سلاحهای بیولوژیکی جنگی علیە بشریت
سلاحهای بیولوژیکی و سمی یا میکروارگانیسمهایی مانند ویروس، باکتری، قارچها، حشرات، انگلها و یا مواد سمی تولید شده توسط موجودات زنده میباشند که عمداً برای ایجاد بیماری و مرگ در انسان، حیوان یا گیاه تولید و منتشر میشوند.
مژده کرماشانی
مرکز خبر- عوامل بیولوژیکی مانند سیاه زخم، سم بوتولینوم و طاعون میتوانند یک چالش سخت برای سلامت عمومی باشند و باعث مرگ و میر زیادی در مدت زمان کوتاهی شوند. عوامل بیولوژیکی که قابلیت انتقال ثانویه را دارند میتوانند منجر به اپیدمی شوند. یک حمله شامل یک عامل بیولوژیکی ممکن است یک رویداد طبیعی را تقلید کند، که ممکن است ارزیابی و پاسخ بهداشت عمومی را پیچیده کند. در صورت جنگ و درگیری، آزمایشگاههای پاتوژنها با تهدید بالا میتوانند مورد هدف قرار گیرند که این نیز ممکن است منجر به عواقب جدی برای سلامت عمومی شود.
دوران باستان و قرون وسطی
نخستین مستندات تاریخی در مورد استفاده از سلاحهای بیولوژیک در کتابی به زبان هیتی، مربوط به ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، گزارش شدهاند. به نوشتهی این کتاب، در جنگهای آن دوران، بیماران مبتلا به تولارمی به میان نیروهای دشمن فرستاده و باعث شیوع این بیماری، در میان دشمنان خود میشدند. آشوریها کپکهای سمی ارگوت را در چاههای آب دشمن ریخته و موجب مرگ و میر دشمنان خود میشدند سکاها و رومیان نیز با آغشته کردن شمشیرها و تیرهای کمان به خون قربانیان کزاز، این بیماری را میان نیروهای دشمن منتشر میکردند.
در سال ۱۳۴۶ میلادی، طاعون، سپاهیان مغول از اردوی زرین را در حین حمله به کافا در کریمه در هم شکست. حمله کنندگان نعش کشتهها را در پای دیوارهای شهر رها کردند در نتیجه این کار و با تردد مدافعین شهر، همهگیری طاعون به تمام منطقه گسترش یافت. احتمال میرود برخی از افرادی که به علت طاعون، کافا را ترک کردند باعث همهگیری وسیع طاعون در اروپا-خاور نزدیک و شمال آفریقا شدند که بعداً به مرگ سیاە شهرت یافت و موجب مرگ حدود ۲۵ میلیون نفر در اروپا شد.
آزمایشهای انسانی، کابوسهای مدرن در قرون معاصر
تا کنون حدود ۱۲۰۰ عامل زیستی که بالقوه میتوانند به عنوان جنگافزار زیستی استفاده شوند مورد مطالعه قرار گرفتهاند بسیاری از آنها در محیط زیست طبیعی که آب، خاک و جانوران حضور دارند به فراوانی یافت میشوند دامنه عوارض این عوامل از آلرژیهای خفیف تا مرگ را فرا میگیرد دستکاری ژنتیکی میتواند میزان کشندگی یا ناتوانسازی این عوامل را بیشتر و درمان آنها را سختتر و پیشگیری از آنها را غیرممکن سازد.
سلاحهای بیولوژیکی زیرمجموعهای از بزرگترین سلاحها را تشکیل میدهند که گاهی اوقات به عنوان سلاحهای غیر متعارف یا سلاحهای کشتار جمعی شناخته میشوند که شامل سلاحهای شیمیایی، هستهای و رادیولوژیکی نیز میشود. استفاده از عوامل بیولوژیکی یک نگرانی جدی است و تصور میشود خطر استفاده از این عوامل در یک حمله تروریستی در حال افزایش است.
در طول قرن گذشته، بیش از ۵٠٠ میلیون نفر بر اثر بیماریهای عفونی جان خود را از دست دادهاند دەها هزار نفر از این مرگ و میرها به دلیل انتشار عمدی پاتوژنها یا سموم بود که عمدتاً توسط ژاپنیها در جریان حملات آنها به چین در طول جنگ جهانی دوم انجام شد. دو معاهده بینالمللی سلاحهای بیولوژیکی را در سالهای ١٩٢۵ و ١٩٧٢غیرقانونی اعلام کردند، اما تا حد زیادی نتوانستند کشورها را از انجام تحقیقات تسلیحات تهاجمی و تولید گسترده سلاحهای بیولوژیکی بازدارند و با افزایش دانش در مورد بیولوژی عوامل بیماریزا – ویروسها، باکتریها و سموم ترس از اینکه پاتوژنهای اصلاح شده میتوانند عوامل مخربی از جنگ بیولوژیکی باشند، مشروع است.
معاهدات بینالمللی نتوانستند طرفهای ذینفع را از توسعه و استفاده از سلاحهای بیولوژیکی بازدارند
انسان از زمان طلوع تمدن از سموم برای اهداف ترور استفاده کرده است، نه تنها علیه دشمنان فردی، بلکه گاهی اوقات علیه ارتشها، با این حال، پایه میکروبیولوژی توسط لویی پاستور و رابرت کخ چشماندازهای جدیدی را برای علاقه مندان به سلاحهای بیولوژیکی ارائه کرد زیرا به عواملی اجازه میداد که بر اساس منطقی انتخاب و طراحی شوند. این خطرات به زودی شناسایی شدند و منجر به دو اعلامیه بینالمللی - در سال ١٨٧۴ در بروکسل و در سال ١٨٩٩ در لاهه شد که استفاده از سلاحهای مسموم را ممنوع میکرد. با این حال، اگرچه این قراردادها و همچنین معاهدات بعدی، همه با حسن نیت بسته شدند اما هیچ وسیلهای برای کنترل نداشتند، و بنابراین نتوانستند طرفهای ذینفع را از توسعه و استفاده از سلاحهای بیولوژیکی بازدارند.
ارتش آلمان اولین ارتشی بود که در طول جنگ جهانی اول از سلاحهای کشتار جمعی، چه بیولوژیکی و چه شیمیایی، استفاده کرد، اگرچه حملات آنها با سلاحهای بیولوژیکی در مقیاس نسبتاً کوچک بود و موفقیت خاصی نداشت: عملیات مخفی با استفاده از سیاه زخم و غده، تلاش برای آلوده کردن مستقیم حیوانات یا آلوده کردن خوراک دام در چندین کشور دشمن آنها در سال ١٩٩٩.
مشخص نیست که آیا هر یک از این حملات باعث گسترش بیماری شده است یا خیر. در کافا، طاعون ممکن است به طور طبیعی به دلیل شرایط غیربهداشتی در شهر محاصره شده گسترش یافته باشد. به طور مشابه، اپیدمی آبله در میان سرخپوستان میتواند در اثر تماس با مهاجران ایجاد شود، اسپانیاییها در طول تسخیر آمریکای جنوبی، ممکن است از آبله به عنوان سلاح نیز استفاده کرده باشند. با این وجود، گسترش ناخواسته بیماریها در میان بومیان آمریکا باعث مرگ حدود ٩٠ درصد از جمعیت پیش از کلمبیا شد.
پدر برنامه تسلیحات بیولوژیکی ژاپنی، ناسیونالیست تندرو، شیرو ایشی، فکر میکرد که چنین سلاحهایی ابزار قدرتمندی برای پیشبرد طرحهای امپریالیستی ژاپن خواهند بود. او تحقیقات خود را در سال ١٩٣٠ در دانشکده پزشکی ارتش توکیو آغاز کرد و بعداً رئیس برنامه سلاحهای زیستی ژاپن در طول جنگ جهانی دوم شد این برنامه در اوج خود، بیش از ۵٠٠٠ نفر را استخدام میکرد و سالانه ۶٠٠ زندانی را در آزمایشات انسانی تنها در یکی از ٢۶ مرکز خود میکشت. ژاپنی ها حداقل ۲۵ عامل بیماریزا را بر روی زندانیان و غیرنظامیان بی خبر آزمایش کردند. در طول جنگ، ارتش ژاپن بیش از ١٠٠٠ چاه آب را در روستاهای چین مسموم کرد تا شیوع وبا و تیفوس را بررسی کند. هواپیماهای ژاپنی ککهای آلوده به طاعون را بر فراز شهرهای چین پرتاب می کردند یا آنها را در مزارع برنج و در کنار جادهها توزیع می کردند. برخی از اپیدمیهایی که آنها ایجاد کردند سال ها ادامه داشت و در سال ١٩۴٧، مدت ها پس از تسلیم شدن ژاپنیها، به کشتار بیش از ٣٠ هزار نفر ادامه داد نیروهای ایشی نیز از برخی از عوامل خود علیه ارتش شوروی استفاده کردند، اما مشخص نیست که آیا تلفات هر دو طرف ناشی از این گسترش عمدی بیماری بوده است یا عفونتهای طبیعی. پس از جنگ، شوروی برخی از محققان ژاپنی جنگ زیستی را به جرم جنایات جنگی محکوم کرد، اما ایالات متحده به همه محققان در ازای اطلاعات مربوط به آزمایشات انسانی آنها آزادی داد. به این ترتیب، جنایتکاران جنگی بار دیگر به شهروندان محترم تبدیل شدند و برخی به تأسیس شرکتهای داروسازی پرداختند. جانشین ایشی، ماساجی کیتانو، حتی مقالات تحقیقاتی پس از جنگ را در مورد آزمایشهای انسانی منتشر کرد و در هنگام اشاره به آزمایشها در چین در زمان جنگ، «انسان» را با «میمون» جایگزین کرد.
حیوانات آزمایشی، داوطلبان انسانی و غیرنظامیان در معرض میکروبهای بیماریزا و غیر بیماریزا
اگرچه برخی از دانشمندان آمریکایی اطلاعات ژاپنی را روشنتر میدانستند، اما اکنون تا حد زیادی تصور میشود که هیچ کمک واقعی به پروژههای برنامه جنگ بیولوژیکی ایالات متحده نداشته است. اینها در سال ١٩۴١ در مقیاس کوچک شروع شد، اما در طول جنگ افزایش یافت و تا سال ١٩۴۵ بیش از ۵ هزار نفر را شامل شد. تلاش اصلی بر توسعه قابلیتها برای مقابله با حمله ژاپنی با سلاحهای بیولوژیکی متمرکز بود، اما اسناد نشان میدهد که دولت ایالات متحده نیز در مورد حملەی استفاده از سلاحهای ضد زراعی بحث کردە است بلافاصله پس از جنگ، ارتش ایالات متحده آزمایشات در هوای آزاد را آغاز کرد و حیوانات آزمایشی، داوطلبان انسانی و غیرنظامیان را در معرض میکروبهای بیماریزا و غیر بیماریزا قرار داد.
کشتیهای آلودە بە میکروب در سواحل ویرجینیا و سانفرانسیسکو بسیاری از مردم از جمله حدود ٨٠٠ هزار نفر را فقط در منطقه خلیج آلوده کردند. آئروسلهای باکتریایی در بیش از ٢٠٠ مکان از جمله ایستگاههای اتوبوس و فرودگاه ها منتشر شد. بدنامترین آزمایش، آلودگی سیستم متروی نیویورک در سال ١٩۶۶ بە یک باکتری غیرعفونی که برای شبیهسازی انتشار سیاه زخم استفاده میشد برای مطالعه گسترش پاتوژن در یک شهر بزرگ بود. اما با افزایش مخالفتها با جنگ ویتنام و درک این موضوع که سلاحهای بیولوژیکی میتوانند به زودی به بمب هستهای علیە مردم تبدیل شوند، رئیس جمهور نیکسون تصمیم گرفت تحقیقات تهاجمی سلاحهای بیولوژیکی را کنار بگذارد و کنوانسیون سلاحهای بیولوژیکی و سمی (BTWC) را در سال ١٩٧٢ امضا کند.
پروتکل ٩٢۵ ژنو اگرچه فقط استفاده از سلاحهای شیمیایی یا بیولوژیکی را مجاز نمیدانست، BTWC نیز تحقیقات در مورد سلاح های بیولوژیکی را ممنوع کرد با این حال، BTWC شامل ابزاری برای راستیآزمایی نمیشود، و تا حدودی طعنهآمیز است که دولت ایالات متحده اجازه داد پروتکل راستیآزمایی در سال ٢٠٠٢ شکست بخورد، بهویژه با توجه به پروژه سلاحهای زیستی شوروی، که نه تنها نقض آشکار BTWC بود، بلکه برای سالها ناشناخته ماند.
با وجود اینکه آنها به تازگی BTWC را امضا کرده بودند، اتحاد جماهیر شوروی BIOPREPARAT را تأسیس کرد، یک پروژه جنگ زیستی غول پیکر که در اوج خود، بیش از ۵٠ هزار نفر را در مراکز مختلف تحقیقاتی و تولیدی استخدام میکرد. اندازه و دامنه تلاشهای روسیە (اتحاد جماهیر شوروی) واقعاً حیرتانگیز بود: آنها تنها باسیل سیاهزخم و ویروس آبله را تولید و ذخیره کردند، برخی برای استفاده در موشکهای بالستیک قارهپیما، و مهندسی باکتریهای مقاوم به چند دارو از جمله طاعون، همچنین روی ویروسهای تب خونریزیدهنده از کشندهترین پاتوژنهایی که بشر با آنها مواجه شده، کار کردند. هنگامی که ویروس شناس نیکلای اوستینوف پس از تزریق ویروس کشنده ماربورگ به خود درگذشت، همکارانش با منطق دیوانهوار و اشتیاق توسعهدهندگان سلاحهای زیستی، ویروس را دوباره از بدن او جدا کردند و دریافتند که به شکلی بدخیمتر از آن جهش یافته کە اوستینوف استفاده کرده بود و تعداد کمی از آنها متوجه این موضوع شدند.
در سال ١٩٧١، آبله در شهر آرالسک قزاقستان شیوع یافت و سه نفر از ده نفری که مبتلا شده بودند را کشت، حدس زده میشود که آنها از یک مرکز تحقیقاتی سلاحهای زیستی در جزیره کوچکی در دریای آرال آلوده شده بودند در همین منطقه در موارد دیگر، چند ماهیگیر و یک محقق به ترتیب بر اثر طاعون و غده جان خود را از دست دادند.
ویروس کرونا سلاحی بیولوژی و ایدەی چینیها برای جنگ جهانی سوم
براساس سندی که محققان آمریکایی به آن دست یافته بودند دانشمندان چینی در چند سال گذشته خود را برای جنگ جهانی سوم با سلاحهای بیولوژیکی از جمله ویروس کرونا آماده کرده بودند، نویسندگان این سند بر این باورند که جنگ جهانی سوم «بیولوژیکی» خواهد بود، برخلاف دو جنگ دیگر که به ترتیب شیمیایی و هستهای توصیف شدند و سلاحهای بیولوژیکی «سلاح اصلی پیروزی» در جنگ جهانی سوم خواهد بود.
وزارت امور خارجه آمریکا همچنین نگرانیهایی را در مورد آزمایشهای پرمخاطره «افزایش عملکرد» برای دستکاری ویروسهای کرونا در آزمایشگاه ووهان ابراز و نشان داد که محققان با علائم کووید هفتهها قبل از شیوع گسترده این بیماری در این شهر، بیمار شدند. اسناد به دست آمده جزئیات یک پروژه بزرگ به نام «کشف عوامل بیماریزای حیوانی که حامل آن حیوانات غیراهلی و وحشی هستند» را نشان میداد که هدف آن یافتن ارگانیسمهایی است که میتوانند انسان را آلوده و اطلاعاتی از روند تکاملشان به دست آورد. این پروژه در سال ۲۰۱۲ کلید خورد و تأمین مالی آن بر عهده «بنیاد ملی علوم طبیعی چین» بوده است.