به مناسبت روز معلم؛ بررسی اعتصابات و اعتراضات صنفی معلمان

یکی از معلمان می‌گوید: خود را سپر بلای دانش آموزانمان می‌کنیم، به حملات شیمیایی در آموزش و پرورش اعتراض می‌کنیم، برای معلمان و دانش آموزان در بند صدایمان را خفه می‌کنند و از هر لحاظ مورد استثمار قرار می‌گیریم.

لارا گوهری

 مهاباد-  ۱۹ اردیبهشت هرسال مصادف با سالگرد اعدام معلم آزاده (فرزاد کمانگر) و همراهانش علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به عنوان روز معلم گرامی داشته می‌شود.

فرزاد کمانگر در آخرین روزهای زندگیش در اردیبهشت ماه ١٣٨٩ نامه‌ای با عنوان «قوی باش رفیق» به معلمان زندانی نوشت و در این نامه به مبارزات معلمان برای دستیابی به آزادی را تاکید کرده بود: «می‌دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب، هموار گشته و سختی‌ها و مرارت‌های آن نشان افتخاری خواهد شد "برای تو معلم آزاده"، تا همه بدانند که معلم، معلم است حتی اگر سد راهش فیلتر گزینش باشد و زندان و اعدام، که آموزگار نامش را، و افتخارش را ماهیان کوچولویش به او بخشیده‌اند، نه مرغان ماهیخوار».

در شرایط امروز واقعیت آن است که مشکلات اقتصادی تنها گوشه‌ای از مشکلاتی است که معلمان با آن روبه‌رو هستند و مزاحمت و ممنوعیت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی برای معلمان با گذشت سال‌ها بیشتر شده است. معلمان با وجود تمام مشکلاتی که دارند تا به امروز با برگزاری تجمعات و اعتراضات برای مطالبه‌ی حقوق خود فریاد عدالت خواهی خود را از گلو آزاده نمودەاند اما آنچه شاهدش بودند سرکوب، اخراج و محرومیت بیشتر بوده است. شرایط اعتراض برای معلمان بسیار دشوار است و بزرگترین تهدید برای آن‌ها از دست دادن شغل است .تقاضا برای شغل معلمی به دلیل داشتن حقوق ثابت بسیار بالا است و جایگزین کردن معلمان حکومتی و سهمیەای به جای معلمان مردمی، برای دانش آموزان و جامعه بزرگترین تهدید محسوب می‌شود زیرا معلمان مردمی شرط آینده سازی را ابتدا آزادی خواهی و مطالبەی حق می‌دانند که به مذاق جمهوری اسلامی چندان خوش نمی‌‌آید.

کمند.د یک معلم تازه استخدامی است .او در مورد حقوق و شرایط کاری خود می‌گوید: معلمان نسبت به سایر کارمندان دولتی حقوق و مزایای کمتری دارند شش ماه اول سال تحصیلی ۱۴۰۱ شش میلیون و ششصد را که کف حقوقی یک کارمند است در فیش حقوقمان ثبت کردند که از این مبلغ ۴ میلیون و نیم دریافت می کردم چون کسورات بیمه و صندوق بازنشستگی را هم از آن کم میکنند و الان هم فیش حقوقیم ۷ میلیون و نهصد است و با کسورات  شش میلیون و نیم دریافت میکنم. نسبت به سایر شغل‌ها و حتی کارمند نهادهای دیگر حقوق معلم در کمترین میزان خود قرار دارد و سختی کار ما نادیده گرفته میشود.

او ادامە می‌دهد: بیمهی آموزش و پرورش برای خیلی از دارو و دکتر و اعمال جراحی قبول نمیشود مثلا برای من که یک میلیون و نیم برای دارو پرداختم بیمه فقط ۷ هزار تومانش را داد. عیدی امسال معلمان هم از عیدی سایر حقوق بگیران کمتر بود و حتی حقوق هایمان را هم با تاخیر و ناقص پرداخت میکنند. برای پوشش و سبک زندگی شخصی هم باید به حکومت جواب پس دهیم و حتی در شیوه‌ی برگزاری مراسم عزا وعروسیمان هم دخالت می‌کنند.گزینش از هر بهانه‌ای برای آزار معلمان زن استفاده می‌کند و می‌خواهند معلم فقط فرمانبردار حکومت باشد.
 
مهری.آ یک معلم با سابقهی مقطع ابتداییاست. او نیز دربارهی حقوق دریافتی و ظلم‌هایی که در این مورد بر معلمان روا داشته‌اند میگوید: «وقتی دولت برای معلم حقوق را افزایش میدهد به هفته نرسیده همهچیز گران میشود و حقوق معلمان برای زندگی در این شرایط نه تنها کافی نیست بلکه یک توهین به معلمان محسوب میشود‌. حکومت برای ظلم به معلم ها از هیچ چیز دریغ نمیکند».

او در ادامه دربارەی طرح رتبه بندی معلمان میگوید: طرح رتبه بندی معلمان از سال ۱۴۰۰ قرار بود اجرا شود اما به تعویق می‌افتاد. بر اساس این طرح معلمان در پنج سطح  آموزشیار، مربی، استادیار، دانشیار و استاد معلم بر اساس امتیازاتی که در طول سال‌های خدمتشان کسب کرده‌اند دسته بندی میشوند و مشمول افزایش حقوق میشدند اما امسال که جواب رتبه بندی آمد همه‌ی ما شوکه شده بودیم چون با احتساب امتیازات، رتبهی همه را پایین تر زده بودند و حتی برای بررسی اعتراض‌ها باید ۴۵۰ هزار تومان پرداخت میکردیم که خیلی از ما به دلیل ترس از کاهش رتبه و حتی فکر به اینکه این ۴۵۰ هزار تومان را هدر میدهیم اعتراض ندادیم چون هیچ کس جواب اعتراض معلمان را نمی‌دهد. چند ماه است در برابر وضعیت جامعه و مدرسه اعتراض میکنیم و خود را سپر بلای دانش آموزانمان می‌کنیم، به حملات شیمیایی در آموزش و پرورش اعتراض میکنیم، برای معلمان و دانش آموزان در بند صدایمان را خفه میکنند و از هر لحاظ مورد استثمار قرار میگیریم اما باز هم معلم بودن را دوست دارم چون تمام این بچه‌ها آیندەی من هم هستند و از اینکه جایی بروم که یکی از دانش آموزانم در آنجا کار میکند یا اتفاقی آن ها را بعد از سال‌ها میبینم به خودم میگویم این هم ثمره‌ی تلاش‌های معلمی است».

 تا به امروز بزرگترین حامی معلمان تنها خود آن‌ها و سندیکاهای معلمی بوده است و تدریس در کلاس های درس به سرمایه‌های ملی توسط ظلم دیده ترین قشر جامعه جریان دارد‌. شغل معلمی شغلی شریف است و در ایران دولت به معلمان حقوق کمی می‌دهد و برای استخدام معلمان از فیلترهای مختلفی استفاده می‌کند تا معلمان منتقد و آزادیخواه وارد مدارس نشوند چون معلم آزادی خواه از نظر حکومت مشکل دارد و تا معلم بدون آگاهی باشد دولت خوشحالتر است. معلم مبارز و آزادیخواه نسل آزادی خواه تربیت می‌کند. فرزاد کمانگر یک معلم مبارز و شریف بود که حاضر نشد توبه نامه بنویسد و از رهبردیکتاتور منش درخواست بخشش کند چون به راه مبارزه اعتقاد داشت و در این راه جانش را فدا کرد. شاید حکومت احساس کند با اعدام فرزاد ، شیرین و فرهادها می‌تواند مبارزه را متوقف کند ولی با اعدام و خفقان نمی‌تواند جنبش آزادی خواهی را خفه کند و هر روز نسل مبارزتری در کوردستان متولد می‌شود. فرزاد کمانگر در مدرسه به دانش آموزان زبان کوردی یاد داده است و برای آنها سرود ملی خوانده است به همین دلیل حکومت از آزادی خواهی معلم مبارز می‌ترسد. حکومت تاریخ را تحریف می‌کند وحتی مذهب رسمی خودش را در کلاس‌های درس به بچه‌های سایر ادیان تدریس می‌کند و فرزند کورد، ترک و بلوچ را از خواندن زبان مادری محروم می‌کند تا زبان و فرهنگ یک پارچه درست کند و سایر زبان‌ها در خطر مرگ قرار گیرند .ولی در جامعه مردم به صورت خودجوش زبان کوردی می‌خوانند به فرزندانشان زبان کوردی یاد می‌دهند تا پروژه حکومت نابود شود و راه مبارزه تا روز آزادی ادامه دارد.