«روژآوا برای سیستم کاپیتالیستی یک وحشت بزرگ است»
شهرزاد ارشدی معتقد است روژاوا و کوبانی یک دنیای تازه، دنیای لبریز از انسانیت و جدا از چارچوب فاسدی که سیستم سرمایهداری برای ما درست کردە است بە روی جهانیان گشود و اتفاق مهمی که در کوبانی افتاد، این بود که زنان پرچمدار این مبارزه بودند.
شهلا محمدی
مرکز خبر- شهرزاد ارشدی، فعال سیاسی و فمنیست، در خصوص مبارزات مردم روژآوا و به خصوص کوبانی بر حضور زنان تأکید کرد و گفت: کوبانی و داستان مبارزه مردم روژآوا، یک دنیاست. برای بسیاری از مردم که حتی اسم کوردستان را نشنیده بودند، روژآوا دری را تمام مردم دنیا گشود که با چیزی آشنا شوند که قبلا نمیشناختند. يعنی یک دنیای تازه، دنیای لبریز از انسانیت و جدا از چارچوب فاسدی که سیستم سرمایهداری برای ما درست کرده باشد. اتفاق مهمی که در کوبانی افتاد، این بود که زنان پرچمدار این مبارزه بودند. الان در کشورهای دیگر زنان در نیروی ارتش حضور دارند اما تفاوت آنها با زنانی که در روژآوا حضور دارند و در یپک و یا پژاک فعالیت دارند، این است که میجنگند چون راه دیگری وجود ندارد که انسانیت را به جهان نشان دهند و میخواهند دنیایی دریت کنند که لبریز از شرافت و عدالت باشد. بنابراین مجبورند و با یک گروه مخوفی روبهرو هستند که تنها راهشان جنگیدن است.
وی افزود: من در فرصتهایی که داشتم و با زنان گریلا زندگی کردم، هربار میگویم مگر میشود آنقدر انسان بود و آنقدر شرافت داشت. مبارزاتی که در کوبانی و روژآوا وجود داشت، برای همین بوده است تا دنیا را با جامعهای آشنا کنند که هرگز وجود نداشته و تنها در کتابها بود. الان هم از هر طرف دارند بمباران میشوند و به آنها ستم میشود. در همان دوران داعش هم میجنگیدند و از طرفی هم به مردم میرسیدند و آموزش میدادند که چگونە باید جامعهای ساخت که با هم برابر باشیم و همه برای هم کار کنیم نه فقط برای خودمون چون سیستم سرمایهداری این است که فرد همه چیز را برای خود میخواهد و نه دیگران. برای همین است که میخواهند به هر قیمتی آن را از بین ببرند چون جامعهای تشکیل شده است که در رویاهای ما بود و بسیاری از ما رویای آن را داشتیم و در آنجا این رویا به حقیقت پیوسته است که میخواهند آن را از بین ببرند.
«مبارزه زنان گریلا این فلسفهی زیبا را به ما برگرداند»
شهرزاد ارشدی، با اشاره به عملکرد زنان گریلا و تأثیرگذاری آنها بر فمنیست واقعی، اظهار داشت: وجود زنان گریلا، یک اتفاق بسیار مهم است، چون فمنیسم را دوباره بازسازی کردند. فمنیسم برای من مبارزه اجتماعی است که سیستم را تغییر بدهی و برای جهانی بهتر مبارزه بکنی و ضد سرمایهداری و ضد ارتجاع است. در غرب، فمنیست تبديل به این شده که زنان مثل مردها در جامعه برابر باشند و کار و شغل برابر داشته باشند و زنان رئیس جمهور بشوند و غیره اما در همان سیستم. اما گریلاها این را بازتعریف کردند؛ فمنیست یعنی برای تغییر جامعه، یعنی برابری برای همه و زیباترین شعاری که میشود گفت «ژن ژیان ئازادی» است. زن برای دنیاست. زن برابری و عدالت برای دنیاست. پراهمیتترین اتفاقی که میتوانست بیوفتد این مبارزه در روژآوا و مبارزه در کوبانی است و فمنیستی که واقعا باید ازش میآموختیم را به مردم نشان داد و تاثیر مثبت گذاشته است. حتی کسانی که از فمنیست بریده بودند، دوباره باور کردهاند که فمنیست یعنی مبارزه اجتماعی و طبقاتی و فقط مبارزه ظاهر زن و مرد نیست و یعنی انسانیت. مبارزه زنان گریلا این فلسفهی زیبا را به ما برگرداند.
«اتفاقی افتاد که ما نمیتوانیم به قبل از قتل ژینا برگردیم»
این فعال جنبش زنان، انقلاب «ژن ژیان ئازادی» در ایران را «یک امید بزرگ برای یک تغییر انسانی بزرگ» دانست و بیان کرد: انقلابی که بعد از قتل ژینا امینی شروع شد، یکی از زیباترین اتفاقاتی بود که در این عمر ۶٣ که دارم و بعد از ۴۰ و چند سال شکل گرفت. یک اتفاق فوقالعاده بود و فکر میکنم اولین بار بود احساس کردم یک امید بزرگی، برای یک تغییر انسانی بزرگ به وجود آمده است و مهمترین آن این بود که تمام ملیتهای ایران با هم بودند و صدای مردم کورد را شنیدند. شعاری بود که از مردم کورد آمد و علیرغم تلاش یک عده، بسیاری ثابت کردند که این شعار از مردم کورد آمده است. وقتی خانواده ژینا بر سر مزارش این شعار را دادند، از آنجا در همه ایران عالم گیر شد و بلاخره صدای همه شنیده شد، صدای مردم بلوچستان، صدای مردم عرب شنیده شد و مردم فهمیدند که کوردستان اولین جایی بود که در مقابل این رژیم ایستاد. الان در یک رکودی قرار دارد و مردم کمتر به خیابانها میآیند ولی فکر میکنم دوباره سربلند خواهد کرد چون نمیتوانند اتفاقی که افتاده را پاک کنند. اتفاقی افتاد که ما نمیتوانیم به قبل از قتل ژینا برگردیم. با همه تلاشی که در داخل و خارج از ایران میشود تا این جنبش و انقلاب را خراب کنند و از راه اصلی منحرف کنند اما بلاخره پیروز خواهد شد.
«سیانان که نمیخواهد دنیا را تغییر دهد اما زنان گریلا میخواهند دنیا را تغيير دهند»
شهرزاد ارشدی، قدرتنمایی زنان گریلا در روژآوا را مورد بحث قرار داد و با تأکید بر این مهم، ادامه داد: دورانی که به روژآوا توجه شد به خاطر قدرت نمایی بود که زنان گریلا و مردم روژآوا انجام دادند چون با غولی میجنگیدند که خود غرب و نیروهای منطقه حریف آن نبودند. بنابراین جامعه جهانی مجبور بود به آن توجه کند اما در عین حال، جامعه جهانی و سیستم کاپیتالیسم یک سیستم دروغگو است. سیستمی است که بسیار مزورانه کار میکند. مثل اتفاقی که در انقلاب ژینا افتاد و پارلمانتاریستهایی که با ایران معامله میکردند میرفتند زیر موهایشان را قیجی میکردند که مثلا حمایت میکنند و متاسفانه فعالان اجتماعی این دروغها را خریدند؛ دروغ بزرگی که به ضرر مردم ایران شد. بنابراین اتفاقی که باید برای کوبانی بیافتد، باید به همبستگی مردم و ملتها و نه دولتها، توجه شود. باید با جنبشهای دیگر بیشتر اتحاد عمل داشت و فعالیتهای بیشتر داشت. وقتی در فلسطین قتلعام میشود و جنایت صورت میگیرد، باید کنار آنها حرفهای خودمان را بزنیم. شاید همه فلسطینیها مناسب حال ما حرف نزنند اما همانطور که آدمهای بسیار مترقی هستند که در دوران جنبش «ژن ژیان ئازادی» پشت مردم ایران ایستادند، باید آنها را پیدا کرد و با آنها فکر کرد.
وی با تأکید بر اینکه تلاشهای سرمایهداری نمیتواند صدای زنان گریلا را خاموش کند، بیان کرد: ما نمیتوانیم با مطبوعات سرمایهداری صحبت کنیم چون حرفهای ما از نظر آنها رادیکال است، بنابراین باید مدیای خودمان را درست کنیم، حرفهای خودمان را بزنیم تا صدای ما بیشتر شنیده شود. باید خبر بمباران روژآوا، مدام منتشر شود و میدانم مثل این نیست که از سیانان منتشر شود اما سیانان که نمیخواهد دنیا را تغییر دهد اما زنان گریلا میخواهند دنیا را تغيير دهند. بنابراین معلوم است که صدای آنها کمتر شنیده میشود چون سیستم سرمایهداری میخواهد صدای آنها را خاموش کند اما این صدا خاموش نخواهد شد.
شهرزاد ارشدی، در نهایت با بازگویی یک خاطره از برخورد با یک زن گریلا، اعلام کرد که در ارتباط با زنان گریلا امید بیشتری پیدا میکند. وی افزود: امید برای من زندگی است و من این امید را از زنان گریلا میگیرم و هربار به کوردستان میروم این امید بیشتر میشود. روژآوا برای سیستم کاپیتالیستی یک وحشت بزرگ است. دختری که در روژآوا بود در آوریل برای من تعریف کرد که پدرش آنها را ترک کرده و مادر آنها ۵ فرزند را بزرگ میکرد و بسیار اذیت میشده است ولی وقتی انقلاب روژآوا صورت گرفت، همان زن به یک قدرت در جامعه تبدیل شد و برای همین من تصمیم گرفتم که یک گریلا شوم چون گریلا مادر من را که هميشه گریه میکرد به یک قدرت تبديل شد.