اعدام به بهانهی دین در جامعهای که مدعی آزادی عقیده است
خانوادە زنان اعدام شدە میگویند «آنها هیچ فعالیت سیاسی نداشتند و فقط به خاطر اعتقادات دینی شان اعدام شدند. به آنها گفته بودند یا اسلام یا اعدام و آنها در بی خبری خانوادهها اعدام شدند و جنازههایشان نیز به خانوادهها تحویل داده نشد».

مرکز خبر- در خرداد ۱۳۶۲، حکومت ایران ١٠ تن از زنان بهائی را تنها به بهانهی دینشان اعدام کرد. طبق مستندات منتشر شده، آنها در معرض فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفتند تا اعتقاد دینی خود را انکار کنند اما چنین کاری نکردهاند و نهایتا در تاریخ ٢٨ خرداد ١٣۶٢، در میدان چوگان شیراز اعدام شدند.
۱. مونا محمودنژاد ۱۷ ساله
۲. طاهره ارجمندی، ۳۰ ساله، پرستار
۳. اختر ثابت ۲۵ ساله، پرستار
۴. رویا اشراقی، ۲۳ ساله، دانشجوی اخراجی دامپزشکی
۵. شیرین دالوند، ۲۶ ساله، فارغالتحصیل جامعهشناسی
۶. مهشید نیرومند، ۲۸ ساله، فارغالتحصیل فیزیک
۷. سیمین صابری، ۲۵ ساله، کارمند شرکت کشاورزی مرودشت
۸. عزت جانمی، ۵۸ساله
۹. نصرت غفرانی، ۴۶ ساله ( فرزند ۲۸ سالهی وی با نام بهرام یلدایی دو روز قبل از مادر، اعدام شده بود )
۱۰. زرین مقیمی، ۲۹ ساله، فارغالتحصیل ادبیات انگلیسی
این ده زن در جریان دستگیری دسته جمعی بهاییان شیراز در آبان ماه سال ١٣۶١ به دستور ضیاء میرعمادی، دادستان انقلاب شیراز و توسط ماموران اطلاعات سپاه دستگیر شده بودند. حجت الاسلام قضایی، حاکم شرع شیراز در دادگاه به آنها گفته بود که فقط دو راه دارﻧﺪ؛ «ﻳﺎ اﺳﻼم ﻳﺎ اﻋﺪام».
خواهر مهشيد نیرومند، در این خصوص در مصاحبهای گفته است: قبل از اعدام از خواهرم و بقیه خواسته بودند که از اعتقادشان دست بردارند. صراحتا گفته بودند در ۴ جلسه فرصت دارید مسلمان شوید و سپس آزاد شوید. اگر خواهرم و بقیه مسلمان میشدند آنها را آزاد میکردند. روز قبل از اعدام که ما برای ملاقات رفتیم شنبه بود. ملاقات انگار حالت خداحافظی داشت با اینکه نمیدانستیم میخواهند اعدام کنند. خواهرم گفت مرا بردند و از من خواستند که مسلمان شوم اما گفتم من به آئین خودم اعتقاد دارم. از او خواسته بودند ۴ بار تکرار کند و او هم تکرار کرده بود برای همین هم اعداماش کردند.
بر اساس اخبار منتشر شده به نقل از بستگان اعدام شدگان، این ١٠ زن، در طول بازداشت تحت شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفتهاند، حتی بستگان آنها نیز گاها بازداشت شدهاند.
به علاوه، هیچ کدام از خانوادهها، اطلاعی از تاریخ اعدام نداشته و حتی زمانی که متوجه شدهاند، جسدی برای دفن به آنها تحویل داده نشده و در گورهای بینام و نشانی توسط دولت ایران دفن شده بودند.
همچنین، خانوادههای اعدام شدگان اعلام کردهاند که هیچ دادگاهی به شکل رسمی برای رسیدگی به امورات مربوطه برای آنها تشکیل نشده بود.
بستگان زنان اعدام شده در ٢٨ خرداد، بیان کردهاند که پس از اعدام نزدیکانشان، آنها همچنان تحت فشار دولت قرار داشتهاند و دولت ایران در تلاش بوده تا اموال و دارایی آنها را به نفع خود مصادره کند.
بهائیستیزی، ستیز با دین بهائیت و بهائیان به شکلهای گوناگون و با اِعمال تبعیض، سیاهنمایی، کینهتوزی، پیشداوری، نفرتپراکنی از راه رسانه، حبس، تبعید، آزار و شکنجەی جسمی و روانی و نیز کشتار است.
موج آزار و اذیت و سرکوب بهائیان در ایران پس از سرکار آمدن جمهوری اسلامی، توجه جامعهی بینالمللی را به خود جلب کرده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر نهادهای سارمان ملل متحد، سازمانهای حقوق بشر بینالمللی، دولتهای مختلف، دانشگاهیان و روزنامه نگاران کشورهای مختلف، فعالان مسلمان حقوق بشر و چهرههای ترقی خواه جامعهی ایران متوجه بی گناهی و رنج بهائیان شده و سرکوب آنها توسط حکومت ایران را محکوم کردهاند و بارها خواستار پایان دادن به این آزار و اذیت شدهاند.
فعالان حقوق بشر ایرانی، بارها در دفاع از بهائیان، بیانیه صادر کردهاند و از دهها سال «ستم» علیه بهاییان ایران، محروم بودن آنها از حق تحصیل و اشتغال و گرفتن جان آنان انتقاد کردهاند.
در سال ۲۰۰۹ نیز، بیانیهای با عنوان «ما شرمساریم» در حمایت از بهائیان ایران توسط بیش از چهل نفر از نویسندگان، دانشگاهیان و شخصیتهای هنری و فرهنگی خارج از ایران انتشار یافت که در آن نویسندگان از رفتار جمهوری اسلامی با شهروندان بهائی اظهار تاسف کردند؛ این بیانیه توسط ۲۶۰ نفر به امضا رسید.
این در حالی است که با وجود شواهد بسیار از آزار و شکنجهی پیروان آیینهای مختلف از جمله بهاییت، دولت ایران همواره مدعی میشود که کسی به دلیل داشتن دینی جدا از اسلام، تحت بازداشت و شکنجه قرار نمیگیرد.