«در دل جامعه هنری سرکوب شدە انقلاب درخشانی شکل گرفت»
شقایق نوروزی میگوید: انقلاب درخشانی کە روی داد یک دستاورد تاریخی است و باید بماند و تقویت شود، سالگرد ممکن است فرصت مناسبی باشد برای اینکه شاخ و برگهای جدیدتری به این همبستگی بدهیم.
شهلا محمدی
مرکز خبر- پس از قتل حکومتی ژینا امینی و آغاز انقلاب زن زندگی آزادی فضای ایران متشنج و سرکوبها تشدید شد در این میان هنرمندان نیز کە طی سالهای اخیر در مقابل سرکوبها و جنایتهای نظام حاکم سکوت کردە و با ایفای نقش در فیلمهای تحت کنترل و نظارت حاکمیت بە اهرمی برای تداوم آن تبدیل شدند بە بخشی از معترضان علیە جمهوری اسلامی تبدیل شدە و طی یک سال اخیر با اشکال گوناگون علیە قوانین زنستیز نظام حاکم ایستادند و در مقابل جمهوری اسلامی نیز با فشار، تهدید، بازداشت و صدور حکمهای عجیب و تحقیرکنندە بە سرکوب آنها پرداخت، در همین زمینە شقایق نوروزی، هنرمند و کنشگر حقوق زنان این موارد را مورد ارزیابی قرار میدهد.
«مردم هستند کە با تمام مشکلات معیشتی و روحی پای آثار هنرمندان مینشینند و بە آنها اعتبار میدهند»
شقایق نوروزی میگوید: پیوستن هنرمندان به خیزش و حتی نوع شکلی از سازماندهی کە درون خودشان انجام دادند و یکی پس از دیگری جلو آمد و با بیانیههایی در حمایت از همدیگر شبکهای را به نمایش گذاشتند بر دو مورد تأثیر داشت؛ اینکه مردم مبارز داخل احساس کنند که تنها نیستند و همچنین صدای اعتراض بلند شود، اما لایههای دیگری هم دارد مثل ترس حکومت از هنرمندان که بە خاطر همین میزان فشار را افزایش داد و صدور حکمهای عجیب و غریبی کە بە باور خود و بنا به دستگاه فکریاش این حکم میتواند تحقیرآمیز باشد. نگرانی حکومت، وحشت و ترس از هنرمندان بە دو دلیل است یکی اینکه هنرمندان را با سرمایهگذاری بسیار زیادی از مردم منفک کرده بود و با میزان امتیازاتی که به آنها داده بود و البته با نگه داشتن شمشیر تهدید علیە آنها که این امتیازات گرفته شود، انگار بین هنرمندان با بدنە جامعە یک مرزی کشیدە شدە بود و این شاید در یک کشور دیگری که وضعیت سیاسی دیگری دارد خیلی بە چشم نیاید اما در یک کشور در واقع تحت استبداد، استعمار و دیکتاتوری مثل ایران در وضعیتی که جامعه تا مغز استخوان سیاسی است و حتی قشر به اصطلاح خاکستریاش هم آن را درک میکند، یعنی همین مردم هستند کە با تمام مشکلات معیشتی، روحی و غیره که تحت فشار دیکتاتوری دارند متحمل میشوند پای آثار این هنرمند مینشینند و بە آنها اعتبار میدهند، جدا نگهداشتن این قشر یعنی طبقه هنرمندان از بدنه جامعه به هر دو طرف آسیبهای جدی زد.
شقایق نوروزی در ادامە سخنانش میگوید: چیز دیگهای که برای جمهوری اسلامی مهم بود این است که هنرمندانی که از حقیقت سیاسی اجتماعی جامعە دور نگه داشته شدند با تطمیع و تهدید خودمحور شوند و در واقع از کنشگری جمعی به دور بمانند که هرگز به این فکر نکنند که باید در درون خودشان هم یک کار سیاسی و شبکهسازی انجام بدهند و هرگز به این نزدیک نشوند.
وی با اشارە بە مشکلاتی کە در سینما و تئاتر وجود داشتە میگوید: امکان همبستگی درون گروهی هم گرفته شده بود و این بدون هیچ تردیدی به خاطر سیاستی بود که از بالا داشت اعمال میشد. نحوی که قرار بود این فضا مدیریت شود و در این فضا منابع تقسیم شود به چه کسانی امتیاز داده شود و چه کسانی تنبیه شوند وامتیاز داده نشود و حذف شوند و تمام این روابط درون گروهی را در واقع شکننده، بی ثبات و غیر انسانی کرده بود. اتفاق دیگری که در جنبش افتاد این بود این روابط تا حدی بازسازی شد طوری که زنان کنار همدیگر ایستادند و میزان خشونتی کە برای سرکوب هنرمندان اعمال میكند به این دلایل است کە کنترل کامل این فضا که از آن برای کنترل مردم و پروپاگاندسازی استفاده میکرد از دستش خارج شود تا حد زیادی هم این اتفاق افتاده ولی امید دارد که با این سرکوبها بتواند دوباره وضعیت را کنترل کند.
«تأثیر این سرکوب افسارگسیخته این بود که آلترناتیوسازی در جامعە هنری قدرت، شدت و سرعت گرفت»
شقایق نوروزی با اشارە بە سانسور آثار و فیلمهای هنرمندان توسط حکومت و لغو مجوز آنها بە بهانەی غیرقانونی بودن آنها، گفت: حکومت اساسا با سرکوبهایی که انجام داد سیستم خودش را هم به هم ریخت و کنترل جامعه هنری از دستش خارج شد و پخش کردن کارها را ممنوع و مجوزها را لغو کرد و در یک واکنشی خواست هم قلب معترض را در میان هنرمندان سرکوب کند و هم سریع نیروهای خودش را وارد بکند یکی از کارهایی که کرده بود سهم زیادی با نیروهای اطلاعاتی سپاه بە این سیستم وارد کرده بود و کنترل اقتصادی سینما را در قالب تهیه کننده و سرمایهگذار در دست گرفتند.
وی در ادامە بیان کرد: تأثیر این سرکوب افسارگسیخته یکی این بود که آلترناتیوسازی در جامعە هنری قدرت، شدت و سرعت گرفت، جامعە هنری سالهاست بە این فکر میکند که بخش مبارزش آلترناتیو چی است در شرایطی که تهیه کننده سپاهی یا اطلاعاتی است در صورتی که کار ما از این رسانه رد میشود بعد از هزارتا مشکل کار ساخته میشود و کل آن هم با سانسور پخش میشود و یا در این بازار رقابتی فیک کنترل شدهای هم کە درست کردند امکانی نداشته باشیم که برگشت سرمایه داشته باشیم. ما اکنون آلترناتیومان چه است، سینمای درواقع مردمی و آزاد که المانهای مختلف دارد یکیش هم در مورد پخش است که فیلمساز یا گروه تصمیمشان بر این میشود که بازگشت سرمایه را نە از طریق فروش فیلم که از طرق دیگر تأمین بکنند و اثر که ساخته میشود به صورت رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد این یک ایده بود که اجرایی شد و اجرایی شدن این ایدە سرعت گرفت.
شقایق نوروزی با اشارە بە آسیبهایی کە جمهوری اسلامی طی این سالها بە سینمای مستقل وارد کردە است، گفت: نفس سینمای مستقل گرفته شد، اینکه ما چطور روشهای آلترناتیو داشته باشیم و هم هنر زنده بماند و هم اینکه به جایگاه اصلی خود و مردمیاش برگردد اینها مدتها در جریان بوده اما بعد از خیزش که یک اعتماد به نفس هم در جامعە هنری بازیابی شده میتوانیم اتحاد معنادار بسازیم و این روشها اجرایشدنشان مقداری سرعت گرفت.
وی با توجە بە ارتباط و تأثیرات جامعە هنری بر مردم میگوید: از روزی که جمهوری اسلامی مستقر شد در آن فضای هنری و دانشگاەها کە آموزش میدیدیم همیشه میشنیدیم که ایدهی سینمایی بینالمللی جمهوری اسلامی چه جوری شکل گرفت، همان سالهای اول فکر کردند جلسه تشکیل دادند مستقر شدند کە سینمای بینالمللی را چکار کنیم و برای آنها برنامه ریختند هر چقدرم که در محاسباتشان غلط بوده و دانشی هم نداشتند ولی استراتیژیهای چیدند برای اینکه چەجوری در کنترل خود نگە دارند، این یک طرح طولانی مدت بود به قدمت جمهوری اسلامی که چطور فضای هنری به ویژه سینما کنترل شود و کاری هم که در مورد خود عناصر این فضا انجام شد برای اینکه ابزاری باشند برای بعد از اجرایی شدن سیاستهای جمهوری اسلامی و یک پروژه طولانی مدت و برایش برنامه زیادی گذاشته و هزینه زیادی انجام شد.
«بیداری زنان برای فعالیت جنبشی و همبستگی قبل از انقلاب زن زندگی آزادی شروع شد»
وی ادامە میدهد: ما روی جامعه زنان هنرمند میتوانیم به صورت جداگانه صحبت کنیم حساب بکنیم که چقدر از این بار را به دوش کشیدند این جامعه زنان هنرمند در واقع بیداریشان برای کار جنبشی و همبستگی قبل از انقلاب زن زندگی آزادی شروع شد یعنی قبل از انقلاب ژن ژیان آزادی جنبش دیگری کە در جنبشهای دیگر شکل داشت یک همبستگی درخشان نشان دادند و با هم علیە خشونت جنسی در سینمای ایران یک بیانیه امضا کردند که هنوز در آمریکا چنین بیانیەای منتشر نشدە است و سپس همین همبستگی را وارد قیام و انقلاب کردند.
وی در پایان صحبتهای خود بە تداوم سرکوب هنرمندان و همچنین نقش زنان هنرمند در آستانە سالگرد انقلاب ژن ژیان ئازادی اشارە کرد و گفت: زنان هنرمند هم مثل همه زنان ایران همان میزان از مسئولیت سیاسی را باید احساس بکنند، ممکن است تأکید بیشتری روی مسئولیت سیاسی اجتماعیشان گذاشت، در نهایت در یک بعد دیگر میتوان گفت ما به کسانی که در داخل دارند مبارزه میکنند نمیتوانیم پیشنهاد بکنیم و در واقع انتظاری داشته باشیم اما میتوان راجع به این صحبت کرد که چه تأثیراتی میتواند داشته باشد اگر کار دقیقتر انجام شود مسئله همبستگی، همقدم با همدیگر پیشرفتن، مسئله تنها نموندن یک عده یا یک گروهی در زمانی که توحش جمهوری اسلامی بە سمت مبارزین هجوم میآورد چیزهایی هست که واضح است و باید آن را مرور کنیم برای چی داریم این کار را انجام میدهیم قرار است از چه کابوسی بگذریم و به کجا برسیم، هر کس میتواند مسئولیت سیاسی خودش را بە خاطر بیاورد و در حد توان روحی و جسمی آن را ارائه دهند. یادمان باشد چی ساخته شد از دل جامعه هنری کە جمهوری اسلامی خواست برای ما نگه دارد چه انقلاب درخشانی شکل گرفت و این یک دستاورد تاریخی است و باید بماند و علاوه بر آن هم باید تقویت شود سالگرد ممکن است فرصت مناسبی باشد، برای اینکه شاخ و برگهای جدیدتری به این همبستگی بدهیم.