زنان ایرانی... رژیم ایران و مجازات‌های ناعادلانه علیه زنان (١٢)

ایران به دلیل روش‌های شکنجه‌ای که در زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها انجام می‌دهد در سراسر جهان شناخته شده است. مجازات اعدام نیز از جمله قوانین شناخته شده‌ این کشور است که از نظر صدور تصمیمات قضایی برای کشتن شهروندان و غارت جان آن‌ها بە ویژە زنان، رتبه‌ی دوم

مالفا محمد

مرکز خبر- فعالان حقوق بشر و حقوق زنان تأکید می‌کنند که قوانین ایران علیه زنان است، زیرا این کشور تمامی روش‌های شکنجه از جمله شلاق، شکنجه‌ی روانی و جسمی را در کنار اجرای کامل اعدام‌ها به بهانه‌های واهی را اعمال می‌کند.

 

بازداشت و مجازات فعالان حقوق زنان

مدافعان حقوق بشر در ایران در معرض تهدید به مرگ، آزار و اذیت قضایی، دستگیری خودسرانه، افترا، حملات خشونت‌آمیز، سوء استفاده، شکنجه و قتل قرار دارند. زنان مدافع حقوق بشر، به ویژه زنان فعال در داخل کشور در معرض خطر جدی هستند.

آزادی بیان، اجتماع و تجمع به شدت محدود است و اغلب با نقض امنیت دولتی مرتبط است، زیرا امنیت برای مدافعان حقوق بشر در ایران بە بهانەای برای مجازات آنها تبدیل شدە است.

مقامات زنانی را هدف قرار می‌‎دهند که برای حقوق برابر مبارزه می‌کنند و در معرض بازداشت و شکنجه‌های خودسرانه قرار می‌گیرند. در داخل کشور ایران، زنان بیشترین آسیب را از احکام اعدام و مجازات می‌بینند و قربانی جنایات بسیاری می‌شوند.

در گزارش سال ٢٠١٨ سازمان ملل، اعلام شد که ایران پس از اعتراضات مردمی که در دسامبر ٢٠١٧ آغاز شد، سرکوب فعالان، روزنامه‌نگاران و مدافعان حقوق بشر را افزایش داده است و «ده‌ها مدافع حقوق زنان به دلیل فعالیت‌های مشروع خود تحت تعقیب قرار گرفتند».

بر اساس این گزارش، هدی عمید، نجمه احمدی و رضوان محمدی از سپتامبر ٢٠١٨ به دلیل شرکت در کارگاه‌های آموزشی حقوق زنان به طور خودسرانه در اماکنی کە در آن فعالیت داشتند، بازداشت شده‌اند.

آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی نیز به دلیل فعالیت برای حقوق زنان، مخالفت با کار کودکان و مجازات اعدام بازداشت شده‌ و بارها تهدید بە مرگ شدە و کلرخ ابراهیمی کماکان در زندان بە سرمی‌برد.

هانا عبدی ٢١ ساله، فعال حقوق زنان کورد در شهر سنه در روژهلات کوردستان، در ۴ ژانویه‌ی ٢٠٠٧ توسط اطلاعات ایران دستگیر و در ساختمان اطلاعات بازداشت شد.

هانا عبدی سه ماه در بازداشتگاه اداره‌ی اطلاعات ماند و پس از آن به زندانی در مشکین شهر اردبیل در نزدیکی مرز جمهوری آذربایجان تبعید شد و در آن‌جا به پنج سال زندان محکوم شد، هانا به شرکت در ‌«کمپین برابری» با هدف پایان دادن به تبعیض قانونی علیه زنان متهم شد.

یکی از نشریات منتشر شده توسط سازمان حقوق بشر در روژهلات کوردستان حاکی از آن است که اعدام‌ها علیه فعالان و سیاستمداران کورد همچنان ادامه دارد. این نشریه به وضعیت ۵٩ زندانی در انتظار اعدام پرداخت.

 

شکنجه‌های روحی و جسمی

زندان‌های زنان ایران که به عنوان بدترین زندان‌های جهان شناخته می‌شوند، از نیازهای اولیه مانند هواخوری و پیاده‌روی در حیاط زندان، آفتاب، آب آشامیدنی، استحمام و حداقل مراقبت‌های پزشکی محروم هستند. ناگفته نماند که به دلیل ازدحام شدید جمعیت زندانیان در معرض عفونت‌ها، بیماری‌های کبدی و کلیوی و سایر بیماری‌های قرار دارند و عدم جداسازی و قرنطینه‌ی بیماران و زندانیان سالم منجر به انتقال آسان انواع بیماری‌ها و شیوع ایدز، طاعون، سرطان و آخرین آن‌ها ویروس کرونا در این زندان‌ها شده است.

مسئولان از روش‌های متعددی برای شکنجه‌های جسمی و روانی استفاده می‌کنند، اگرچه شهرت زندان اوین در ایران بسیار بد است، اما زندان قرچک ورامین خطرناک‌ترین زندان برای زنان ایران محسوب می‌شود. براساس گزارش حقوق بشر در مورد این زندان با تصاویر و گفته‌های زندانیان زن که در مورد زندگی در داخل آن صحبت می‌کنند، این زندان به عنوان خطرناک‌ترین و ظالمانه‌ترین و در صدر فهرست زندان‌های خطرناک برای زنان در این کشور قرار دارد. این زندان از ٧ بخش تشکیل شده است و در حال حاضر بیش از ٢ هزار زندانی زن در آن نگهداری می‌شوند که در هر بخش بین ٢٠٠ تا ٣٠٠ زندانی زندگی می‌کنند که تعدادی از آن‌ها دارای فرزند خردسال هستند.

در همین حال، سپیده قلیان، طی چند توئیت در شبکه‌ی اجتماعی «توییتر» از شیوه‌های سیستماتیک و مستمر شکنجه‌ علیه زنان بازداشتی عرب اهوازی که در ماه‌های آخر بازداشت وی به اتهام پوشش اخبار اعتراضات کارگری که در سال ٢٠٢١ در کشور رخ داده بود، در این زندان خبر داد.

برجسته‌ترین زنان بازداشت شده در بازداشتگاه مخفی وزارت اطلاعات ایران با هدف وادار کردن همسران یا بستگان تحت تعقیب خود به تسلیم شدن به مقامات، گروگان گرفته شدەاند می‌توان به مکیه نیسی، زهرا حسینی، مریم حمادی، خلود سبحانی، معصومه سعیداوی، سوسن سعیداوی، سکینه صقور و زهرا شجرات اشاره کرد.

 

کوردها در ایران مورد بی‌عدالتی مضاعف هستند!

عفو بین‌الملل مستقر در لندن اعلام کرد که خلق کورد در ایران به ویژه زنان از «ظلم مضاعف» رنج می‌برند و از سیاست اتخاذ شده علیه آن‌ها انتقاد کرد.

در سال ٢٠٠٨، عفو بین‌الملل گزارشی ۵٧ صفحه‌ای با عنوان «ایران: نقض حقوق بشر علیه اتنیک کورد» منتشر کرد. بر اساس این گزارش در آن دورە ١٢ میلیون کورد در ایران زندگی می‌کردند که ١۵ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دادند.

کوردها در آن‌جا مورد تبعیض مذهبی و فرهنگی و همچنین مورد بی‌عدالتی مضاعف قرار می‌گیرند. گزارش فوق حاکی از آن است که کوردها در ایران در معرض نقض حقوق فرهنگی و اجتماعی قرار دارند. در این گزارش آمدە است: «طبق قوانین ایران همه‌ی شهروندان ایرانی برابر هستند و از حقوق یکسانی برخوردارند، با این حال طبق بررسی‌هایی که در دو گزارش خود انجام دادیم، کوردها در آنجا هستند و مورد تبعیض قرار می‌گیرند، دولت ایران در مورد آن‌چه از آن خواسته شده است، هم در مورد حقوق اتنیک‌ها و هم در مورد خشونت علیه زنان، قدمی برنداشته است.»

 

محاکمه‌های ناعادلانه ... رکورد اعدام زنان

ایران بالاترین میزان اعدام را در جهان دارد و رکورددار بیشترین تعداد اعدام‌های قیام زنان در جهان است و این اعدام‌ها بسیار ناعادلانه انجام می‌شود. به گفته‌ی آتنا دائمی، فعال حقوق بشر، رویه‌های دادگاه در ایران غالباً علیه زنان مغرضانه است، زیرا فقط مردان می‌توانند به عنوان قاضی خدمت کنند و اکثر وکلا نیز مرد هستند.

در سال ٢٠١۴، تعداد اعدام شدگان به ١٨٨ نفر رسید و مقامات بین سال‌های ٢٠١٣ تا ٢٠١٨، ٨۶ زندانی زن در زندان‌های ایران اعدام شدند، همچنین براساس منابع رسمی در سال ٢٠١٩ حدود ٣۶٩ و براساس منابع غیر رسمی حدود ٧٠٠ نفر از زمان روی کار آمدن حسن روحانی، تعداد محکومان به اعدام دو برابر شد.

حداقل ٣٠٠ نفر در دوره‌ی ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی اعدام شدند، در سال ٢٠٢١، ١٨ زن را اعدام کردند، در حالی که ١٨٣ زن در زندان‌های رژیم ایران در انتظار قصاص و حکم اعدام هستند.

براساس اطلاعاتی کە درباره‌ی قوه‌ قضاییه و سازمان زندان‌ها منتشر شد حدود ۵ هزار و ١٩٧ نفر در زندان‌های مختلف ایران در انتظار اعدام یا قصاص هستند و از این میان حدود هزارو ٣۶۶ نفر به اعدام محکوم شده‌اند که ٣٩ نفر از آن‌ها زن هستند و ٣ هزارو ٨٣١ زندانی از جمله ١۴۴ زن به قصاص محکوم شده‌اند.

بر اساس گزارش‌های رسمی، اسامی ۵١ نفر از محکومان سنگسار در شهریورماه ١٣٩٩ شامل ٢٣ زن ذکر شده، در حالی که وضعیت هزار و ٧٠٩ زندانی مشخص نشده است.

 

ثریا ابوالفتحی ... به جرم یک سیلی اعدام شد

ثریا ابوالفتحی دانشجوی دانشگاه تبریز بود که پاسداران مسلح نیمه شب مردادماه‌ ١٣۶٠ به خانه‌ی ثریا و همسرش یورش بردند و آن‌ها را بازداشت کرده و به زندان تبریز منتقل شدند و به مدت ٣۴ روز تحت شکنجه‌ی وحشیانه قرار گرفت.

به گفته‌ی شاهدان عینی، «موسوی تبریزی» قاضی شرع تبریز در آن زمان برای تخفیف مجازات از زنان بازداشت شده تقاضای ازدواج می‌کرد و هنگامی که از ثریا ابوالفتحی درخواست کرد، ثریا ابوالفتحی به او سیلی زد که خشم او را برانگیخت. بلافاصله حکم اعدام را صادر کرد و در شهریورماه همان سال ثریا ابوالفتحی در سن ٢٠ سالگی اعدام شد و در آن زمان شش ماهه باردار بود.

 

چون دلارا دارابی کودک بود مجازات او را پذیرفت اما...

در سال ٢٠٠٢ دلارا دارابی ١۶ ساله و دوست پسر ١٩ ساله‌اش امیر برای سرقت وارد خانه‌ی یکی از اقوام شدند. دلارا زمانی که خود را در معرض مجازات اعدام دید اعتراف کرد و اظهارات خود را تغییر داد.

سپس او نیز مانند دوست پسرش به اتهام ارتکاب جرم محکوم شد، او تصور می‌کرد که به دلیل این‌که کودکی زیر سن قانونی است و  زیر هجده سال سن دارد، اگر اعتراف کند که مرتکب جنایت شده است، با مجازات خفیفی مجازات می‌شود. اشتباه دلارا دارابی این بود که فکر می‌کرد به جرمش اعتراف می‌کند، با این اعتقاد که با مجازات سبکتری محاکمه می‌شود.

چه کسی می‌دانست که کودکان دختر نه ساله و کودکان پسر پانزده ساله بالغ محسوب می‌شوند و به جرم محکوم می‌شوند و برای هر جرمی محکوم و مجازات می‌شوند و طبق قوانین ایران، کودکان دختر در سن ٩ سالگی و کودکان پسر در چهارده سالگی به بلوغ می‌رسند، یعنی می‌توانند یک دختر ٩ ساله را به اعدام محکوم کنند.

در سال ٢٠٠۴، قضات به جای اجرای عدالت برای دختر ١۶ ساله‌ای به نام عاطفه که توسط تعدادی مرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود، موافقت کردند که او رابطه‌ی جنسی خارج از ازدواج داشته است. همانطور که فعالان حقوق زنان توضیح دادند، او به دلیل «اعتراف به داشتن رابطه‌ی جنسی با چند مرد در حالی که حقیقت این بود که واقعاً مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود» به اعدام محکوم شد.

بر اساس قانون مجازات اسلامی، اگر شخصی به رابطه‌ی خارج از ازدواج اقرار کند به ١٠٠ ضربه شلاق محکوم می‌شود و اگر این عمل سه بار تکرار شود، می‌تواند برای بار چهارم به اعدام محکوم شود.

 

سکینه آشتیانی به دلیل زن بودن بە اعدام محکوم شد

سکینه محمدی آشتیانی به اتهام «زنای محصنه» دستگیر و به اعدام محکوم شد. داستان او به گوش جهانیان رسید و اخبار و اطلاعات مربوط به او در مجله‌ی «گاردین» و روزنامەی گاردین منتشر شد و ماجرای او در جهان منتشر شد. براساس اطلاعاتی کە در مجلەی «گاردین» منتشر شد، در اداره‌ی تهران به سکینە گفته بودند که «چون زن هستی اعدامت می‌کنیم».

خود سکینه آشتیانی بە این موضوع اشاره کرد که اداره‌ی تهران یک اتهام واهی ساخته و او را به آن اتهام واهی محکوم کرده است، و گفت: «به جرم زنای محصنه تحت تعقیب قرار گرفتم، اتهام من جرمی بزرگتر از جنایت محسوب می‌شد، مردی که شوهرم را به قتل رساند، محاکمه نشد و به مجازات اعدام محکوم نشد».

سکینه آشتیانی اعلام کرده بود که حکومت ایران با دروغ‌های خود افکار عمومی جهان را فریب می‌دهد و هر زمانی که بخواهد حکم اعدام او را مخفیانه اجرا خواهد کرد. ب

 

«بر اساس عقاید آن‌ها زنا گناهی بزرگتر از ارتکاب جنایت محسوب می‌شود»

سکینه آشتیانی با بیان اینکه مردی که مرتکب جرم شود مجازات نمی‌شود، بلکه به چوبه‌ی دار آویزان می‌شود، گفت: دلیلش خیلی ساده است، دلیلش این است که من یک زن هستم، در این مملکت فکر می‌کنند که می‌توانند هر کاری را که دوست دارند با زنان انجام دهند. آن‌ها معتقدند که گناه زنا بیشتر از جرم ارتکاب به جنایات بزرگ است. اما حتی مجازات زنا برای زن و مرد یکسان نیست، وقتی مردی زنا می‌کند حتی دستگیر نمی‌شود اما وقتی زن همان گناه را انجام می‌دهد که گویی پایان دنیا آمده است، در این کشور زن حق درخواست جدایی از شوهرش را ندارد».

 

«مرا در مقابل چشمان پسرم سنگسار نکن»

در دادگاه وقتی سکینه آشتیانی به اعدام محکوم شد و با سنگسار موافقت کرد، معنی این مجازات را نمی‌دانست. هنگامی که به زندان بازگشت، از دوستان زندانی خود فهمید که مجازات سنگسار به چه معناست و چه پاداشی خواهد داشت، بنابراین یک درخواست داشت: «مرا در مقابل چشمان پسرم سنگسار نکنید».

پروندەی سکینە جهانی شد و فشارهای بین‌المللی باعث شد مجازات او از سنگسار بە اعدام کاهش یابد اما پس از فشارهای بین‌المللی و کمپین‌هایی کە برای سکینە ایجاد شد حکومت ایران ناچار شد سکینە را بە معاونت در قتل متهم کند و مجازات او بە ۵ الی ١٠ سال زندان کاهش یافت و پس از پایان مجازات سکینە آزاد و بە همراە پسرش بە زادگاە خود بازگشت.

براساس قوانین ایران هنگامی کە زنی با مرد دیگری رابطه داشته باشد، مجازاتش سنگسار است! روح و جسم زن معادل نیمی از مرد است، اگر مردی مرد دیگری را با همسرش ببیند می‌تواند او را بدون مجازات کاری که انجام داده است بکشد. در ایران ٢٠ درصد جرایم ارتکابی علیه زنان به بهانه‌ی «ناموس» انجام می‌شود. بر اساس یک تحقیق، نود درصد زنانی که در قتل‌های ناموسی کشته می‌شوند، در مکان‌های عمومی در مقابل چشمان مردم کشته می‌شوند.

 

مبارزه‌ی زنان در ایران برای احقاق حقوقشان

در سال ٢٠٠۵، زنان اعتراضات گسترده‌ای را علیه این قوانین ناعادلانه علیه خود ترتیب دادند و در سال ٢٠٠۶ نیز اعتراض کردند که پلیس ایران وارد عمل شد و ٧٠ زن را از میان زنان معترض دستگیر کرد، اما به همین جا بسنده نکردند و کمپینی را برای جمع‌آوری امضا به راه انداختند و موفق به جمع آوری یک میلیون امضا شدند.

علی‌رغم تمام فشارهایی که کمپین در معرض آن قرار گرفت، توجه جهانیان را به خود جلب کرد و در سال ٢٠٠٩ جایزه‌ی سیمون دوبوار را از آن خود کرد. زنان با وجود تمام خشونت‌هایی که در معرض آن قرار گرفتند، به مبارزه‌ی خود برای حقوق خود ادامه دادند.

 

ریحانه جباری... موسیقی ایران

مهندس ریحانه جباری یکی دیگر از زنان ایرانی است که داستانش الهام‌بخش تمام جهان است، او تجسم واقعی این معناست که دنیا بی‌رحم‌تر از آن چیزی است که ما تصور می‌کردیم،او توسط یک مقام ایرانی مورد تجاوز قرار گرفت و برای دفاع از خود آن مقام را کشت.

قوه‌ی قضاییه‌ی ایران از ماجرای او قانع نشد، بنابراین با وجود جمع‌آوری صدها هزار امضا، او را به اعدام محکوم کرد و در سال ٢٠١۴ حکم او را اجرا کرد. فعالین حقوق بشر و علاقه‌مندان به پرونده‌ی ریحانه جباری، خواستار توقف حکم اعدام شدند. اعدام ریحانه جباری به علاقه‌ی جهانیان به او پایان نداد، چرا که پیامی که او برای مادرش فرستاد تا امروز نیز تاثیرگذار است.

فردا: ادبیات، شعر و آواز ... شورش علیه مقامات در ایران