نشریه ژنئولوژی دهساله شد؛ پیوند دوباره زن با دانشِ از دسترفتهاش – بخش ۱
نشریه ژنئولوژی که با هدف گسترش دانشی که امکان حیات در برابر نظام استثمارگر را نوید میدهد راهاندازی شده، دهمین سال فعالیت خود را سپری میکند. روژدا ییلدیز، عضو هیئت تحریریه این نشریه میگوید: «هدف ما، پیوند دوباره دانش تولیدشده توسط زنان با جامعه است.»

آرژین دیلک اونجل
نشریه ژنئولوژی که فعالیت خود را از ۸ مارس ۲۰۱۶ آغاز کرده، اکنون دهمین سالگرد انتشارش را جشن میگیرد. این نشریه با انتشار منظم فصلنامهای علمی-نظری، یکی از ماندگارترین نشریات حوزه زنان در تاریخ ترکیه به شمار میرود و همین امر جایگاه ویژهای به آن بخشیده است. اما ژنئولوژی چیست و چرا به وجود آمد؟ چه ضرورتی باعث شکلگیری این نشریه شد؟ رویکرد آن در بررسی مسائل زنان چگونه است و چه نگاهی به واقعیت زنان دارد؟ در طول این ده سال، این نشریه چه مسیری را طی کرده و چه تحولاتی را از سر گذرانده است؟ در این پرونده تلاش میکنیم به این پرسشها پاسخ دهیم.
ژنئولوژی بهمثابه یک علم؛ رابطه زن و جامعه
مفهوم ژنئولوژی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ توسط رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان، در کتاب «جامعهشناسی آزادی» به کار رفت. با این حال، پیشینه ژنئولوژی بهمثابه علم زن و زندگی، ریشه در تلاشها و مباحثاتی دارد که به دهه ۱۹۹۰ بازمیگردد. در دهه ۹۰، ارزیابیها و گفتگوها پیرامون ضرورت بررسی علمی روابط زن و مرد به مرحلهای از پختگی رسید و در کتاب «دفاع از یک خلق» اینگونه بیان شد: «ارزش آموزشیِ تحلیل ویژگیهای اجتماعی نظام، بهویژه در مورد زن، بسیار والاست. در آغاز باید گفت که بررسی هر پدیده اجتماعی بهتنهایی و در چارچوب تقسیمبندیهای مجزایی چون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی، با چالشهای جدی روبهروست. تمامی نظامهای زیربنایی و روبنایی جوامعی که در یک کلیت تاریخی، پیوسته در حال شدن هستند، همچون اجزای یک ساعت، یکپارچه عمل میکنند. بیماری تجزیهگرایی افراطی، از این خصوصیت علمگرایی غربی ریشه میگیرد که یکپارچگی پدیده را نادیده میانگارد. هنگام بهکارگیری این رویکرد، که درک علمی حقیقت را نیز به میزان قابل توجهی دشوار میسازد، نباید از کلیت غافل شد. زن باید بهمثابه عصارهای از کل نظام دیده شود و بر همین اساس تحلیل گردد. همانگونه که جامعه سرمایهداری، ادامه و اوج تمامی جوامع استثمارگر پیشین است، زن نیز اوج تأثیرات بردگیآور تمامی این نظامها را تجربه میکند. بدون درک زنی که در تنگنای فشار و استثمار کهنترین و متراکمترین جامعه سلسلهمراتبی و دولتمحور شکل گرفته است، نمیتوانیم جامعه را بهدرستی تعریف کنیم.
برای درک واقعی استثمار قومی، ملی و طبقاتی، باید ابتدا زن را بشناسیم. با آنکه این موضوع آشکار و انکارناپذیر است، علوم اجتماعی تنها در ربع پایانی قرن بیستم به زنان بهعنوان موضوع پژوهش علمی پرداخت. جنبش زنان، بحرانهای زیستمحیطی، جنگها و خرابیهای فاجعهبار ناشی از ساختارهای قدرت، ذهن بشر را متوجه ماهیت جنسیتی تاریخ و حاکمیت کرده است. همین نکته بهخوبی نشان میدهد که کل دستگاه علم و حتی علوم اجتماعی که ادعای بیطرفی دارد، دارای نگاه جنسیتی است. باید پذیرفت: علم هم جنسیتزده است.
چهار سال پس از طرح این موضوع، مفهوم ژنئولوژی از دل این بحثها و گفتگوها سر برآورد. این واژه که به معنای «دانش زن» است، در لایههای نظری خود «دانش زندگی»، «دانش جامعه» و «دانش همزیستی» را نیز پوشش میدهد. ژنئولوژی میکوشد چشماندازی نو برای مقابله با نظام بهرهکشی مبتنی بر چیرگی مردانه بگشاید، ریشههای نگاه قدرتمحور به هستی را بکاود و برای مشکلات برآمده از آن راهحل بیابد.
ژنئولوژی، هویت زن را از چارچوب محدود زیستشناختی فراتر میبرد و آن را در بستر جامعهشناختی و تاریخی، با همه جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسیاش میکاود تا به شناخت ژرفتری از سرشت زن برسد. از آنجا که در گذر تاریخ، زندگی اجتماعی بیشتر گرد محور زن شکل گرفته، شناخت بهتر زن به شناخت بهتر جامعه میانجامد. پس میتوان ژنئولوژی را همزمان دانش جامعه نیز دانست. این رویکرد، در واقع نقدی است بر علم اثباتگرا.
از آکادمی تا دانشکده ژنئولوژی
بحث درباره ژنئولوژی از سال ۲۰۱۱ آغاز شد. در سال ۲۰۱۵، نخستین کنفرانس ژنئولوژی تصمیم گرفت «آکادمی ژنئولوژی» را بنیان گذارد. پس از آن، کنفرانسها و کارگاههای متعددی با عنوان ژنئولوژی در سراسر کوردستان و جهان برگزار شد. در شمال و شرق سوریه نیز آکادمی ژنئولوژی و مراکز پژوهشی تأسیس گردید. در سال ۲۰۱۶ نشریه ژنئولوژی منتشر شد و یک سال بعد، مراکز پژوهشی ژنئولوژی در شمال و شرق سوریه راهاندازی شدند. در سال ۲۰۱۸، مرکز ژنئولوژی در بلژیک تأسیس شد. سال ۲۰۱۹ در شمال و شرق سوریه، مؤسسه آندرئا ولف به نام شروان انترناسیونال، آندرئا ولف بر پایه اندیشههای ژنئولوژی شکل گرفت و اخیراً دانشکده ژنئولوژی نیز افتتاح شد. در اروپا و آمریکای لاتین نیز ژنئولوژی به صورت اردوهای آموزشی سازماندهی شد. این روند باعث شد جنبشهای مهم زنان از اروپا تا آسیا و از آمریکای لاتین تا آفریقا حول محور ژنئولوژی گرد هم آیند. تمامی این جنبشها تلاش کردند تاریخچه منحصربهفرد خود را از گذشته تا امروز بازخوانی کنند و ارزشهای فراموششده زندگی و مبارزه را آشکار سازند.
نشریه ژنئولوژی
در حالی که پایههای این دانش نوپا، که از سال ۲۰۱۱ موضوع بحث بود، بهتازگی شکل میگرفت، تلاش برای به حاشیه راندن زن از تاریخ، ضرورت تحلیل واقعیت زن را بیش از پیش آشکار میساخت.
نشریه ژنئولوژی که از دل رویکردی نو به علوم اجتماعی پدید آمد، در روز جهانی زن، ۸ مارس ۲۰۱۶، به منظور ایجاد بستری برای تحلیل تمام مسائل حلنشده و بحرانی جامعه با «نگاه زنانه» و ارائه راهکارهایی برای آنها، فعالیت خود را آغاز کرد. این نشریه درست در دورهای پا به عرصه انتشار گذاشت که با صدور احکام ۶۷۵ و ۶۷۶ در چارچوب شرایط اضطراری، بسیاری از خبرگزاریها، روزنامهها، انجمنها و ناشران تعطیل شده و فشارها افزایش یافته بود. این نشریه هر سه ماه یکبار به دست خوانندگان میرسد. نشریه ژنئولوژی، با گشودن افقی نو که در آن شیوههای تفکر انحصاری نظام، همچون فلسفه، دین و علم، از منظر و واقعیت زن بازنگری میشوند، مسیر خودشناسی و بازآفرینی زن را در برابر آن ساختار دانشی روشن میسازد که زن را به استثمارشدهترینِ استثمارشدگان بدل کرده است.
هر پرونده، راهحلی نو
نشریه ژنئولوژی، که اولین شماره آن در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، طی ده سال، ۳۳ پرونده را به خوانندگان عرضه کرده است. عناوین این پروندهها به شرح زیر است: «۱- بحران علوم اجتماعی، ۲- روش و حقیقت مبتنی بر واقعیت زن، ۳- انقلاب زن و ژنئولوژی، ۴- ژنئولوژی بهمثابه دفاع ذاتی، ۵- جستجوی راهحل برای بحران خاورمیانه، ۶- نگاهی به سرشت زن، ۷- نگاهی به سرشت مرد و مردانگی، ۸- همزیستی آزاد؛ چرا، چگونه؟، ۹- اخلاق-زیباییشناسی ۱؛ مقاومت نیکی و زیبایی در تاریخ اجتماعی، ۱۰- اخلاق-زیباییشناسی ۲؛ زبان، کنش و نظریه نیکی و زیبایی، ۱۱- روشهای مقاومت زنان ۱، ۱۲- روشهای مقاومت زنان ۲، ۱۳- سیاستهای آموزشی، ۱۴- سیاست دموکراتیک، ۱۵- جمعیتشناسی، ۱۶- اقتصاد کمونال دموکراتیک، ۱۷- قرن ۲۱؛ قرن زن، ۱۸- بحثهای خانواده، ۱۹- زندگی اکولوژیک، ۲۰- علم و زبان زندگی، ۲۱- استعمار مبتنی بر دینگرایی و سیاستهای زنکشی، ۲۲- بحران فرهنگی و راههای خروج از بحران، ۲۳- بحثهای جوانان، ۲۴- جنسیت، از تقدس تا ایدئولوژی قدرت، ۲۵- استعمار، ۲۶- فراتر رفتن از علمگرایی، ۲۷- سازماندهی پتانسیل آزادی: جنبشهای اجتماعی، ۲۸- روژهلات، ۲۹- شمال کوردستان، ۳۰- روژاوا، ۳۱- باشور، ۳۲- کنفدرالیسم زنان، ۳۳- انزوا و حبس.»
شماره ۳۴ نشریه هنوز در مرحله چاپ است. این نشریه طی ده سال، دو پرونده ویژه نیز منتشر کرده است. یکی از این پروندهها در دوران کووید-۱۹ با عنوان «پاندمی بهعنوان ابزار نابودی جامعه» و دیگری با عنوان «سفر حقیقت با ناگیهان» شامل نوشتههای ناگیهان آکارسل بوده است.
محتوای پروندهها بهمثابه منابع آموزشی
هر یک از پروندههای نشریه بهخودیخود یک منبع آموزشی بهشمار میرود. برای نمونه، شمارههای ۹ و ۱۰ نشریه، اخلاق و زیباییشناسی را از تمامی جوانب به بحث گذاشتند. در حالی که بسیاری از مکاتب فلسفی سعی در تعریف زیباییشناسی، یعنی نظریه زیبایی، داشتهاند، در این نشریه نشان داده میشود که چگونه علم زیباییشناسی با تحولی بنیادین در ذهنیت امکانپذیر میگردد. زیباییشناسی که محکِ «چگونه زیستن» است، از تمامی جوانب بررسی شده و چگونگی دستیابی به یک زندگی نیکو و زیبا را نیز تبیین میکند.
پرونده شماره ۷ نشریه با عنوان «نگاهی به سرشت مرد و مردانگی»، به «مسئله مردانگی» میپردازد و بهعنوان یک منبع آموزشی مهم قابل توجه است. در این شماره بر دلایل تلاش مرد و مردانگی برای نظامیکردن زندگی، بازتولید خشونت و سرکوب هویت زن تأکید میشود. مقاله «آغاز راه با همدلی» نوشته ناگیهان آکارسل در این پرونده، از دریچه مباحث همدلی به پرسش «چرا مردان را درک کنیم؟» میپردازد. در این مقاله تأکید میشود که در تلاش برای از میان برداشتن «مسئله مردانگی»، رابطهای که بر اساس درک متقابل و همدلی میان زن و مرد بنا میشود، صرفاً یکی از شیوههایی است که به حل مشکلات میانجامد.
مبارزه زنان در چهار بخش کوردستان
پروندههای ویژهای با عناوین «روژهلات»، «شمال کوردستان»، «روژاوا» و «باشور» به مبارزات و تجربههای زنانی میپردازند که در چهار گوشهی این سرزمین ازهمگسسته میزیند. این شمارهها، با روایت میراث مقاومت در این چهار بخش، میکوشند در برابر بیگانهسازی، «خوهبوون» (خویشتنبودگی) را، در برابر ازهمگسیختگی، یکپارچگی را، و در برابر استیلای حاکمان، آن دانش نهفته و فرهنگ اجتماعی زنمحور را که در هر چهار بخش کوردستان وجود دارد، آشکار سازند. این مجموعه مقالات یکساله، که هدفش گردآوری و ارائهی دانش زنان است، بر اهمیت مبارزهی جمعی تأکید میکند و در پی از میان بردن گسستها میان زنان است.
نشریه ژنئولوژی، گرچه در اساس نشریهای نظری است، اما همواره درهای خود را به روی نوشتههای زنان از تمامی اقشار جامعه گشوده است. این نشریه در ده سال گذشته، با ارائه رویکرد و محتوایی متفاوت، نشان داده است که تجربیات زیستهی زنان، برخلاف نگاهی که آنها را از پژوهش علمی جدا میداند، در کانون روششناسی علمی جای دارند. زبان نشریه نیز بهتدریج به زبانی برای تولید دانش اجتماعی بدل شده است. تصاویر روی جلد هر شماره، که با همت زنان به چاپ میرسد، از میان آثار زنان هنرمند نقاش برگزیده میشود. افزون بر این، برخی شمارهها به زبانهای کوردی کورمانجی، کوردی سورانی، انگلیسی و عربی نیز برگردانده شدهاند.
سفر حقیقت با ناگهان
ناگهان آکارسل، از همان آغاز، یکی از کوشندگان اصلی نشریه بود. او، عضو مرکز تحقیقات ژنئولوژی و هیئت تحریریه نشریه، تا روز ۴ اکتبر ۲۰۲۲ که در سلیمانیه به قتل رسید، با قلم خود به غنای نشریه میافزود. نوشتههای ناگهان، که مرجعی برای دانش اجتماعی بهشمار میرفت، همواره راهگشا بود. وی در مقالهای با عنوان «زن: آوای کهن دوران»، که اندکی پیش از جان باختنش نگاشته بود، درباره ژنئولوژی چنین مینویسد: «ژنئولوژی، از آنجا که بر «ژن» (زن)، این صدای برخاسته از جان، تکیه دارد، دانش و روشهای خود را در بافت خاک، در تاروپود جامعه، و در آهنگ زندگی میجوید. و با هر گام که زنان صدایشان را رساتر میکنند، زندگی را در آغوش میگیرند، به جامعه تکیه میکنند، طبیعت را بازمیشناسند و کائنات را درمییابند.»
وبسایت نشریه ژنئولوژی از طریق پیوند زیر در دسترس است: https://www.jineolojidergisi.com/
روژدا ییلدیز: ژنئولوژی، واکنشی به جهان کنونی
روژدا ییلدیز، عضو هیئت تحریریه نشریه ژنئولوژی، با اشاره به اینکه نشریه علیرغم فشارها دهمین سال فعالیت خود را جشن میگیرد، میگوید ژنئولوژی حوزه گستردهای از فعالیتها را در بر میگیرد و نشریه تنها بخشی از آن است: «ژنئولوژی دانشی است که با کارگاهها، دورههای آموزشی و پژوهشها بالنده میشود. ژنئولوژی در واکنش به جهان کنونی پدید آمد؛ جهانی که با به حاشیه راندن زن، نظامی را بنا نهاد و این کار را با انکار و تحریف عمیق حقیقت انجام داد. نظام حاکم چنین القا میکند که انسانها محتاج سرپرستیاند، زنان ذاتاً باید فرمانبردار باشند و طبیعت باید در خدمت بشر باشد. همه چیز مرزبندی شده، همه چیز تابع قوانینی است که برای تأمین منافع گروهی خاص وضع شدهاند. آیا زندگی دیگری ممکن است؟ و در این زندگی نوین، چگونه باید اندیشید؟ ژنئولوژی با طرح این پرسشها و در جستجوی پاسخ به آنها، پدید آمد.»
برپایی سیستم موجود بر پایه ربودن دانش زن
روژدا ییلدیز ادامه میدهد: «توانایی خودگردانی جامعه، بهویژه طی پانصد سال اخیر و با سلطهی پارادایم مکانیکی پوزیتیویسم، از آن ستانده شده و به گروهی خاص و نخبه واگذار گردیده است. اینگونه، یک نظام فکری منسجم سازمان یافت که بر شالودهی ربودن دانش زنان استوار است. اسطورهها زن را «سخنچین، کنجکاو و فتنهگر» تصویر کردهاند؛ باورهای دینی بر ضرورت اطاعت زن از مرد صحه گذاشتهاند؛ فیلسوفان زن را «ناقصالعقل» خواندهاند؛ و علم، زن را نیز چون طبیعت، ابژهای برای تصرف و تملک دانسته است. البته ژنئولوژی نخستین صدای اعتراض به این وضعیت نبود. مبارزات فمینیستی نیز انتقادات بنیادینی مطرح کرده و خیزشهایی را رقم زدهاند. اما ژنئولوژی، فراتر از همه اینها، خود را بهعنوان یک علم و با ارائهی یک نظام جایگزین معرفی میکند.»
او درباره علم ژنئولوژی میافزاید: «هر انسانی به معنادار کردن زندگی خود نیاز دارد، اما نظام حاکم، راه آن را در مصرفگرایی خلاصه میکند. ژنئولوژی اما معتقد است این معنا از مسیر اجتماعی شدن و آفرینش معنویت بیشتر میگذرد. از این رو، ژنئولوژی رویکردی است که هم برای بازتفسیری روابط زن و مرد و مناسبات اجتماعی میکوشد و هم در پی آشکار ساختن حقیقت است.»
بازپیوند دانش اجتماعی تولید زن با خود زن
روژدا ییلدیز در مورد هدف نشریه ژنئولوژی توضیح میدهد: «هدف ما این بود که دانش اجتماعیِ آفریدهی زنان را دوباره با خود زنان و جامعه پیوند دهیم.» به گفتهی او، ما در دورانی به سر میبریم که زنان از عرصهی دانش و علم به حاشیه رانده شدهاند و دانستن و آفرینش تنها به گروهی نخبه و ممتاز نسبت داده میشود.
او میافزاید: «دغدغهی ما این بود که نشان دهیم هیچ دانشی در زندگی، از جمله دانشی که زنان در کُنج خانهها میآفرینند، بیارزش نیست؛ این تنها برداشت نظام حاکم است. این امر، مستلزم کاری دشوار و نیازمند تحول در ذهنیت است. ما در پی آنیم که سبک دیگری از زندگی و اندیشیدن را به مردم معرفی کنیم و زمینهی گفتگو دربارهی آن را فراهم آوریم. نشریه، ابزاری برای رساندن این پیام به مخاطبان گستردهتر بود. طی این ده سال، نشریه به دست زنان بسیاری رسید. بازخوردها نشان میدهد که زنان رفتهرفته به ارزش دانشی که هر روز در خانه و جامعه تولید میکنند، پی بردهاند. این بسیار مهم است، زیرا سرچشمهی اعتمادبهنفسی دوباره برای زنان خواهد بود. در دهمین سال فعالیت، نشریه خود به تلاشی نظاممند و نهادینه بدل شده است. تجربهی نوشتن نیز برای زنان اهمیتی حیاتی داشت. نوشتن برای زنان، سالهای درازی ممنوع بود، بهویژه در عرصهی علم و دانش که قلم زدن در آن برایشان دشوار و هراسآور مینمود. در این مدت، زنان بیشماری برای ما نوشتند. شاید مادری خانهدار خود نتوانست بنویسد، اما ما به سخنانش گوش فرا دادیم و آن را به نگارش درآوردیم؛ ما تجربهی یک دانشجو، یک آموزگار، و بسیاری دیگر را در پروندههای نشریه منعکس کردیم. این خود روشی بود برای شکستن این انگارهی حاکم در نظام آکادمیک که "نوشتن تنها از عهدهی افراد خاصی برمیآید"، آن هم از منظر نگاه زنانه.»
نگاه کلنگر یکی از اساسیترین مسائل نشریه است
روژدا ییلدیز سپس به یکی دیگر از ویژگیهای متمایزکنندهی نشریه ژنئولوژی، یعنی نگاه کلنگر به موضوعات، اشاره کرده و میگوید: «نظام علم مدرن، یا همان علمگرایی پوزیتیویستی، مدعی است که با تجزیهی مسائل به کوچکترین اجزا میتوان به حقیقت رسید. در این نگاه، تجزیه یکی از روشهای تبدیل فرضیه به نظریه است. برای مثال، اگر بخواهید سلامت روان انسان را بررسی کنید، از شما میخواهد که تنها به روانشناسی بپردازید و دیگر جنبههای جامعهشناختی، فرهنگی و جهانی را نادیده بگیرید؛ این نگاهی معیوب و ناقص است. حال آنکه، نگاه کلنگر یکی از اصول بنیادین نشریه ماست. در هر پرونده، فارغ از موضوع آن، کوشیدهایم از زوایای گوناگون به مسئله بنگریم و دربارهی آن بنویسیم. اگر موضوع اخلاق و زیباییشناسی بود، آن را در اقتصاد، سلامت، زندگی زنان و روابط انسانی نیز به بحث گذاشتیم. اگر قرار بود به اقتصاد بپردازیم، اقتصاد تاریخی را از قلم نینداختیم. ارائهی چارچوبی جامع و کلنگر برای ما اهمیت داشت. به این ترتیب، روششناسی ویژهای نیز برای ژنئولوژی پدید آمد. اکنون، ذهنیت جدیدی در میان زنان در حال شکلگیری است که بر اساس آن، دیگر نمیتوان مسئلهای را بدون در نظر گرفتن ابعاد تاریخی و جامعهشناختی آن به بحث گذاشت. این رویکرد، روش تفکر فراگیرتری را در انسان پرورش میدهد و نشریه به بایگانی مکتوب این فرآیند تبدیل شده است.»
به زنان بیشتری دست خواهیم یافت
روژدا ییلدیز در پایان، ضمن اشاره به اهداف آیندهی هیئت تحریریه به مناسبت دهمین سالگرد نشریه، میگوید: «بیشک در این مسیر کاستیهایی نیز داشتهایم. میتوانستیم به زنان بیشتری دسترسی پیدا کنیم و با گروههای گوناگون ملی و اعتقادی مختلف ارتباط گستردهتری برقرار سازیم. اینها اهدافی است که در دهمین سالگرد نشریه، پیش روی خود نهادهایم. ژنئولوژی تا اندازهای مصداق این گفته شده است که «کاروان در مسیر شکل میگیرد». نشریه از نقطهی آغاز تا به امروز، میراثی را اندوخته که در آن خود نیز بالیده و رشد کرده است. دهسالگی نشریه برای همهی ما رویدادی هیجانانگیز و امیدبخش است، همچون بالیدن یک کودک. ژنئولوژی با همت و تلاش زنان به جایگاه کنونی خود رسیده است و امیدواریم در آینده، این نشریه خوانندگان بیشتری در میان تمامی اقشار جامعه بیابد.»
روژدا ییلدیز در پایان، ضمن اشاره به اهداف آیندهی هیئت تحریریه به مناسبت دهمین سالگرد نشریه، میگوید: «بیشک در این مسیر کاستیهایی داشتهایم. میتوانستیم به زنان بیشتری دسترسی پیدا کنیم و با گروههای مختلف اعتقادی و اقلیتها ارتباط گستردهتری برقرار سازیم. اینها را به مناسبت دهمین سالگرد، به عنوان هدف پیش روی خود قرار دادهایم. ژنئولوژی تا حدی مصداق این ضربالمثل شده که «کاروان در راه ساخته میشود». نشریه از زمان آغاز تا امروز، میراثی را گرد آورده که خودش نیز در آن رشد کرده و بالیده است. دهسالگی نشریه برای همهی ما رویدادی هیجانانگیز است، درست مانند رشد یک کودک؛ هم شورانگیز و هم امیدبخش. ژنئولوژی با تلاش زنان به اینجا رسیده و امیدواریم در آینده، این نشریه توسط بخشهای گستردهتری از جامعه خوانده شود.»
فردا: کارگاههای ژنئولوژی و دگرگونی در ذهنیت