بیابان کردن ایران هدف دولتمردان

فروردین، ماه درختکاری و ماه طبیعت است، این روزها به جای درختکاری شاهد خبرهای زیادی در گوشه‌کنار ایران هستیم که خبر از قطع درختان توسط عوامل دولت ایران می‌دهند.

مرکز خبر- به گزارش خبرگزاری زن، هر ساله در آستانه‌ی نوروز حامیان محیط‌زیست اقدام به درختکاری می‌کنند، اما این روزها عوامل و کارگزاران دولتی ایران به جان جنگل‌ها و مراتع افتاده‌اند و کمر به نابودی آن بسته‎‌اند.

در فیلمی که توسط یک شهروند اهل اردکان در استان یزد گرفته شده است وعوامل دولتی ایران در حال قطع درختان ۲۰ساله‌ی پسته برای احداث حوزه‌ی علمیه هستند.

روستای خرفکل در جنوب شهرستان شفقت استان گیلان واقع شده است. مکانی زیبا با جنگل‌های انبوه ولی این روزها که از کنار جنگل رد می‌شوی با صحنه‌ی غم‌انگیزی مواجه می‌شوی، درختان کهنسال بر زمین افتاده‌اند. منابع طبیعی این اراضی را به یکی از اعضای سپاه پاسداران واگذار کرده است.

معضل قطع درختان موجب از بین رفتن محیط‌زیست نه تنها در کشور ایران، بلکه در دنیا می‌شود و چرخه‌ی طبیعت در معرض خطر نابودی قرار می‌گیرد. از آن‌جا که درختان اکسیژن تولید می‌کنند وجودشان برای تداوم حیان انسان‌ها و جانداران ضروری است. از بین رفتن درختان و مراتع باعث فرسایش خاک و به وجود آمدن بیابان در سالیان آینده می‌شود. به وجود آمدن گردوغبار که این روزها نفس‌ها را به شماره انداخته است یکی از پیامدهای نابودی جنگل‌ها و مراتع است.

بحران محیط‌زیستی در ایران مدت‌هاست که توجه جامعه‌ی جهانی را به خود جلب کرده است. مقامات ایالات متحده نیز بارها نسبت به سوءمدیریت منایع طبیعی ایران، جنگل‌خواری‌های گسترده و سدسازی‌های غیرضروری و بی‌برنامه، با هدف پر کردن جیب مقامات فاسد جمهوری اسلامی، هشدار داده و آن را از عوامل اصلی بروز بحران‌های زیست‌محیطی گوناگون از جمله سیل‌های ویرانگر و خشکسال‌های بی‌سابقه برشمرده‌اند.

برای نمونه در ایران بعداز روی کار آمدن خمینی، ۶۰۰ سد بدون هیچگونه ارزیابی محیط‌زیستی ساخته شده است، و در ۴۰ سال گذشته منابع آبی را با سوءمدیریت نابود کرده است.

یکی از اهداف این اقدامات «زمین‌خواری با ظاهری کاملاً قانونی» است، که نمونه‌ی آن را در ایجاد پتروشیمی در میانکاله می‌توان به وضوح دید. ایجاد پتروشیمی در منطقه‌ای جنگلی با مراتع زیاد و وجود آبگیر‌ها و تالاب‌های فراوان که آبزیان و پرندگان زیادی در آن وجود دارد، می‌تواند نمونه‌ی بارز این سخن باشد.