آمیش و ایستا دو منطقه از جهان که دنیایی بە دور از تکنولوژی را تجربه می‌کنند

در دنیای امروزی که تکنولوژی به دورافتادەترین نقاط در جهان رخنه کرده، گوشەایی از این دنیا نقاطی هستند که از غرق شدن در تکنیک بە دوراند، آمیش‌ها در سوئیس و مردمان روستای ایستا در ایران نمونەای از زندگی بکر را در این عصر تجربه می‌کنند.


 

سارا ارومیه

مرکز خبر -آمیش‌ها و مردمان روستای ایستا جز معدود انسانهایی هستند، که عصر مدرینته تاثیری بر زندگی آنها نگذاشته است و هنوز بە شیوە‌های کاملا سنتی و طبیعی زندگی می‌کنند، وجه اشتراک هر دو منطقه به ارتباط معنوی آنها با سرشت طبیعی و بە دور از هیاهوی زندگی شهری و مدرنیته برمی‌گردد آنها بر خلاف آنچه که همەی دنیا با آن انس گرفته‌اند هرگز تکنولوژی‌‌ را به صورت کلی وارد زندگی بکر خود نکردەاند آنها با اسب و درشکه سفر می‌کنند و از برق و تلفن استفاده نمی‌کنند.

هر دو منطقه با دولت‌ها در ارتباط نیستند و مستقل زندگی می‌کنند و مایحتاج زندگی خود را بدون نیاز داشتن بە دنیای بیرون، خود تولید کرده و در حد نیاز به مصرف می‌رسانند.

تاریخچە و شیوەی زندگی مردم آمیش‌‌

آمیش یک فرقه‌ی مسیحی آناباپتیست است که در سال ۱۶۹۳ به وسیله‌ی رهبر منونی‌های سوئیس، یاکوب آمان بنیان نهاده شد. بیشتر آن‌ها در ایالات متحده آمریکا و کانادا زندگی می‌کنند و به چند گروه اصلی تقسیم شده‌اند. پیروان فرقه‌ی آمیش کماکان بر اساس روش‌های قدیمی نیاکان‌شان مانند استفاده از اسب برای کشاورزی و حمل و نقل، روش پوشش سنتی و ممنوعیت استفاده از برق و تلفن در خانه زندگی می‌کنند.

آمیش‌ها به ارتش نمی‌پیوندند، از مزایای تامین اجتماعی بهره نمی‌گیرند، بیمه نمی‌شوند و هیچ‌گونه کمک مالی دولت را نمی‌پذیرند. برخی گروه‌های آمیش محدودیت‌های کمتری دارند.

بزرگ‌ترین مراکز اجتماع آمیش در هولمزکانتی در ایالت اوهایو، لنکسترکانتی در ایالت پنسیلوانیا و لگرنج در ایالت ایندیانا وجود دارند. با میانگین ۷ فرزند در خانواده، جمعیت آمیش به سرعت در حال رشد است.

 

زبان و رسومات آمیش‌ها

آمیش‌ها به واسطه‌ی تبار مشترک سوئیسی-آلمانی خود، زبان و فرهنگ یکسان و هم‌چنین ازدواج با هم‌کیشان، به هم پیوسته‌اند، بنابراین آمیش معیارهای یک گروه قومی را دارد اما آمیش‌ها بیشتر خود را به‌عنوان گروه مذهبی می‌شناسند تا نژادی، چرا که یک آمیش‌زاده در صورت انتخاب سبک زندگی دیگر، یا تخلف از قوانین، دیگر یک آمیش شناخته نمی‌شود. بعضی مواقع منونی‌ها بویژه در کانادا خود را از تبار آمیش می‌دانند.

بیشتر آمیش‌ها در خانه، به گویشی معروف به هلندی پنسیلوانیایی یا آلمانی پنسیلوانیایی صحبت می‌کنند. بچه‌ها در مدرسه، زبان انگلیسی می‌آموزند. فرقه‌ی آمیش از گروه‌های جداگانه‌ای تشکیل شده از نواحی جغرافیایی و جمعیتی مختلف تقسیم می‌شوند. هر ناحیه کاملاً مستقل است و دستورهای ویژه (آیین‌نامه شفاهی) خودش را دارد. در میان آمیش‌های سنتی‌تر، اعضایی که این قوانین را نقض کنند ممکن است طرد یا اخراج شوند.

آمیش‌ها کلیسا ندارند و مراسم مذهبی را در خانه‌های خود برگزار می‌کنند. آنها یک هفته در میان، یکشنبه‌ها در خانه‌های همدیگر به اجرای مراسم مذهبی می‌پردازند. پس از موعظه و خواندن سرودهای مذهبی به صرف نهار و معاشرت مشغول می‌شوند.

آمیش‌ها به دلیل نگرانی از تأثیر غیبت یکی از والدین بر زندگی خانوادگی و هم برای به حداقل رساندن تماس با انگلیسی‌زبان‌ها (به قول آمیش‌ها ''غیرآمیش'') ترجیح می‌دهند در منطقه‌ی خودشان کار کنند. اما به هر حال به دلایل گوناگون خیلی از آن‌ها مجبورند دور از مزرعه به کار مشغول شوند.

مراسم ازدواج در روزهای سه‌شنبه و پنجشنبه در نوامبر و اوایل دسامبر پس از برداشت محصول برگزار می‌شود. عروس یک لباس نوی کتان آبی‌رنگ می‌پوشد که در مراسم رسمی دیگر در آینده نیز آن را به تن خواهد کرد. او هیچ آرایشی ندارد و به دلیل مممنوعیت داشتن جواهرات، حلقه‌ی ازدواج دریافت نمی‌کند. مراسم عروسی ممکن است چندین ساعت به طول بینجامد، سپس یک مهمانی جمعی شامل ضیافت، ترانه‌خوانی و قصه‌گویی برگزار می‌شود.

 

دنیای بدون تکنولوژی آمیش‌ها

آمیش‌ها، به سبب پرهیزشان از مظاهر تکنولوژی معروف هستند و معمولاً پرهیزشان از مواردی مانند اتومبیل و برق اشتباه فهمیده می‌شود. آمیش‌ها به تکنولوژی به‌عنوان یک شیطان نگاه نمی‌کنند. آنها دلایل خاص خود را برای پرهیز از برخی فناوری‌ها دارند، به‌عنوان نمونه معتقدند که بکارگیری برق، به استفاده از کالاهایی مانند تلویزیون منتهی می‌شود که می‌تواند سنت زندگی بی‌پیرایه‌ی آمیش‌ها را به خطر بیندازد. اما از انرژی برق در موارد کاربردی دیگر مانند موارد فنی استفاده می‌کنند. به هر حال برخی از خانواده‌های آمیش از برق برای روشنایی و لوازم ضروری خانگی هم استفاده نمی‌کنند و چراغ‌ها و یخچال‌های نفتی را بەکار می‌برند. هم‌چنین از برخی وسایل مدرن در کشاورزی بهره می‌برند، اما باز از استفاده‌ی گسترده از تکنولوژی در کشاورزی پرهیز دارند. در این مورد، این‌طور استدلال می‌کنند که استفاده از این فناوری‌ها، کشاورزان آمیش را به خرید زمین‌های دیگران و زیاده‌خواهی وسوسه می‌کند.

کرایه‌کردن اتومبیل و اتوبوس با راننده برای بعضی استفاده‌ها مجاز است، اما انجام این کار در یکشنبه‌ها ممنوع است، همانطور که هرگونه رد و بدل کردن پول قدغن است. برای موارد معمول و کار در مزرعه استفاده از اسب رواج دارد.

همچنین، اغلب پرهیز آنها از فناوری تلفن اشتباه فهمیده شده است. آمیش از تلفن بیزار است چرا که مخل جدایی آنها از دنیا است و دنیای بیرون را به خانه می‌آورد. در واقع این پدیده یک ورود بدون اجازه در خلوت و شکستن تقدس خانواده دانسته می‌شود. اما آمیش‌ها با نصب تلفن در خارج از خانه‌ها و استفاده در موارد ضروری مخالفتی ندارند.

روستای ایستا و مردمانی که بە دور از هیاهوی دنیای بیرون به زندگی خود می‌پردازند

روستای ایستا یکی از مناطق ییلاقی و زیبایی است که در تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی جزئی از شهرستان طالقان در استان البرز محسوب می‌شود و همسایگان آن از سمت شمال الموت و مازندران و از سمت جنوب فش‌گلدره و ساوجبلاغ هستند.

ایستا، مرموزترین روستای ایران، جایی‌است که مردمش هیچ گونه امکانات دنیای جدید را نمی‌پذیرند و بدون آب لوله‌کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و … زندگی می‌کنند.

روستای ایستا یا روستایی که بعضی‌ها آن را ''توقف'' و ساکنانش را ''اهل توقف'' می‌نامند، در شهرستان طالقان از توابع استان البرز قرار دارد. توقف برای این است که اینجا زمان از حرکت ایستاده است. مردم طالقان خود نام ''فانوس‌آباد'' را برای روستا انتخاب کرده‌اند زیرا این مردم شب‌ها در خانه‌های خود از فانوس برای روشنایی استفاده می‌کنند.

هیچ اثری از زندگی مدرن و تکنولوژی در این روستا به چشم نمی‌خورد و مردم آن به ابتدایی‌ترین روش ممکن زندگی می‌کنند، آنها تمامی مایحتاج‌شان را تا آن‌جا که مقدور باشد از امکانات خود تهیه می‌کنند. از خورد و خوراک تا وسایل زندگی، عمده سازه‌هایشان کار دست است.

 کشاورزی به قدر نیاز، گاو و گوسفند و طیور برای تأمین گوشت و پروتئین را پرورش می‌دهند و حتی برای حمل و نقل و سواری از اسب استفاده می‌کنند. تا چند سال پیش به راحتی می‌توانستند آنان را دیده که سوار بر اسب یا درشکه و گاری تردد می‌کنند. ولی مدتی است که به دلیل شلوغی طالقان، اهل روستا، کم‌تر با این وسایل داخل شهر می‌آیند. اعتقادشان هم بر این است که هر چه کم‌تر به جامعه بیرون خود و دیگران محتاج بوده و در تعامل باشیم، شانس نجات‌شان بیش‌تر است.

مردم ایستا بدون شناسنامه و هویت هستند و هرگز در مراکز دولتی و دیگر ارگانهای شهری جای نگرفتەاند.