«هویت بلوچی ما، ما را محکوم به ناپدیدشدن قهری و نقض حقوق بشر می‌کند»

لائبە آرام معتقد است «جمعه‌های اعتراضی در غرب بلوچستان و کاروان اعتراضی بر علیه ناپدیدسازی قهری در شرق بلوچستان، تلاشی برای ترسیم آزادی یک ملت است، مسیری که با تلاش برای دموکراسی و حقوق مدنی مشخص شده است.»

شهلا محمدی

مرکز خبر - خلق بلوچ و بە ویژە زنان بلوچ دارای تاریخ مبارزاتی طولانی هستند و پس از انقلاب ژن ژیان ئازادی علیرغم اینکە سال‌ها تحت ستم بودند اما از پیشگامان مبارزات خلق‌ها در ایران بودند. از سویی بلوچ‌های پاکستان نیز کە دارای تاریخ مبارزاتی غنی هستند در طول سال‌ها حکومت مرکزگرای پاکستان با انواع تبعیض و ستم ملی و جنسیتی روبرو شدەاند اما همچنان مبارزات خود را تدام بخشیدەاند. در همتنیدگی تبعیض ملی و جنسیتی در بلوچستان اکنون زنان بلوچ را بە پیشگام مبارزات علیە حکومت‌های دیکتاتور از سویی و فرهنگ مردسالار جامعە از سویی دیگر تبدیل کردە است کە می‌توان زنانی مانند مهرنگ بلوچ و سمی بلوچ را بیان کرد که امروز در صف مقدم دادخواهی برای ملت بلوچ هستند.

در روزهای گذشتە نیز حکومت جمهوری اسلامی مناطقی از بلوچستان شرقی را مورد هدف قرار داد کە منجر بە جانباختن تعدادی شهروند بلوچ از جملە زنان و کودکان شد و دولت پاکستان نیز کە ادعای مقابلە بە مثل داشت مناطقی از بلوچستان غربی را مورد هدف قرار داد کە بار دیگر منجر بە جانباختن شهروندان بلوچ شد کە حتی تحت حاکمیت ایران حق داشتن شناسنامە را نداشتە و بە عنوان اتباع خارجی از آنها یاد شد.

تاریخ مبارزاتی خلق بلوچ و بە ویژە زنان بلوچ همیشە توسط رسانەهای حاکمیت و مرکزگرا سانسور شدە است و خبرگزاری ما برای آشنایی هرچە بیشتر با تاریخ مبارزاتی زنان بلوچ با لائبە آرام نویسندە و فعال حقوق زنان بلوچ مورد بررسی قرار می‌دهد.

لائبە آرام معتقد است «جمعه‌های اعتراضی در غرب بلوچستان و کاروان اعتراضی بر علیه ناپدیدسازی قهری در شرق بلوچستان، تلاشی برای ترسیم آزادی یک ملت است، مسیری که با تلاش برای دموکراسی و حقوق مدنی مشخص شده است. بلوچستان تحت استعمار که با ماهیت ظالمانه و انقیاد آن در درون نظام بین‌الملل بازتعریف شده است، با اعتراضات‌ش تبدیل به چالش اساسی برای نظم سیاسی استعماری ایران و پاکستان تبدیل شده است.»

 

در چند ماە اخیر فشارها علیە خلق بلوچ در کشورهای ایران وپاکستان بە شدت افزایش یافته است. بە نظر شما هدف از این فشارها چیست؟

در طول تاریخ، مردم بلوچ در ایران و پاکستان با چالش‌های مختلفی از جمله مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مواجه بوده‌اند. بلوچستان شاهد تنش‌های مربوط به خودمختاری بیش‌تر، کنترل منابع و هویت بوده است. در شرق و غرب بلوچستان، نهادهای دولتی ایرانی و پاکستانی، نارضایتی‌های مشروع ملت بلوچ را با جوخه‌های مرگ پاسخ داده‌اند. خشونت و کشتن مردم بی‌دفاع در خانه‌های‌شان،‌ در خیابان، تبدیل به امری عادی برای دستگاه‌های حکومتی شده است. در طی ده‌ها در دو سوی مرز، هزاران بلوچ کشته شده‌‌اند، صدها هزار نفر مجبور به ترک سرزمین خود شده‌اند. بلوچستان تبدیل به منطقه فوق امنیتی شده است که نه برای حفظ امنیت مردم بلوچ که برای سرکوب مردم مستقر شده‌اند مردم بلوچ به راحتی از خانه‌های‌‌شان بیرون رانده می‌شوند و به حاشیه بیش‌تر کشانده می‌شوند. نقض حقوق مالکیت در بلوچستان بفور دیده می‌شود تا مردم بلوچ به اقلیت در خاک خود تبدیل شوند.

جمعه‌های اعتراضی در غرب بلوچستان و کاروان اعتراضی بر علیه ناپدیدسازی قهری در شرق بلوچستان، تلاشی برای ترسیم آزادی یک ملت است، مسیری که با تلاش برای دموکراسی و حقوق مدنی مشخص شده است. بلوچستان تحت استعمار که با ماهیت ظالمانه و انقیاد آن در درون نظام بین‌الملل بازتعریف شده است، با اعتراضات‌ش تبدیل به چالش اساسی برای نظم سیاسی استعماری ایران و پاکستان تبدیل شده است.

 

و چرا فعالین بلوچ زن در پاکستان تحت فشار هستند؟

درهم تنیدگی حقوق زنان با جنبش‌های ملی‌گرایانه پدیده‌ای است که در مناطق مختلف از جمله سرزمین‌های استعماری مشاهده می‌شود. در چنین وضعیتی، مطالبات زنان برای دست‌یابی به حقوق برابر به جنبه‌ای حیاتی از مبارزه گسترده‌تر علیه ستم استعماری تبدیل می‌شود. مشارکت زنان نه تنها تلاشی برای برابری جنسیتی بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از تلاش جمعی برای دستیابی به رهایی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از دست قدرت‌های استعماری بوده است. زنان بلوچ طی سال‌ها برای حقوق برابر، سرکوب، ناپدیدشدن قهری و قتل‌های فراقانونی عزیزان‌‌شان مبارزه کرده‌اند اما متاسفانه با بایکوت و سکوت رسانه‌ای همراه شده‌اند. در بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ نزدیک به ۲۱ هزار بلوچ ناپدید شده‌اند. زنانی مانند مهرنگ بلوچ و سمی بلوچ که امروز در صف مقدم دادخواهی برای ملت بلوچ هستند، دختران،‌ خواهران و مادران بلوچ‌های ناپدیدشده و کشته‌شده هستند، نسلی که در جاده‌های بلوچستان بزرگ شدند،‌ ماه‌ها و سال‌ها در در خیابان با عکس عزیزان‌شان راهپیمایی کردند و خواستار روشن‌شدن وضعیت عزیزان گمشده خود بودند. اما برای اولین بار مسئله بلوچستان وارد معادلات جهانی شده است. مردمی که حق اعتراض در پاکستان را ندارند از ۲۰ دسامبر ۲۰۲۳ تا به امروز در تحصن اعتراضی هستند، آن ها ۱۶۰۰ کیلومتر را از بلوچستان تا اسلام‌‌آباد پیمودند و به ناپدیدشدن قهری و قتل‌های فراقانونی مردم بلوچ اعتراض می‌کنند و از سوی مقامات دولتی تهدید و بازداشت می‌شوند. مهرنگ بلوچ با انتشار پیامی تصویری اعلام کرده بود که خانواده و جانش در خطر است. او اشاره کرد که دولت پاکستان کمپینی را علیه او آغاز کرده است. این جنبش یک جنبش دادخواهی برای حفظ موجودیت مردم تحت ستم است و برای همین مردم و بالاخص زنان و دیگر گروه‌های اتنیکی غیربلوچ به طور فزاینده‌ای بخشی از جنبش دادخواهی می‌شوند و اکنون دولت پاکستان از اعتراض زنان می‌ترسد.

 

همزمان با اعتراضات در پاکستان، در کشورهای دیگر نیز فعالین بلوچ تحصن کردند هدف از این تحصن چە بود و آیا انتظار می‌رود جامعه جهانی واکنش درخوری داشتە باشد؟

هم‌زمان با تحصن مردم بلوچ، فعالان حقوق بشر و بستگان میرتاج محمد سرپره که در سال ۲۰۲۰ ربوده و ناپدید شده بود به مدت ۵ روز در مقابل دفتر نخست‌وزیر در لندن تحصن کردند این تحصن به درخواست سالیا مری همسر میرتاج محمد و دخترشان آغاز گردید که خواستار آزادی ناپدیدشدگان بلوچ از جمله همسرش بود و از دولت بریتانیا و سازمان ملل درخواست داشتتند که درباره وضعیت همسر و پدرش پاسخ دهد. چندین نویسنده و تحلیل‌گر بلوچ نیز به این تحصن پیوستند و ناپدیدشدن قهری را تروریسم دولتی خواندند و از سازمان‌های جهانی خواستند که مانند مسئله کشمیر و فلسطین باید به مسائل بلوچستان توجه شود که چرا مسئله بلوچستان یک مسئله سیاسی است.

گرتا گوتنبرگ فعال تغییرات اقلیمی با خانواده مفقودین بلوچ ابراز هم‌بستگی کرد و در این باره بارها نوشت، برای اولین بار مسئله ناپدیدشدن قهری خشم جهانی را برانگیخت و یکی از نمایندگان پارلمان بریتانیا از دولت بریتانیا خواست تا به ربوده شدن و ناپدید شدن افراد بلوچ توسط حکومت پاکستان توجه کند.

مردم ما می‌دانند که این هویت بلوچی آنان است که آن‌ها را محکوم به ناپدیدشدن قهری و نقض حقوق بشر می‌کند، هر روز بلوچ‌ها دزدیده می‌‌شوند، اما امروز چشم‌اندازی به سوی عدالتی بهتر از آن چه که می‌توانند بخواهند وجود دارد. تظاهرات تحت رهبری زنان یک لحظه تاریخی در مبارزه برای عدالت و دادخواهی است. این اعتراضات پاسخی به ناپدیدشدن قهری و نقض حقوق بشر بود که سال‌ها بلوچستان را گرفتار کرده است. شجاعت و عزم معترضین نه تنها در مورد نیاز فوری به عدالت، بلکه در مورد نقش مهمی که زنان در دفاع از حقوق بشر و عدالت اجتماعی ایفا می‌کنند پیامی قدرتمند ارسال می‌کند. هر چند آینده بلوچستان هنوز نامشخص است، اما سناریوی افزایش فشار بین‌المللی بر دولت پاکستان از طریق استفاد از ابزارهایی مانند دادگاه‌های بین‌المللی و تحریم وجود دارد، راه‌حل دیپلماتیک نیز می‌تواند دیالوگ بین دولت و مردم بلوچ ایجاد کند تا دولت با تعهد قوی به حمایت از حقوق بشر در بلوچستان به ناپدید شدن قهری پایان دهد و درباره قتل‌های فراقانونی و حذف و بازداشت معترضین در کنار برچیده‌شدن دستگاه مخوف امنیتی در بلوچستان پاسخ‌گو باشد.

 

در روزهای اخیر جمهوری اسلامی با حملات موشکی بە کوردستان و بلوچستان شرقی، جنایاتی علیە خلق بلوچ در تاریخ بدنام خود ثبت کرد و دولت پاکستان نیز کە ادعای مقابلە بەمثل داشت بار دیگر علیە خلق بلوچ بە ویژە زنان و کودکان جنایت خلق کرد. شما این اقدام دو دولت را چگونە ارزیابی می‌کنید و هدف آنها از این حملات چە بود؟

آن چه این روزها از آن به عنوان تنش بین ایران و پاکستان یاد می‌شود، جنگی هماهنگ‌شده بر علیه بلوچستان است. بلوچستان به عنوان ثروتمندترین منطقه در شرق و غرب (ایران و پاکستان) از نظر منابع طبیعی از جمله گاز و مواد معدنی سرمایه ملی محسوب می‌شود و هم‌اکنون بخش مهمی از یک پروژه چند میلیارد دلاری است که توسط چین به عنوان کریدور اقتصادی پاکستان عمل می‌کند، پروژه‌های معدنی زیادی در حال ساخت است که مردم بلوچ از آن سهمی ندارند و با مخالفت فعالین بلوچ و گروه‌های مبارز و چریک بلوچ در دو طرف مرز همراه است و تبدیل به یک کاتالیزور برای ناآرامی‌ها بوده است. دولت پاکستان در حالی به بهره‌برداری از منابع بلوچستان مشغول است که بلوچستان بدون توسعه باقی مانده است.

در تاریخ ۱۶ ژانویه ایران به شرق بلوچستان( پاکستان) حمله موشکی کرد، با این ادعا که گروه شبه‌نظامی «جیش‌العدل» را هدف قرار داده است که منجر به کشته‌شدن دو کودک بلوچ شد. در حالی تنش‌ها در غرب آسیا به دلیل جنگ اسرائیل و فلسطین بسیار بالاست، ایران در همان هفته‌ای که به بلوچستان حمله کرد به اهدافی در کوردستان نیز حمله کرد. پاکستان نیز با عملیاتی با اسم رمز «مرگ بر سرمچار» و با ادعای تلافی در پی حملات ایران به بلوچستان غربی حمله کرد که بنابر ادعای خود هدف موشک‌ها مخفیگاه گروه «ارتش آزادی‌بخش بلوچ» و «جبهه آزادی‌بخش بلوچ» بود، که منجر به کشته‌شدن ۹ شهروند بلوچ شد که دولت ایران با شهروندزدایی و انسانیت‌زدایی آن‌ها را اتباع خارجه نامید.

مقاومت در برابر دولت پاکستان و تشکیل گروه‌های شبه نظامی از استقلال مردم بلوچ حمایت می‌کنند در سال ۱۹۴۸ پس از تشکیل کشور جدید پاکستان که در پی استقلال هند از امپراتوری بریتانیا آغاز شد و عملیات خونین سرکوب مردم بلوچ به بخش مهم از تاریخ تشکیل و تثبیت دولت مرکزی بوده است.

پیش از این هم‌کاری مشترک برای سرکوب بلوچ بین ایران و پاکستان وجود داشته است. در سرکوب شور‌ش‌های ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۵ ارتش شاهنشاهی ایران در عملیات مشترک با آمریکا، کمک‌های قابل‌توجه‌ای از جمله ارسال ۳۰ فروند هلی‌کوپتر و کمک مالی ۲۰۰ میلیون دلاری به پاکستان کرد که نشان از پیوستگی منافع امنیتی و استراتژیک این دو کشور در سرکوب بلوچستان دارد.

در چشم‌انداز ژئوپولیتیکی پیچیده، منافع دولت‌ها با درگیری‌های منطقه‌ای و مبارزات ملل تحت ستم تلاقی پیدا می‌کند، مهار و عادی‌‌سازی رقابت ژئوپولیتیکی بین دو دولت-ایران و پاکستان-مستلزم هم‌دستی و هماهنگی علیه مردم بلوچ است که منجر به بازتولید چرخه‌ای از تنش نظامی می‌شود که دولت‌های ایران و پاکستان را با گروه‌های مبارز بلوچ درگیر می‌‌کند و‌ پیامد آن ایجاد یک منطقه امنیتی مرزی است. درک و پرداختن به حضور این گروه‌ها، مستلزم رویکردی جامع است که عوامل فرهنگی اجتماعی تاریخی و سیاسی را در نظر بگیرد و تصمیم‌های ژئوپولیتیکی بر مردم بومی، تداوم خشونت در تعقیب منافع استراتژیک را منعکس ‌کند.