حجابِ سیاسی، چیزی فراتر از پوشش زنان

برداشتن حجاب اجباری زنان در این مقطع ابزاری برای مبارزه‌ی آنان است چرا کە حجاب معنای خود را به عنوان پوشش از دست داده و در‌ این مقطع از زمان به نوعی سیاست مهم و حیاتی برای جمهوری اسلامی و از آن طرف هم به نوعی مبارزه و دهن کجی برای زنان تبدیل شده است.

هیما راد

مرکز خبر- حساسیت‌های جمهوری اسلامی بە حجاب موج جدیدی از مبارزات زنان را رقم زدە است، آنچنان که هیچ مقابله‌ای از جریمه‌ی نقدی و تهدید و ارعاب  گرفته تا بگیر و ببند و زندان، نتوانسته زنان را متوقف کند و اتفاقا محکم‌تر از همیشه به برداشتن حجاب اصرار می‌ورزند.

اما حجاب چه نقش مهمی را در زنده ماندن جمهوری اسلامی ایفا می‌کند که حاکمیت اینچنین انرژی خود را در این راه صرف می‌کند؟ آیا نمی‌توانست با کمی انعطاف این حجم از نارضایتی زنان را کاهش دهد و به حکومتش ادامه دهد؟

مسئله مهم‌تر از این حرف‌هاست؛ حجاب معنای خود را به عنوان پوشش از دست داده و در‌ این مقطع از زمان به نوعی سیاست مهم و حیاتی برای جمهوری اسلامی و از آن طرف هم به نوعی مبارزه و دهن کجی برای زنان تبدیل شده و نمی‌توان ساده از آن گذر کرد.

اینجا حجاب به نوعی، اقتدار جمهوری اسلامی و رمز دوام او را بازی می‌کند و صرف نظر کردن از آن به مثابه‌ی نابودی جمهوری اسلامی است. اگر می‌توانست از نظر سیاسی از آن چشم پوشی کند قطعا این کار را برای بقای خویش انجام می‌داد اما یکی از شریان‌های اصلی جمهوری اسلامی همین مسئله حجاب است که نبودش یعنی نبود جمهوری اسلامی.

 

مطالبات زنان

برمی‌گردیم به مسئلەی زنان در ایران، آیا مسئلەی زنان در ایران حجاب است؟ یا بهتر بگوییم حجاب اولویت زنان در ایران است؟ با این حجم از سرکوب و این حجم از نادیده انگاشتن زنان در فضای اجتماعی، سیاسی و... چرا باید زنان مسئلەی‌ خود را به حجاب تقلیل دهند و مسائل اصلی را رها کنند؟ درحالی که مطالبات زنان در تاریخ جمهوری اسلامی مطالبات رادیکال‌تر و جدی‌تری بوده که با جنبش‌های زیادی در ایران همراه بوده و زمانی به وسیله اصلاحات و بعدا با شکست اصلاحات، با براندازی نمود پیدا کرد و اکنون نیز که با انقلاب ژینا مواجه هستیم زنان مطالبات زیادی داشتند که همگی برای رسیدن به دموکراسی، آزادی و برابری بوده است.

برای پاسخ به این سوال لازم به خوار نشمردن نوع مبارزه است زیرا برداشتن حجاب در این مقطع و پافشاری زنان بر این مسئله هوشمندانه‌‌ترین کاری است که می‌شود انجام داد و این به معنی زیر پا نهادن ارزش‌ها و مطالبات دیگر زنان نیست برعکس، زنان در میان راه‌های کوتاه و بلندِ نابودی جمهوری اسلامی، راه درست و کم هزینه‌تر را انتخاب کرده‌اند و نقطه ضعف دشمن را پیدا کرده‌اند. برداشتن حجاب یعنی مقابله با تمام سیاست‌های جمهوری اسلامی یعنی نفی جمهوری اسلامی و هر دو طرف به خوبی به اهمیت موضوع پی برده‌اند.

جریمه‌های نقدی، تهدیدهای بسیار و رسانه‌ای کردن آن ترس دشمن را نشان می‌دهد و اجرایی نشدن آن از جانب زنان هوشیاری زنان را نشان می‌دهد. خیابان‌هایی که مملو از زنان بدون حجاب اجباری است، خشم زنان از نبود آینده‌ای بهتر است، خشم آنان از کشتار جوانان، نبود امنیت شغلی، نبود رفاه و آرامش، نبود جامعه‌ای برابر و فرصت‌های برابر و.... هزار نابرابری و ناامیدی در ایران است و اگر نفسی باقی ماند و زنان به مطالبات برحق خود برسند مطمئنا پوشش دلخواه نیز یکی از خواست‌های آنان خواهد بود اما در این مقطع ابزاری برای مبارزه‌ی آنان است.