روستاهای اورمیه؛ سایهی محرومیت بر تحصیل زنان
جمهوری اسلامی از ساختن بستری مناسب برای برقراری عدالت آموزشی ناتوان است و اورمیه از اصلیترین قربانیان این مسئله میباشد. کمبود مدارس، معلم و امکانات آموزشی به ویژه در روستاهای این استان زنان را از حقوق اولیهی خود، از جمله حق تحصیل، محروم کرده است.
کازیوه مکری
شنو- مدرسه مکانی آموزشی و اجتماعی است که در آن کودک با یادگیری برای پذیرش نقشهای آینده آماده میشود. ویژگی فضاهای آموزشی مدارس میتواند تأثیر زیادی بر کیفیت یادگیری و تجربه دانشآموزان داشته باشد. در ایران بسیاری از مدارس در شرایط نامناسب قرار دارند. در اورمیه به دلیل شکل جغرافیایی و مرزی بودن، سرانه فضای آموزشی پایینتر از میانگین کشوری است و بیشترین کمبود و محرومیت نیز در این استان متوجه روستاها و مدارس حاشیهی شهر به ویژه برای دانشآموزان دختر است.
کمبود مدارس؛ زنان در معرض بیشترین آسیب
در اورمیه کمبود حدود ۵ هزار کلاس درس وجود دارد. شهرستانهای پیرانشهر، سردشت، اورمیه، شوط، شنو، نقده، خوی و بوکان در ردیف مناطق آموزشی با نیاز خاص به گسترش و توسعه فضای آموزشی هستند. البته این بدان معناست که وضعیت فضای آموزشی در این شهرها به نقطهی بحران رسیده است اما در سایر نقاط نیز مشکلات مشابه و زیادی وجود دارد.
دانشآموزان در روستاها با مشکل کمبود و نبود مدارس مخصوصا در مقطع متوسطه اول(راهنمایی) و متوسطه دوم(دبیرستان) روبهرو هستند. در بخشهای خلیفان(مهاباد)، کوهسار(سلماس)، سیلوانا (اورمیه)، لاجان(پیرانشار) و ... این مشکل سبب شده است بسیاری از دانشآموزان دختر ترک تحصیل کنند. برخی از مدارس نیز به صورت مختلط در دورهی دبستان و متوسطهی اول در تعدادی از روستاها دایر هستند اما خانوادهها به ویژه در مقطع راهنمایی مانع تحصیل دختران در این مدارس میشوند.
زنان بسیاری از این کمبود امکانات آسیب دیدهاند. سارا.ک، ١٧ ساله، از روستای مرزی شیخان شنو مجبور بوده است در مقطع دبیرستان ترک تحصیل کند و حتی مقطع راهنمایی را با مشکلات زیادی در خود شهر شنو درس خوانده است. ناظمه.و، ٢٠ ساله، از روستایی در نقطهی صفر مرزی ایران وترکیه به نام زنگو تنها تا مقطع پنجم ابتدایی تحصیل کرده چون حتی در روستاهای اطرافشان هم مدرسهی راهنمایی برای زنان وجود نداشته است. زارا.ک، ٢۴ ساله نیز از روستای دارساوین سردشت به دلیل دوری از شهر نتوانسته است بیش از ۵ کلاس درس بخواند اما میگوید برادرش دیپلم دارد. مینا.م ٢۵ ساله از روستای یوسفکند مهاباد از تاسیس مدرسهی راهنمایی در دورهی خود میگوید اما مقطع دبیرستان را همانند بسیاری از دختران روستایی در مدرسهی شبانهروزی گذرانده است.
از درس خواندن در کانکس تا ساختمانهای مخروبه
بر اساس اعلام سازمان نوسازی مدارس آموزشوپرورش، ۵۵درصد از درصد فضای آموزشی اورمیه غیراستاندارد است. در این استان ۲۹۳ کلاس در مدارس سنگی با ملات و ۳۲۰ مدرسه کانکسی را شامل میشود که از این تعداد ۱۲۰ مدرسه دارای دانش آموزان بالای ۲۰ نفر هستند. به گفتهی شادی.و معلم یکی از روستاهای کانکسی در خوی، با وجود اعلام برچیده شدن چنین مدارسی با تعداد ١٠ دانشآموز، هنوز این مدارس در سرمای هوای کوهستانی بدون هیچ امکاناتی فعال هستند.
کمبود معلم
کمبود نیروی آموزشی نه تنها در مناطق روستایی اورمیه بلکه در تمام ایران به یک بحران تبدیل شده است. در سالهای اخیر برخی از مدارس روستایی محروم به دلیل کمبود معلم تا مدتی از تحصیل بازمانده بودند و در برخی از نقاط ماموستایان آیینی یا اهالی تحصیل کرده در مقطع ابتدایی دعوت به همکاری شدهاند. همین معضل در کنار کمبود فضا، سبب گسترش مدارس چندپایه شده که کیفیت یادگیری را تحت تأثیرقرار داده است.
ترک و بازماندن از تحصیل زنان
اورمیه از نظر بازماندن از تحصیل، پس از سیستان و بلوچستان، رتبه دوم ایران را دارد که ۳۱ درصد آنان، دانشآموزان مقطع متوسطه دوم هستند. بیشترین آمار ترک تحصیل نیز به دختران مناطق روستایی اختصاص دارد. بیشترین میزان آن هم مربوط به دورهی شیوع بیماری کرونا ست که دانشآموزان زیادی به دلیل عدم دسترسی به اینترنت و وسایل الکترونیکی همچون کامپیوتر و موبایل از تحصیل دست کشیدند که در این مورد نیز دانشآموزان دختر ساکن در روستاها، به ویژه روستاهای مرزی بیشترین آسیب را دیدند. این مشکل هنوز هم برای دانشآموزان روستایی هنگام مجازی شدن کلاسهای درس وجود دارد.
توزیع ناعادلانه و کمی امکانات، تعداد و نوع مدارس، کمبود معلم، مشکلات ساختاری، چالشهای اجتماعی و اقتصادی، باورهای غلط فرهنگی و... در یک چرخهی وابسته به هم بر تحصیل زنان در مناطق محروم اثر میگذارد. همین امر سبب میشود در زیر سایهی محرومیتها، زنان تحت فشار خانواده در این مناطق از تحصیل دست بکشند، قربانی کودک همسری شوند، به استقلال مالی دست نیابند و حتی از حقوق اولیهی خود به عنوان یک زن آگاه نشوند. همچنین این آسیبها بر شدت گرفتن خشونت علیه زنان در تمامی ابعاد میافزاید.
جمهوری اسلامی با گذشت چهار دهه از ساختن بستری مناسب برای برقراری عدالت آموزشی ناتوان است و بیشینهی مکانهای آموزشی همانند مدارس و کتابخانهها در اورمیه توسط خیرین و سازمانهای مردمنهاد ساخته شده است. همچنین بسیاری از مدارس دخترانه در شهر و روستا از امکاناتی چون آزمایشگاه، سالنهای ورزشی، سیستمهای هوشمند و... محرومند. برای بسیاری از این زنان رفتن به دانشگاه و دستیابی به تحصیلات آکادمیک پر از مانع است، موانعی که در درجهی اول تا برسرکار ماندن رژیم ایران، حتی بر سر راه حاضر شدن در کلاسهای درس روبهرویشان است.