرده و بررسی میکنند که رفتار والدین با فرزندانشان تا چه حد گرم، متعهد و پاسخگو است.
در دو مطالعه، ما از این روشهای رفتاری برای بررسی اینکه چگونه تبعیض جنسی کینهتوزانه بر والدین تأثیر میگذارد، استفاده کردیم.
ما ۳۷۶ خانواده با والدین دگرجنسگرا و کودکان پنج ساله از جامعه اوکلند را مورد بررسی قرار دادیم. پدر و مادر هر کودک ابتدا فرمهای ارزیابی طرز فکر جنسیتی کینهتوزانه را تکمیل کردند که شامل عبارات ذکر شده در بالا بود.
سپس رفتار والدین با کودکان در حال انجام وظایف خانوادگی ضبط شد، وظایفی از قبیل بازیکردن یا ساختن یک برج مقوایی با فرزندشان. تیمی از کدنویسان آموزشدیده به صورت متمرکز این تحقیقات ارزیابی کردند تا دریابند رفتار پدران و مادران نسبت به فرزندشان تا چه حد صمیمی، مسئولانه و پاسخگو است.
تبعیض جنسی کینهتوزانه هر دو والدین مضر است
پدرانی که جنسیتگرایی کینهتوزانه داشتند، رفتار پدرانهی کمتری نسبت به دختران و پسرانشان بروز دادند. آنها کمتر محبت خود را ابراز میکردند، کمتر با فرزندشان درگیر بودند، کمتر به نیازهای فرزندشان حساس بودند و بیشتر مداخلهگر یا کنترلکننده بودند. این نتایج دقیقا برای مادران نیز صدق کرد، چنین مادرانی نیز حساسیت، محبت و مسیئولیتپذیری کمتری داشتند.
میتوان دو دلیل بالقوه برای اثرات غیرمنتظرهی تبعیض جنسی کینهتوزانه در مادران پیشنهاد کرد.
مادرانی که سطوح بالاتری از تبعیض جنسی کینهتوزانه دارند معتقدند که باید از اقتدار پدر پیروی کنند. پیروی از رهبری پدر در طول تعاملات خانوادگی ممکن است توجه مادر به نیازهای فرزندان را کاهش دهد.
دلیل دیگر این است که مادران با طرز فکر جنسیتزده معتقدند که باید مراقب اصلی باشند و بنابراین دخالت پدران را در تعاملات خانوادگی محدود میکنند. این امر که به عنوان «دروازهبانی مادرانه» شناخته میشود، میتواند شامل کنترل یا انتقاد مادران از نحوه تعامل پدر با فرزندشان باشد.
اجرای نقش مراقبتی آنها ممکن است در پاسخگویی مادران به فرزندانشان اختلال ایجاد کند.
این یافتهها پیامدهای مهمی است. فرزندپروری پاسخگو برای رشد سالم کودک بسیار مهم است. والدگری نامناسب احتمال بروز مشکلات رفتاری، مشکلات عاطفی و سلامت و تندرستی ضعیف را در کودکان به همراه دارد.
بهبود برابری جنسیتی و رفاه کودکان
یافتههای ما نشان داد که کاهش باور به نقشهای جنسی سفت و سخت، و اینکه آیا پدران یا مادران باید قدرت داشته باشند، میتواند به والدین این امکان را بدهد که نسبت به فرزندان خود پاسخگوتر باشند.
تغییر نقشها و باورهای جنسیتی چالش برانگیز است. مداخلات طراحیشده برای کاهش تبعیض جنسی کینهتوزانه معمولاً شامل نشاندادن این است که کلیشههای جنسیتی نادرست هستند یا اینکه نابرابری جنسیتی مضر است.
با این حال، والدین عموماً فرزندان خود را دوست دارند و به آنها اهمیت میدهند. بنابراین درک معنای نگرشهای جنسیتی برای والدین و رفاه کودکان ممکن است انگیزهای برای خانوادهها فراهم کند تا در نگرشهای جنسیتی خود تجدید نظر کنند.