زنان کرماشان؛ گرفتار چرخهای از اعتیاد، فقر و بهرهکشی
در کرماشان، مواد مخدر از نان و سرپناه در دسترستر است. زنان بیخانمان با زبالهگردی، تکدیگری و بارداری ناخواسته قربانی چرخهای از بهرهکشیاند؛ چرخهای که بهنظر میرسد دولت نهتنها چشم بر آن بسته، بلکه در تداومش نقش دارد.

نسیم احمدی
كرماشان- بیشتر از اینکه غذا، جای خواب و وسایل بهداشتی در دسترس باشد، این مواد مخدر است که میتوان بهراحتی به آن دسترسی پیدا کرد و این واضحترین چیزی است که میتوان از شبکه توزیع مواد مخدر در کرماشان استنباط کرد. منابع رسمی در سالهای اخیر سعی داشتهاند با تقلیل آمار مربوط به تعداد معتادان در کرماشان این استان را از رده استانهایی با بیشترین آمار اعتیاد خارج کنند اما تناقضهای فراوان در این اطلاعات باعث شده ارجاع به این منابع تا حدودی فاقد اعتبار باشد؛ اما همین آمار تقلیل داده شده نیز از درصد بالای اعتیاد در کرماشان حکایت دارد.
آمارهای متناقض، واقعیتهای انکار شده
محمدرضا آمویی، فرماندار پیشین کرماشان، آمار معتادان در استان را در سال ١۴٠٢ تنها ٧ هزار نفر اعلام کرده بود و این درحالی است که منابع رسمی در سال ٩١ این تعداد را ۵۵ هزار نفر اعلام کردهاند. این کاهش شدید آمار اعتیاد در منابع خبری اخیر در حالی است که کمتر از ٣٠ مرکز ترک اعتیاد با مجوز رسمی در استان کرماشان وجود دارد که با توجه به ظرفیت بین ٢٠ تا ٣٠ نفری هر یک از کمپها و با در نظر گرفتن اینکه هر کمپ از نهایت ظرفیت خود استفاده کند تنها امکان بهبود تعداد کمی از افراد درگیر اعتیاد وجود دارد که با توجه به اینکه درصد بالایی از این معتادها بیخانمان هستند و پس از خروج از کمپ دوباره به اعتیاد روی میآورند، این عدد رویایی بهبود یافتگان تا حدودی غیرقابل باور است. بیشتر معتادان در کرماشان درگیر یک چرخهی ارباب رعیتی از سوی تامین کنندگان و مافیاهای توزیع مواد در سطح استان هستند که در بین این افراد طالب مواد مخدر، زنان بیشترین آسیبدیدگان این چرخه هستند.
زنان؛ آسیبدیدگان چرخه مافیایی مواد
آمارهای رسمی که در سال ٩١ به جمعیت ۵۵ هزار نفری معتادان در استان کرماشان اشاره کرده بودند تعداد زنان معتاد در این جمعیت را ٨ درصد میدانستند که این به معنای آن است که نزدیک به ۵ هزار نفر از این جمعیت را زنان معتاد تشکیل میدهند که بیشتر آنها قربانی سیاست مردهایی هستند که آنان را به تکدیگری وا میدارند.
زبالهگردی، تنفروشی و مادری ناخواسته
بیشتر زنانی که در کرماشان درگیر اعتیاد هستند ناچارا در خیابانها به گدایی روی میآورند و یا در زبالهها دنبال پیدا کردن مواد بازیافتی برای فروش هستند. در واقع افرادی که توزیع کننده مواد هستند این زنان را در ازای دریافت مواد وادار به تکدیگری میکنند و علاوه بر مواد از اهرم فشار دیگری استفاده میکنند و آن هم کودکان این دست از زنان است. در واقع بیشتر زنانی که درگیر اعتیاد و اصطلاحا کارتن خواب هستند، قربانی تجاوز و سواستفادههای جنسی مانند تن فروشی نیز میشوند از این رو بیشتر مواقع ناخواسته باردار و فرزند آنان نیز بخشی از برنامه تکدیگری آنان میشود.
ماریا که فعال اجتماعی است میگوید: «اکثر زنانی که اعتیاد دارند و زباله گرد هستند تجربه سقط و بارداری را داشتهاند چرا که بیشتر این زنان زیر سلطه مردان معتاد و زباله گرد هستند و از آنان سواستفاده جنسی نیز میشود. وضعیت برای این زنان وخیم است چرا که طبق قوانین کشور اگر زنی فرزند نامشروع داشته باشد جرم بزرگی محسوب میشود و از طرفی دیگر این زن حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ترک کند چون در کرماشان کمتر از ٣ مرکز ترک اعتیاد زنان را داریم که به زنانی که کودکی داشته باشند خدمات ارائه نمیدهند و زن حتما باید بدون کودک باشد. در واقع قوانین موجود باعث شده زنان درگیر اعتیاد در شرایط بدتری زندگی کنند.»
شبکهی مطیعساز؛ نقش حکومت در چرخه اعتیاد
حفظ شبکهی اعتیاد در کرماشان شاید یکی از حربههای حکومت برای به دام انداختن افراد بسیاری در این چرخهی مطیع پرور باشد. چرا که اعتیاد میتواند به راحتی افراد مختلف را دستور پذیر و خلع سلاح از هر افکاری کند. اینکه حکومت در جمعآوری هستههای اصلی توزیع مواد اقدامی نمیکند نشان میدهد که حاکمیت در گسترش این چرخه نقش مهمی دارد.
بدهکاری اعتیاد؛ اعتیادی به اجبار
کوروش که به کار خرید و فروش ضایعات مشغول است میگوید: «من معمولا ضایعات خریداری شده را به خریداران ضایعات در منطقه جعفرآباد کرماشان میبرم و آنجا مرد و زن بسیاری را میبینم که برای تحویل ضایعاتی که جمع آوری کردهاند به آنجا میآیند. تا جایی که اطلاع دارم بیشتر اوقات به جای پول به آنها مواد میدهند و گاهی اوقات نیز به آنها میگویند که مثلا مقدار موادی که به آنها دادهاند بیشتر از ضایعاتی بوده که تحویل دادهاند و همین باعث میشود که تا مدتها این زباله گردها ضایعات خود را به رایگان تحویل دهند. درواقع خریداران ضایعات همیشه سعی میکنند زباله گردها را بدهکار کنند تا مطیع آنها باقی بمانند.»
زنان بدهکار، کودکان بیپناه
شاید تصور اینکه حتی جنسیت هم در نحوه زباله گرد بودن هم تاثیر دارد سخت باشد اما زن و یا مرد بودن هم میتواند در مسیر زندگی زباله گردها تعیین کننده باشد.
کوروش در ادامه میگوید:« بیشتر زنانی که زباله گرد هستند اعتیاد دارند و در بیشتر مواقع کودکی نیز دارند که معلوم نیست پدر آنها چه کسی است برای همین به تنهایی از کودکانشان مراقبت میکنند. زن بودن و داشتن کودک برای آنها نقطه ضعف بزرگی شده که در بیشتر مواقع ضایعاتی را که جمع آوری کردهاند به کمترین قیمت ممکن بفروشند که در ازای آن بتوانند پولی به دست بیاورند و نه اینکه مواد تحویل بگیرند که شاید بتوانند برای کودکشان چیزی بخرند. اگر زنی ضایعاتی را که جمع آوری کرده ارزش آن ٢٠٠ هزار تومان باشد فقط ٢٠ هزار تومان پول به او پرداخت میکنند و معمولا بیشترین ظلم در حق زنان معتاد و زباله گرد است چرا که آسیب پذیرتر هستند و در بسیاری از مواقع حق آنان ضایع میشود و پول آنها را بالا میکشند.»
اعتیاد مردانه، تابوی زنانه
جامعه همیشه سعی دارد بسیاری از فعالیتها را مردانه و یا زنانه بنامد. اعتیاد در بین مردان از نگاه جامعه پذیرفته شدهتر است اما همین عمل را برای زنان یک تابو میدانند از این رو این افکار در هر لایهای از جامعه که مرد وجود داشته باشد به وضوح قابل رویت است. مهم نیست زن در چه مرتبهای باشد به هر حال نگاه زن ستیزی که مرد به او دارد همیشه قابل تکرار است و همین دلیل محکمی است که چرا زنان زباله گرد قربانی انواع تبعیضها و تجاوزها از سوی مردهای اطراف خود هستند بنابراین باید حتی در پایینترین لایههای جامعه که همین تکدی گری و اعتیاد هست نیز انتظار زنستیزی را داشت.
روسری بر زباله؛ سیاست فریبکارانه حکومت
با وجود اینکه اعتیاد و زباله گردی زنان و مردان در کرماشان پدیدهای رو به رشد است که هر روز افراد بسیاری را درگیر میکند، اما دولت سعی در کتمان این حقیقت دارد چرا که اهرم اصلیای که چرخ دندههای ماشین اعتیاد و تکدیگری در کرماشان را به حرکت در میآورد سیاستهای حکومت حاکم است؛ سیاستهایی که تمرکز آن کشیدن روسری بر سر زنان است، نه اینکه سر آنان را از سطلهای زباله بیرون بکشد.