«جمهوری اسلامی ثابت کرد با هر حکمی که صادر میکند دشمن زندگی است»
شماری از زنان ساکن سنه در واکنش به صدور حکم اعدام میگویند: ما باید صدای زنانی باشیم که ناعادلانه متحمل چنین حکمهایی شدهاند و برای آزادی پخشان عزیزی، شریفه محمدی، وریشه مرادی، زینب جلالیان و تمام زنانی که دربند و اسیرند، تلاش کنیم.
نیان خسروی
سنه- ضدیت با زن، یکی از مشخصههای جمهوری اسلامی است، قوانینی که همیشه زن را به حاشیه راند، آنها را سرکوب کرد، و جنس دوم دانست، تا این تفکر در جامعه و خانواده نیز نهادینه شود در این راه هم تا اندازهای موفق شد و عقبگردی چند هزار ساله به زنان داد. با خیزش انقلابی «ژن ژیان آزادی»، زنان نقش متفاوتی در مقایسه با تمام عمر جمهوری اسلامی ایفا کردند، زن به زن بودن خود و تواناییهایی که یک زن دارد ایمان پیدا کرد و آگاهانه به مبارزه با تمام سالهای سرکوب شده پرداخت. انقلابی سراسر زنانه با قدرتی که سالها جمع شده بود و برای آزاد شدن منتظر تلنگری بود. جنبش ژن ژیان آزادی سال ١۴٠١ زنان را در تمام ایران با هم متحد ساخت، از هر ملیتی و با هر تفکری زنان تنها راه پیروزی را در اتحاد جستند و در این راه، زنان از کشورهای دیگر نیز به آنان پیوستند.
در حال حاضر نیز مبارزه ادامه دارد اگرچه شیوه آن متفاوت باشد زندان، شکنجه و اعدامها هنوز ادامه دارند و زنان بسیاری با حکمهای ناعدالانه در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرند.
جمهوری اسلامی با زندانی کردن فلهای زنان در همان ابتدای جنبش قصد زهرچشم گرفتن از زنان را داشت، اما انتظارش برآورده نشد و همچنان زنان به مبارزه ادامه دادند. اکنون پخشان عزیزی و شریفه محمدی با حکم اعدام روبرو هستند، حکمهای ناعادلانه که در قانون جمهوری اسلامی عادی است.
«ما باید صدای این زنان باشیم»
یکی از زنان فعال سمنانی ساکن سنه، فتانه حمیدی در مورد حکمهای اعدام به پخشان عزیزی و شریفه محمدی و زنان دیگر به خبرگزاری ما میگوید: «من اهل سمنانم و در سنه زندگی میکنم سالهای سال با کوردها زندگی کرده و برای زنان کورد ارزش زیادی قایلم، همیشه از ظلم و ستمی که به کوردها و همچنین بی توجهی به آنها شده در جریان بوده و برایم عجیب بوده زیرا با شناختی که از این مردم داشتهام به این نتیجه رسیدهام که از نظر هوش و توانایی مردم قابل ستایشی هستند و جمهوری اسلامی باید به آنها بها میداد نه اینکه آنها را سرکوب کند، اما متأسفانه همیشه سهم آنها ظلم بوده و اعدام و حکمهای سنگینی به بهانههای دروغین به آنها داده شده است، وجود زنان کنشگر در کوردستان باعث شده مردم کورد از لحاظ سیاسی دانش بالایی داشته باشند و همین موجب شده حکومت از آنها بترسد.»
فتانه افزود: «من وقتی مردم شهر سنه و شهرهای دیگر کوردستان را تا آنجا که گشتهام با سمنان و شهرهای دیگر ایران مقایسه می کنم تازه متوجه تفاوت چشمگیر آنها میشوم، بخصوص زنان کورد از هر لحاظ آگاهتر هستند، آگاه به حقوق خود و باهوش سیاسی بالا و همیشه دوستانی داشتهام که از دانش آنها بهره بردهام. زنانی کمونیست، ناسیونالیست، فمنیست و زنانی با گرایشات مختلف که این خود نشان میدهد زنان این دیار بیتفاوت نیستند و هرکدام برای هدف و مقصودی در حال مبارزهاند. حکم اعدام پخشان عزیزی را به شدت محکوم میکنم زیرا او را زنی کورد و با شهامت میدانم که مطمئنا تنها به دنبال عدالت بوده، روزنامهنگار مستقلی که از وطن خود دور ماند تا بتواند صادقانه کار کند. خبرنگاری در ایران مانند رد شدن از روی لبه تیغ است، یا باید خبرهای دروغین آنها را بازتاب دهی و یا ریسک صداقت داشتن را قبول کنی و او چنین کرد.»
فتانه در ادامه بیان داشت: «با چندین سال فعالیت در حوزه زنان در کوردستان به این حقیقت رسیدهام که هیچکس نمیتواند مانند زن کورد عدالت خواه باشد، در مبارزه شجاع و نترسند، اکثریت آنها جدا از ملیت خود برای دیگران هم خواهان آزادی و عدالت هستند، و متأسفانه همیشه سنگر ملیتهای دیگرند همیشه حکمهای سنگین، برای آنها و ملیتهای مورد ظلم واقع شده در ایران است، مانند شریفه محمدی که او نیز آذری است.
ما باید صدای این زنان باشیم، زنانی که ناعادلانه متحمل چنین حکمهایی شدهاند، ما زنان باید از هر زبان و ملیتی پشت هم ایستاده و برای آزادی پخشان عزیزی، شریفه محمدی، وریشه مرادی، زینب جلالیان و..... تمام زنانی که دربند و اسیرند و زیر شکنجههای سخت هستند تلاش کنیم، این زنان باید شجاعت را به تمام جامعه انتقال دهند نه اینکه اسیر و دربند باشند. من به شخصه حکم اعدام آنها را محکوم میکنم و در برابر خواستهشان که آزادی زنان و بشریت است سر تعظیم فرود میآورم.»
«من خود را جدا از این زنان نمیدانم»
اسرین.طهماسبی، نیز به نوبه خود میگوید: «برای حکمهای صادر شده نگرانیم تصور اینکه نتوانیم جلوی چنین حکمی را بگیریم برایمان سخت و شکنجهآور است من خود را جدا از این زنان نمیدانم، من شریفه محمدی هستم، من پخشان عزیزی هستم، با هر اعدام من میمیرم و بخشی از خواستههای آنان برای زنان نیز میمیرد، نمیدانم چه حالی دارند اما مطمئنا از راهی که رفتهاند پشیمان نیستند زیرا آنها مبارزان راستیناند.»
وی داد ادامه میگوید: «حکمهای صادر شده بعد از خیزش انقلابی ژن ژیان آزادی بسیار سنگین بوده و بخش زیادی از آنان برای جوانان کوردستان است، بار دیگر جمهوری اسلامی ثابت کرد که دشمن زندگی است و با هر حکمی که صادر میکند مشروعیتش را بیشتر و بیشتر از دست میدهد. برای انقلاب زنان خونها ریخته شد و وضعیت ایران به قبل و بعد از آن تقسیم شد و هیچ وقت به قبل برنخواهد گشت، این موج از کشتارها تنها دشمنی را عمیقتر میکند و جوانان را برای آزادی تشنهتر.»
اسرین میگوید: «اینکه همیشه منتظر حکم اعدام باشیم و نگران اجرای آن، به کابوسی تبدیل شده که مردم ایران بخصوص کوردستان را رها نمیکند و مسبب آن حکومتی است که اعدام شهروندانش را سادهترین راه برای از بین بردن مخالفانش میداند، جوانانی که بیتفاوت از کنار جوانیشان میگذرد و آنان را از زندگی محروم میکند.»
واکنش زنان کورد و غیر کورد به این اعدامها نشان میدهد که جمهوری اسلامی نماینده آنها نیست و هیچ دشمنی بین ملیتهای موجود در ایران وجود ندارد بلکه این سیاست حکومت است که میخواهد با این تبعیضها تفرقه ایجاد کند، و اما در این انقلاب مردم به سیاستهای تفرقهانداز حکومت پی بردند.