«جمهوری اسلامی در ظاهر در لباس دشمنی اما در باطن در نقش پیاده نظام اسرائیل»

هرمینە هورداد روابط ایران و اسرائیل را نوعی «جنگ زرگری» می‌داند و معتقد است: وقتی جمهوری اسلامی می‌بیند زنان عرصه‌ی جامعه را فتح کرده‌اند، با جنگ افروزی دو نشان می‌زند؛ یکی فضا را برای اسرائیل بهتر می‌کند، دوم فضای داخلی را امنیتی می‌کند.

  

شهلا محمدی

مرکز خبر- هرمینە هورداد، کارشناس فلسفە سیاسی و مطالعات جنسیت، در رابطه با وضعیت خاورمیانه و تشدید جنگ بین ایران و اسرائیل، ابراز کرد: مسئله‌ی جنگ و افروختن آتش جنگ در خاورمیانه و در بین ایران و اسرائیل، به صورت مستقیم درحال اتفاق افتادن است و اکنون پرده‌ها بین این دو کشور و دو دشمن قدیمی افتاده است و جمهوری اسلامی از شاخ و شانه کشیدن، کارش به فرستادن پهباد و موشک افتاده است. اینها حتما تبعات زیادی دارد و جمهوری اسلامی نیز به صورتی بازی می‌کند که به نظر من مهره‌ای است برای هرچه بیشتر تثبیت کردن جایگاه اسرائیل. جمهوری اسلامی از اولی که به وجود آمده، دشمنی عجیب و غریبی با اسرائیل داشته و شروع کرده اسرائیل را در سطح جهانی مطرح کردن. با روز شمار گذاشتن یا در خطبه‌های نماز جمعه، حرف‌هایی را در نابودی کشور و ملت اسرائیل زده‌اند که باعث شده اسرائیل مرتب در صحنه و عرصه‌ی جهانی مظلوم نمایی بکند تا به پیمان ابراهیم برسد. من نقش جمهوری اسلامی را در این زمینه خیلی پررنگ می‌بینیم. زمانی که احمدی نژاد در مورد مسئله‌ی هلوکاست صحبت کرد، شاید تا آن زمان هولوکاست آن‌قدر مطرح نبود اما احمدی‌نژاد با رد کردن مقوله‌ی هولوکاست، اتفاقا اسرائیلی‌ها را دوباره سر زبان‌ها انداخت و دوباره این موضوع صدر خبرهای خبرگزاری‌های بزرگ شد. این است که من فکر می‌کنم امروز که جمهوری اسلامی آتش جنگ را به طرف اسرائیل می‌کشاند، کاری می‌کند که تمام فضای منفی موجود در جهان که نسبت به جنگ غزه و اسرائیل ایجاد شده بود را به فضای مثبت تبدیل می‌کند.

وی روابط ایران و اسرائیل را نوعی «جنگ زرگری» دانسته و با تاکید بر سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران و تاثیر آن درخصوص توجه جامعه جهانی به اسرائیل افزود: تا به حال اتفاق نیفتاده که در شورای امنیت، ايالات متحده یک رای بدهد که در خصوص اسرائیل ممتنع باشد اما اینبار این اتفاق افتاد، ولی ایران سریع فضای جامعه‌ی جهانی را نسبت به اسرائیل تغییر داد و حالا می‌بینیم که ٣٠ کشور جهان، ٣٠ رئیس‌جمهور و پرزیدنت و نخست‌وزیر به اسرائیل اعلام حمایت کردند و در پیام‌های گوناگون از اسرائیل خواستند خویشتنداری کند و در عین حال اسرائیل را برنده‌ی این منازعه خواندند چون توانسته تعداد زیادی از موشک‌ها را خنثی کند. این است که من فکر می‌کنم جمهوری اسلامی در ظاهر در لباس دشمنی اما در باطن در نقش پیاده نظام اسرائیل در جهان بازی می‌کند. همچین جنگ زرگری می‌تواند بین یک پیاده نظام و یک درجه‌دار اتفاق بیوفتد و می‌بینیم شرایط جهان اینطوری می‌شود و می‌توانند اقتصاد جنگ را هم راه ببرند.

 

«نمی‌توانیم از جمهوری اسلامی توقع دیگری به جز جنگ افروزی در داخل و خارج داشته باشیم»

هرمینه هورداد، با مقایسه عملکرد کشورهای خاورمیانه با آفریقای جنوبی، در مورد ادعای دولت ایران به عنوان «حکومتی منطقه‌ای» بیان کرد: یکی از دلایل مهم آن این است که پس از دولت آپارتاید و پس از فروپاشی آپارتاید، سیاست آفریقای جنوبی روی دیگری به خود گرفت. سعی کرد وضعیت انسان دوستانه‌تری در داخل و خارج داشته باشد و ما نمی‌توانیم آن را با یک آپارتاید جنسیتی که امروز در ایران، افغانستان یا در ترکیه در حال شکل‌گیری است، مقايسه کنیم. سیاست جمهوری اسلامی در بیرون یعنی روابط بین‌الملل آن تنش‌زا است. ما می‌بینیم که جمهوری اسلامی بر پایه‌ی دو دشمنی بنا شده؛ دشمنی با امپریالیسم که سرکرده آن آمریکا است و دشمنی با اسرائیل به دلیل دفاع از فلسطینی‌ها. به علاوه این که جمهوری اسلامی هرگز خودش را به عنوان یک حکومت مستقل در یک کشور معرفی نمی‌کند و از ابتدای استقرارش خودش را به عنوان رهبر شیعیان جهان معرفی می‌کند. این رهبری شیعیان جهان، از کربلا تا قدس راهی نیست و ما می‌خواهیم به قدس برسیم، این هلال شیعی را برای جمهوری اسلامی ترکیب و تعریف می‌کند و سپس تمام شیعیان که در کشورهای مختلف هستند اما به صورت اقلیت وجود دارند را مثل مهره‌های تسبیح به هم وصل می‌کند. از آنها گروه‌ها، سربازها و پیاده نظام‌هایی می‌سازد تا بتواند به کل منطقه حکومت کند. پس من این را یک حکومت منطقه‌ای تعریف می‌کنم که سیاستی تهاجمی دارد و مرتب قرار است کشوری را از بین ببرد و با یک شیطان بزرگی در کل جهان در ستیز باشد و هیچ جوری هم حاضر نیست در ظاهر با اینها به صلح یا روابط دیپلماتیک برسد. چنین وضعیتی باعث می‌شود که مدام بخواهد جنگ افروزی و آتش افروزی بکند.

وی همچنین با توضیحاتی در خصوص عملکرد دولت ایران در داخل و جنگ افروزی در خارج، ابراز کرد: در داخل هم سیستم زن‌ستیزی و حاشیه ستیزی که دارد، برتری، بهتری و پست‌تری که در بین مردم داخل ایران و بین مرکز و حاشیه قائل می‌شود، در حقیقت یک جور دشمنی است که با مردم می‌کند. با زنان یک جور، با معلولان یک جور، با اقوام یک جور...، کلا با یک حالت تهاجمی هم در داخل سعی می‌کند خودش را به حالت امنیتی مسلط به جامعه نشان دهد. با این سیاست‌های تهاجمی نمی‌توانیم از جمهوری اسلامی توقع دیگری به جز جنگ افروزی در داخل و خارج داشته باشیم.

وی در مورد وضعیت کشورهای همسایە از جملە افغانستان نیز می‌گوید: می‌بینیم که طالبان به مراتب بدتر از جمهوری اسلامی عمل کرده‌اند، دختران را از رفتن به مدرسه بازداشته‌اند، مردان را در خیابان می‌گیرند و محاسنشان را اندازه‌گیری می‌کنند، نسبت لباس پوشیدن مردان، خارج شدن زنان از خانه و با آن سیستمی که دارند در جایگاه‌های بین‌المللی هم قرار می‌گیرند که کاملا غیرمتمدنانه هستند، از طرز رفتار کردنشان در حالت دیپلماتیک، از طرز لباس پوشیدنشان یا نداشتن سلسله مراتب‌های مرسوم دیپلماتیک.

در مورد جنگ افروزی‌های ترکیە در منطقە و قوانین داخلی آن نیز می‌گوید: ترکیه شکل و حالت یک دموکراسی را دارد. به دلیل قانون اساسی خیلی مستحکمی که نوشته شده و عبارت سکولاریسمی که بیش از ١٠ بار در این قانون اساسی تکرار شده، ترکیه و دولت اردوغان توان تغییر آن را ندارد اما به آن عمل نمی‌کند و آن حالت اسلاميستی که در سیاست اردوغان وجود دارد ما در تمامی روابطی که اتخاذ می‌کند، رویکردها و مواضع اردوغان می‌بینیم. او هم نسبت به مرکز و حاشیه، نسبت به قوم کوردی که در ترکیه هستند به شدت ظلم می‌کند، به شدت امنیتی و خصمانه عمل می‌کند و مرتب بمباران کوردها را انجام می‌دهد. چنین وضعیتی خاورميانه را ملتهب‌تر از گذشته می‌کند. من فکر می‌کنم که با وجود حوثی‌ها در یمن و در دریای آزاد، ما شرایط کاملا ملتهبی را در خاورمیانه تجربه می‌کنیم. اگرچه ممکن است کشورهای حاشیه خلیج دخل و تصرفی در این آتش افروزی نداشته باشند اما آنها هم مصونیت خاصی ندارند و عقب نشسته‌اند و امیدوارانه نگاه می‌کنند که بتوانند اقلن از لحاظ اقتصادی برنده‌ی چنین منازعاتی باشند.

 

«سازوکارهای سازمان‌های بین‌المللی را همین کشورهای به ظاهر دموکراتیک بە نفع خود تدوین کردند»

هرمینە هورداد با اشارە بە «سازوکارهای سازمان‌های بین‌المللی که همین کشورهای به ظاهر دموکراتیک پس از جنگ جهانی دوم آن را تدوین کردند»، می‌گوید: در روابط بین‌الملل، متاسفانه هیچ پلیس بین‌المللی نداریم که بتواند دولت‌ها را نسبت به آنچه عمل می‌کنند، پاسخگو کند. سازوکارهای سازمان‌های بین‌المللی که همین کشورهای دموکراتیک یا به ظاهر دموکراتیک پس از جنگ جهانی دوم آن را تدوین کردند و مرتب هم خودش را بازسازی می‌کند برای کشورهایی ساخته شده که می‌خواهند در صلح باشند. برای همین در آن سازوکاری تعبیه نشده که با دولت‌هایی مثل ایران، ترکیه، اسرائیل یا افغانستان بخواهند طرف باشند.

با اشارە بە اینکە اولویت این کشورها سود اقتصادی خود آنها می‌باشد، افزود: می‌بینیم هر کدام از این کشورها، به صورت تک نفره بر اساس سودی که می‌برند معاملاتی را شروع می‌کنند با کشورهایی که در جامعه‌ی جهانی به هیچ عنوان وجهه و رفتار درستی ندارند. نه دموکراتیک هستند، نه حقوق بشر را در مورد مردمشان رعایت می‌کنند و نه قوانین بین المللی جنگ را؛ اما این کشورها می‌گویند اولویت ما این است که بتوانید از لحاظ اقتصادی، چرخ اقتصادی خودمان را بچرخانیم، از لحاظ دیپلماسی بتوانیم دیپلماسی دیپلماتیکی را با دیگر کشورها داشته باشیم چون بحث اینها، دوستی با هیچ کشور یا برادری با هیچ سیاستی نیست بلکه بر سر میز دیپلماسی می‌نشینند و بر سر نفع و ضررشان صحبت می‌کنند و بحث دیپلماسیشان این است که چه منفعتی برای کشورشان به ارمغان می‌آورند. در نتیجه با چنین رویکرد و سیاستی، گاهی به نفعشان است که چشمشان را بر روی جنگ‌ها ببندند، چشمشان را بر روی حقوق بشر ببندند و یا با یک تذکر کوتاه، به نفع اقتصادی و یا منافع دیگرشان فکر کنند.

 

«جمهوری اسلامی مشروعیت داخلی خود را از دست داده و اصولا با بحران و جنگ زنده است»

این کارشناس فلسفە سیاسی تاکید کرد کە جمهوری اسلامی اصولا با بحران و جنگ زنده است. جنگ افروزی و جنگ آفرینی یکی از شرایط بقای جمهوری اسلامی است. در چند سال گذشته اگر به رفتار جمهوری اسلامی در منطقه نگاه بکنیم می‌بینیم که مرتب در حال تحریک همسایگان هم مرز با خودش است تا شاید بتواند یک جنگ را درست بکند. زمان زیادی از اينکه جمهوری اسلامی پاکستان را هدف فرار داد قبل از آن آرامکو را در عربستان سعودی زد، قبل از آن با حوثی‌ها در یمن و کویت مشغول بود، اقلیم کوردستان را زد و در آنجا تعداد زیادی از شهروندان از دست رفتند و چنین اتفاقی نباید هیچ وقت می‌افتاد. می‌بینیم که مرتب جمهوری اسلامی تحرکات عجیب و غریبی دارد و در حال بحران آفرینی است. چطور می‌تواند وضعیت خودش را در داخل تثبیت کند؟ با جنگ آفرینی و بحران آفرینی در خارج وضعیت داخل را امنیتی نشان می‌دهد.»

وی افزایش برخورد با زنان دارای پوشش آزاد را نیز ادامە همین سیاست و عدم مشروعیت داخلی می‌داند و می‌گوید: همانطور که از فیلم‌هایی که توسط شهروند خبرنگاران بیرون آمده، تعداد زیادی از زنان و مردان نیروی انتظامی با خشونت در خیابان‌ها حرکت می‌کنند و راجع به حجاب تذکر می‌دهند و به شدت تند برخورد می‌کنند. همانطور که خبرش آمده، زن جوانی در کمیته وزرا کشته شده است. جمهوری اسلامی مشروعیت داخلی خود را از دست داده، مخصوصا در مسئله زنان و در حوزه حجاب که یک مسئله‌ی نمادین است چرا که مقوله‌های دیگری هم هست و ظلم‌های دیگری هم به زنان می‌شود اما حجاب یک تصویر است، پرچم و یک نشان است. وقتی جمهوری اسلامی دیده است زنان عرصه‌ی جامعه و عرصه‌ی عمومی خیابان را فتح کرده‌اند، با جنگ افروزی در بیرون دو نشان می‌زند؛ یکی فضا را برای اسرائیل بهتر می‌کند، دوم فضای داخلی خود را امنیتی می‌کند و تمام کسانی را که دستگیر می‌کند به اسرائیل و دشمن بیرونی نسبت می‌دهد. امیدوارم این اتفاق نیفتد اما بلایی که در سال ۶٧ بر سر مردم ایران آورد را باز می‌تواند با برچسب زدن بر مردمی که به خاطر حجاب دستگیر کرده، همان بلا را سر مردم بیاورد، سرکوب شدیدی بکند و دوباره بخواهد عرصه‌ی خیابان را از مردم پس بگیرد.

 

مدل رفتار زنان در جنگ‌ها و فضای سیاسی اخیر

هرمینە هورداد در مورد نقش زنان در سیاست و تلاش آنها برای کاهش درگیری‌ها می‌گوید: زنان کوبانی، تنها زنانی بودند که خودشان اسلحه به دست گرفتند و خواستند در گروه‌های زنانه در سنگرهای زنانه بجنگند و توانستند این کار را انجام دهند و بسیار کارشان اثر گذار بود. من فکر می‌کنم راهی که آنها رفتند و مدلی که آنها انجام دادند، باید سرلوحه‌ی بقیه‌ی زنان بشود. حالا ممکن است که در همه جا مسئله‌ی جنگ کلاسیک وجود نداشته باشد اما اینطور همبستگی و کار گروهی خیلی اهمیت دارد که زنان بتوانند این مدل را در نظر بگیرند و از آن استفاده کنند.

وی بە نقش زنان در خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی نیز اشارە می‌کند و می‌گوید: مسئله‌ی دیگر در انقلاب «زن زندگی آزادی»، زمانی که در قبرستان آیچی شعار زن زندگی آزادی گفته شد و سپس در تهران و در جاهای دیگر ایران این شعار به گوش رسید و زنان شروع کردن به کوتاه کردن موهای خودشان در مقابل دوربین و این را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند، می‌بینیم که در خارج از ایران و جاهای دیگر، زنان با ملیت‌های مختلف، مشاغل مختلف و سطح اجتماعی مختلف شروع کردند به پشتیبانی کردن از همدیگر. یعنی از جولیت بینوش، هنرپیشه فرانسوی گرفته، تا نمایندگان پارلمان اروپا، تا زنانی که در خیابان‌های مختلف و در شهرهای مختلف این کار را کردند، تا هنرپیشه‌های ایرانی، خبرنگاران و افراد خیلی مختلفی در سطح‌های مختلف اما زنان، این کار را کردند.

وی با تاکید بر همبستگی زنان می‌گوید: این همبستگی که من اسمش را خواهرانگی فمنیستی که اصلا سطح ندارد و یک مدل روابط تختی است، دست به دست هم داد و این شعار زن زندگی آزادی را تا بزرگترین پارلمان‌های جهان برد. بنابراین این یک مدل خیلی خوب است برای اینکه بخواهیم مردم از این درس بگیرند و ببینند که زنان در پیوندهای فمنیستی خودشان چطور بدون طبقه، می‌توانند با همدیگر یکی و یک رنگ بشوند و برای همدیگر دل بسوزانند و برای هم تلاش بکنند. هرکسی در جایگاهی که قرار دارد، بتواند از آن جایگاه، قدرت و صدای خودش استفاده کند و بتواند مسئله‌ای را جلو ببرد. مثل الان که کمیته‌ای در سازمان ملل تشکیل شد که به خواست پارلمان‌ها بود و از خواست مردم کشورها و تظاهرات مختلف بیرون آمد. به همین دلیل من فکر می‌کنم این نوع همبستگی مسطح خیلی نیاز است و اتفاق هم افتاده است. در نتیجه باز می‌توانید از روی آن مدل برداری بکنیم و دوباره این را به حقیقت بپیوندیم.