برگزار همایش با موضوع زنان و صلح اجتماعی
نسرین مصفا استاد دانشگاه تهران میگوید: در جهان سلطهگران و سلطه پذیران، فرودستان و فرادستان، حقوق بشر مدام نقض میشود و صلح دست نیافتنی است. ما در ۷۵ سالگی حقوق بشر هستیم اما در همهی مناطق جهان، گویی عقبگرد رخ داده است.
تهران- هفتمین همایش سالانه و سومین همایش بینالمللی انجمن علمی مطالعات صلح ایران با موضوع «زنان و صلح اجتماعی» در تاریخ اول و دوم آذرماه در سالن حافظ برگزار شد. این همایش با همکاری دانشگاه تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه فردوسی مشهد، بنیاد توسعه علم و فناوری خوارزمی، انجمن ایرانی مطالعات زنان، انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا، جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، انجمن روزنامهنگاران زن ایران، انجمن علمی دانشجویی مطالعات افغانستان دانشگاه علامه طباطبایی و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
نسرین مصفا استاد دانشگاه تهران عنوان سخنرانی خود را با «حال و هوای جهان خوب نیست» شروع کرد و گفت: در جهان سلطهگران و سلطه پذیران، فرودستان و فرادستان، حقوق بشر مدام نقض میشود و صلح دست نیافتنی است. ما در ۷۵ سالگی حقوق بشر هستیم اما در همهی مناطق جهان گویی عقبگرد رخ داده است. در حالی این همایش برگزار میشود که نمیتوان درد و رنج زنان افغانستانی و فلسطینی را در این روزها از یاد برد. نسبت زنان و صلح مطابق برنامه سازمان ملل به سه دسته تقسیم میشود اول زنان و مخاصمات مسلحان (از زنان جنگاور تا زنان پشتیبان) دوم آثار زنان بر جنگ (زنان؛ قربانیان جنگ) سوم زنان به مثابه بهرهوران صلح. دوری تاریخی زنان از عرصه سیاست سبب شده است که در گفتوگوی صلح حضور نداشته باشند.
دکتر مریم نصر اصفهانی گفت: ویرجینیا ولف در پاسخ به این پرسش که زنان چگونه در صلح آفرینی نقش دارند، میگوید اثر زنانه غیرمستقیم است چون ما هیچ امکان و ابزاری برای به کرسی نشاندن صلح نداریم. در مقام یک زن، کشور من سراسر جهان است. در آثار هنری و ادبی زنان یا قربانیاند یا در کنار مردان میجنگند اما در صلح آفرینی نقش ندارند، با این همه ادبیات جایی است که زنان اجازه مییابند که ضد جنگ بنویسند. در نظریه پروامداری(مراقبت و تیمارداری) نشان داده میشود که چگونه زنان با پرورش کودکان و مراقبت از بزرگان به پاسداری از زندگی در مقابل مرگ بر میخیزند.
ایزابیر علی از کشمیر عضو دبیر میانجیگری زنان EHSAAS از کشورهای مشترک المنافع (WMC)، به صورت ویدیویی حضور پیدا کرد و عنوان صلحسازی در فضاهای جامع- تجربهای از کشمیر به بیان آن پرداخت. او گفت، شبه قاره در سال ۱۹۴۷ بر اساس خطوط مذهبی به هند و پاکستان تقسیم شد و وعده همه پرسی دادند. در سال ١٩٨٨نهضت آزادی در ایالت کشمیر شروع شد. «ستیزه جویی» در سطح پایین به چرخه درگیری مسلحانه با غیرنظامیان دو طرف جنگ تبدیل شد. او به نتایج و تأثیرات درگیریها در کشمیر اشاره نمود: ١- کشته شدن بیش از ١٠٠ هزار نفر. ٢-ناپدید شدن ٨ هزار نفر توسط نیروهای امنیتی. ٣- دردگا ایالتی: احتمال وجود «تعداد» جرایم حبس نیز وجود دارد، اما اینها بسیار اندک هستند. ۴- به وجود آمدن جامعهای به نام «نیمه بیوه»: این اصطلاح برای خطاب به زنانی ابداع شد که همسرانشان به صورت اجباری و غیرارادی ناپدید شدند و محل نگهداری آنها غیر قابل تأیید است.
او همچنین به بیان چالشها و مسائل زنانی کە همسرانشان ناپدید هستند پرداخت و گفت: اکثر این زنان از مناطق روستایی هستند و تحصیلات و تخصص ندارند و در نتیجه از نظر اقتصادی متکی هستند. این زنان هیچ حمایتی از سمت دولت دریافت نمیکنند زیرا غرامت فقط با ارائه گواهی فوت انجام میشود. در واقع، حمایت دولت تنها مشمول زنانی میشود که گواهی فوت همسرانشان را داشته باشند. این زنان با مشکلات اجتماعی-اقتصادی و عاطفی دستوپنجه نرم میکنند. هیچ راه حل قانونی و اداری بدون ابهامی برای زنان نیمه بیوه در دسترس نیست. این زنان برای بقا مبارزه میکنند، در حالی که به طور همزمان با جامعه، فرهنگ، هنجارها نیز در حال مبارزه هستند. به دلیل شرایطی که دارند این زنان خود نانآور خانواده هستند و به زندگی خود در انتظاری بی پایان ادامه میدهند. مذهب در آنجا حتی حق ازدواج مجدد را از این زنها گرفته است و قانونی که از اول تعیین شده بود که زنان بعد از ٩٠ سال اگر خبری از همسرانشان نشد میتوانند ازدواج کنند ولی با مقاومتها و اعتراضات بسیار به چهار سال ختم شد. او مطالعهای در مورد زنان بیوه در سال ٢٠١٣داشته که یافتههای آن نشان میدهد که این زنان با شکلهای متعددی دستوپنجه نرم میکنند:
١.استرس عاطفی، آزار و اذیت و مشکلات اجتماعی
٢.تنهایی، ناامنی جسمی، فشار کاری بیش از حد
٣. از دست دادن خانه و دارایی و وابستگی به زندگی
تشکیل EHSAAS: در سال ٢٠١٠، شهروندان نگران گرد هم آمده و یک گروه غیردولتی، غیرانتفاعی و غیره سیاسی غیر رسمی را با هدف تلاش برای «کامیابی جامعه کشمیر» با تمرکز بر حمایت از حقوق زنان تشکیل دادند. آنها در این مسیر با چالشهای گوناگونی همچون جهل، عدم حمایت افراد مذهبی روبرو هستند.
سهیل عرفانی دانشآموخته ارتباطات و رئیس پیشین دپارتمان ژورنالیسم دانشگاه هرات در مورد نقش ارتباط دیجیتال در خشونت ورزی علیه زنان و ابعاد دیجیتالی خشونت ورزی علیه زنان به عنوان روش جدید تبعیض جنسیتی، صحبت کرد و گفت: فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و به خصوص فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی که امروزه سرو صدای زیادی هم به پا کرده منجر به طیف گستردهای از روشهایی برای اعمال خشونت علیه زنان میشود و این موضوع به یکی از دغدغههای پژوهشگران در عرصه آسیبشناسی اجتماعی و ارتباطات تبدیل شده است.
او افزود: این بعد دیجیتالی خشونت مثل سایر ابعاد خشونت و قانون نقص حقوق بشر زنان و دختران است و هیچ تفاوتی با سایر انواع خشونت ندارد و طیف گستردهای از انواع سوءاستفادهها را در بر میگیرد. وی خاطرنشان کرد: طبق مطالعهی سازمان ملل متحد در مورد توسعه پایدار در سال ۲۰۱۵، تقریباً ۴/٣ زنان نوعی از خشونت مبتنی بر جنسیت را به صورت آنلاین تجربه کردهاندکه عاملان ٣/٢ آنها مردها بودند. به گفتهی وی چنین گزارشات و یا تحقیقاتی نشان میدهد که چقدر خشونت دیجیتال بر جنبههای مختلف زندگی زنان آسیب جدی بر جای میگذارد که گاه این آسیبها بسیار جبران ناپذیر است. در واقع این آسیبها منجر به نوعی گسست اجتماعی میشود. به طوری که میتوان زندگی زنان را به قبل و بعد از خشونت تقسیم کرد. وی آسیبهای خشونت دیجیتال را به انواع زیر تقسیم کرد:
١.آسیب فیزیکی که به عنوان یک سایه بسیار تاریک بر زندگی زنان قلمداد میشود
٢.آسیب روانی با اثرات بالقوه ویرانگر و پایان دهنده زندگی مثل افسردگی و خودکشی
٣.آسیب اقتصادی و حرفه ای
۴.آسیب رابطه ای و قربانی شدن ثانویه
۵.میل به انزوا و خودسانسوری
۶.محدودیت های آزادی بیان
٧.خودداری از تعامل آنلاین
٨.ادامه شکاف دیجیتالی جنسیتی و حس سرخوردگی
وی همچنین راهکارها و ابزارهایی برای پیشگیری و برون رفت از این مشکل را بیان کرد: شکستن تابوها برای زنان به خصوص در جوامع سنتی، بروز دادن این خشونتها در فضای آنلاین، پرداختن رسانه به این موضوع.