حاشیهنشینی معضلی اجتماعی در کمین شهروندان
ساناز رسولی دانشجوی کارشناسی برنامهریزی شهری، میگوید: عدم توجە بە وضعیت بیکاری شهروندان، تبعیضات حکومتی و همچنین سرکوبهای فرهنگی و تبعیض در تقسیم عادلانه ثروت از مهمترین دلایل محروم نگهداشتن شهرهای روژهلات کوردستان و افزایش معضل حاشیە نشینی است.
هاوژین شیخی
دیواندرە- نزدیک ۷۵ درصد از شهروندان استان سنە در حاشیە نشینی و فقر زندگی میکنند. ۵۳۷ هزار نفر از جمعیت یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفری سنه در حاشیهها ساکن هستند. در واقع یک سوم مساحت و ۵۱ درصد جمعیت شهری سنه را حاشیهها تشکیل میدهد. براساس نظر کارشناسان، ۷۵درصد از جمعیت سنه شهرنشین هستند با اينکه گسترش اين پديده در هر شهری به چشم میخورد و اغلب به دليل مهاجرت روستاييان به حاشيه شهرهای ايجاد شده اما در استان سنە اين روند به شکل ديگری رخ داده است. نوعی حاشیەنشینی کە عمدی در شهرهای روژهلات کوردستان شکل میگیرد ،در پی نبود امکانات و تخصیص ندادن بودجه و قیمت بالای زمین و مسکن و گسترش فرق وجود دارد، اما حاشیه نشینی در استان سنە موضوع تازهای نیست و سالهای سال است که با این پدیده مخرب دست و پنجه نرم می کند و با گذشت زمان نه تنها برای این معضل اجتماعی اقدامی صورت نگرفته بلکه هر روز بر دامنه آن گسترده میشود. در همین زمینه با ساناز رسولی دانشجوی کارشناسی رشته برنامهریزی شهری گفتوگویی داشتیم.
«استان سنندج از نظر جمعیت حاشیه نشین یکی از رتبههای بالای را دارد»
استان سنە فاقد بسیاری از امکانات موجود نسبت به دیگر شهرهای ایران است، این تبعیضها را با یک گذر ساده در شهرهای دیگر به آسانی میتوان دید ولی در حاشیه نشینی با شهرهای بزرگ رقابت میکند. این در حالی است که باقی شهرهای استان هم وضعیتی بهتر از سنه ندارند و در کل استان سنه از نظر جمعیت حاشیهنشین یکی از رتبههای بالای را دارد . این را اگر در کنار آمار بالای تورم (رتبه اول ایران)، بیکاری سرسام آور (رتبه دوم در ایران با شیب صعودی)، آمار درآمد سرانه بسیار پایین (نصف میانگین کشوری) قرار دهیم، بهتر روشن میسازد.
«حاشیە نشینی ماحصل فقر است»
ساناز میگوید: نرخ سطح بالای حاشیەنشینی بە یکی از معضلهای مهم استان تبدیل شدە است کە ماحصل فقر در جامعە ایران است. توجە بە وضعیت بیکاری شهروندان، تبعیضات حکومتی و همچنین سرکوبهای فرهنگی و تبعیض در تقسیم عادلانە ثروت از مهمترین دلایل محروم نگەداشتن شهرهای روژهلات کوردستان است. بسیاری از مردم سایر استانها و مناطق محروم، برای تأمین معیشت خود، مجبور به ترک محل زندگی خود و در واقع کوچ اجباری به حاشیه شهرها شدهاند.
وی میگوید: مناطقی که از تأسيسات زيربنايی شهری محروم هستند و بوميان آنها با عديدهای از مشکلات فرهنگی و اجتماعی تا نابسامانی فضای شهری دست و پنجه نرم میکنند از جمله تراکم بالای جمعیت، بیکاری گسترده، میانگین پایین سطح آموزش و درآمد، فقر و استاندارد پایین زندگی و هزاران مشکلات دیگر.
ساناز در ادامه افزود: در مقیاس کوچکتر اگر بخواهیم شهرهای استان سنه را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. حاشیه نشینی در شهر دیواندره نشان میدهد نه تنها هیچ توجهی به این مناطق شهر از نظر توسعه نمیشود بلکه روز به روز بر مشکلات این شهرها و معضلات حاشیه شهرها افزوده میشود. باوجود اینکه بافت شهری اکثر این شهر ها قابل گسترش و با برنامهریزی شهری است اما همچنان به حال خود رها شدهاند.
بحران اقتصادی و افزایش حاشیهنشینی
وی میگوید: نبود امکانات مناسب خدمات شهری، فقر، جمعیت بالا و … سبب شده است تا حاشیه شهر دیواندره که اغلب به مناطق عمدتاً نیز پسوند «آباد» را با خود یدک میکشند از کمترین آبادی و آبادانی برخوردار باشد.از جمله شهرک حاشیهنشین زورآباد که بعدا با تغییر اسم آن به شهرک گلشن سعی در تغییر وضعیت آن دادهاند. هرچند جغرافیای فیزیکی شهر به شدت ناهمگون ساخته است که از روستاهای اطراف استان به این منطقه کوچ کردهاند.
وی در پایان افزود: کمبود امکانات، سکونتگاههایی با سازه نامناسب، معابر و کوچههایی با آسفالت نامناسب و سطلهای زباله بی کیفیت و نبود بهداشت کافی در حواشی شهر همه از مشکلات اصلی ساکنان این مناطق است ،علاوه بر مشکلات زیست محیطی که بهداشت ساکنان منطقه را به خطر میاندازد، در نزدیکی بافت شهری حاشیهنشین به کار حیوان داری مشغول هستند. بەموازات افزایش فقر و تنگدستی، بیکاری و نبود کمترین امکانات زندگی در روستاها و مناطق محروم در ایران، بر جمعیت حاشیەنشینان در جوار شهرهای بزرگ افزودە میشود. این مناطقی که حاشیهنشینان امروز در آن سکونت میکنند از نظر جغرافیایی با تراکم بالای جمعیت، بیکاری گسترده، میانگین پایین سطح آموزش و درآمد، فقر و استاندارد پایین زندگی از سایر نقاط شهری متمایز میشوند.