زنان زلزله‌زده در فقر عمیق به دنبال بقا

در مناطق زلزله‌زده، زنان در کنار سوگواری عزیزانشان، با فقری عمیق دست و پنجه نرم می‌کنند. از ششم فوریه و پس از قطع کمک‌ها تاکنون، آنها در کابوسی بی‌پایان گرفتار شده‌اند.

 

مدینه مامداوغلو

مرعش/ سمسور- زلزله‌های پیاپی ششم فوریه در کنار همه‌گیری و بحران اقتصادی، بیکاری و فقری خانمان‌سوز به بار آورد. گزارش‌های «فقیران زلزله» از سرنوشت تلخ خلقی می‌گفت که ناگزیر در ساختمان‌های ناامن زندگی می‌کردند و با ویرانی روبرو شدند. آنان که در یک شب جگرگوشه‌هایشان را از دست دادند، خانه و حاصل یک عمر زندگی‌شان نیز به تاراج رفت.

زنان که پیشتر بار سنگین زندگی را بر دوش داشتند، اکنون با فقر نیز دست به گریبانند. فقر پس از زلزله بیش از همه زنان را نشانه گرفت. آمار بیکاری زنان در منطقه به شدت بالا رفت. پژوهش‌ها از کار غیررسمی و بی‌ثبات زنان خبر می‌دهد. به گفته دپارتمان تحقیقات کار اتحادیه دیسک، از هر ۱۰ زن بیکار در ترکیه، ۸ نفر زلزله‌زده‌اند.

زلزله‌زدگان سمسور و مرعش شرح حال خود را با خبرگزاری ما بازگو کردند.

 

نان شب فرزندانش را نداشت

سونگول فرات که سال‌ها در سمسور به خیاطی اشتغال داشت، پس از زلزله مدت‌ها نتوانست کار کند. او با از دست دادن خانه‌اش و ناتوانی در تامین معاش، مجبور به مهاجرت شد و ماه‌ها دغدغه نان فرزندانش را داشت. سونگول فرات اکنون پس از بازگشت، بخشی از خانه‌اش را به مغازه تبدیل کرده است. این زن با وجود همه دشواری‌ها برای بقا تلاش می‌کند.

او که دو سال است با فقر و تنهایی دست و پنجه نرم می‌کند، می‌گوید هزاران زن در وضعیتی به مراتب بدتر از او به سر می‌برند. سونگول فرات با اشاره به تجربه سخت‌ترین مشکلات مالی زنان در این دو سال، خواستار افزایش تلاش‌ها برای اشتغال زنان در منطقه زلزله‌زده است.

 

زنان ناچار به کارهای موقت

سونگول فرات با اشاره به روزهای سخت گذشته می‌گوید: «پیش از زلزله هم در شرایط دشواری کار می‌کردیم. سمسور از نظر اقتصادی شهر ضعیفی بود. زلزله ما را بیشتر فرسود. به سختی چادر یافتیم و ۲۰ نفر در یک چادر با امکانات خودمان زندگی کردیم. در آن دوره هر حوزه‌ای مشکل خاص خود را داشت. »

او ادامه می‌دهد: »پیش از زلزله خیاط بودم و مجبور به تعطیلی مغازه شدم. اکنون هم وضع خوبی نداریم اما همین را هم شکر می‌کنیم. متاسفانه پس از زلزله مردم در یافتن کار با دشواری روبرو هستند. زنان برای امرار معاش خود و فرزندانشان ناچارند در حوزه‌های مختلف کار کنند. آنها با هر نوع سختی دست و پنجه نرم می‌کنند و تنها می‌توانند کارهای موقت بیابند.»

 

تلاش برای بقا

سونگول فرات با اشاره به فشار مضاعف بحران اقتصادی بر زنان مناطق زلزله‌زده می‌گوید: «می‌دانیم بدون کار وضعیت بدتر می‌شود. اکنون مغازه و خانه‌ام یکی شده‌اند تا برای گذران زندگی به کسی محتاج نباشیم. افزایش قیمت‌ها روز به روز زندگی را سخت‌تر می‌کند. از زمان زلزله تاکنون هیچ حمایتی از زنان صنفی نشده است. ما نیازمند حمایت بیشتری هستیم. برای گذران زندگی باید کار کنم و با امکانات محدودم تلاش می‌کنم زنده بمانم.»

 

بحران در کانتینرها

در سایه فقر، زنان همچنان چشم به راه تحویل خانه‌های خود هستند. کانتینرهای اسکان موقت اکنون به مسکن دائمی آنان بدل شده است. خانواده‌ها دو سال است در فضایی ۲۰ متر مربعی با یک اتاق، آشپزخانه و حمام، بدون هیچ نظمی روزگار می‌گذرانند.

حلیمه مرک و عایشه آکپینار از مرعش نیز در انتظار خانه‌هایشان به سر می‌برند. حلیمه مرک که بیمار و ساکن شهرک‌های کانتینری است، می‌گوید این شرایط برای او و فرزندانش غیرقابل تحمل است: «یک هفته در چادر ماندیم و از سرما بیمار شدیم. من دیالیزی شدم. خانه‌مان تازه وارد روند بازسازی شده و دست کم یک سال طول می‌کشد. در کانتینر وضع وخیمی داریم. اینجا بیماری‌ام شدت می‌گیرد و تا یک سال دیگر باید تحمل کنیم. زخم‌هایمان التیام نیافته و درد ششم فوریه هر روز با ماست. امیدوارم خانه‌هایمان زودتر ساخته شود.»

 

زخمی که عمیق‌تر شد

عایشه آکپینار که سه فرزندش را در زلزله از دست داده، می‌گوید نمی‌تواند به خانه‌اش بازگردد و ناگزیر در شهرک کانتینری مانده است. او به دشواری‌های بهداشتی، سرمای زمستان و نبود فضای بازی برای کودکان اشاره می‌کند و می‌خواهد به خانه‌ای دور از محل جان باختن فرزندانش نقل مکان کند.

عایشه آکپینار می‌گوید: «اینجا خانه نیست. دو سال است نمی‌دانیم چگونه زندگی می‌کنیم. می‌گویند زخم، اما زخم ما عمیق‌تر شده است. نه جایی برای آشپزی دارم، نه فضایی برای استراحت. محل تجمع همیشه شلوغ است. تنها دلخوشی‌ام گفت‌وگو با زنان اینجاست. توان یک سال دیگر ماندن نداریم. فرزندان‌مان در این فضا محبوس شده‌اند و همه ما آسیب دیده‌ایم.»

 

دشواری دسترسی به نیازهای اولیه

وضعیت زنان پناهنده بحرانی‌تر از حد تصور است. آنها در روزهای نخست به دلیل نژادپرستی، نه وسایل کمکی دریافت کردند و نه چادر. آوارگان مدت‌ها در کپرهایی که با دست خود ساخته بودند، زندگی کردند. زنان آواره که اکنون مانند دیگر زلزله‌زدگان در شهرک کانتینری هستند، زندگی پس از زلزله را «در فضایی تنگ» توصیف می‌کنند.

میسا شیخ مصطفی که ۹ سال است در البستان زندگی می‌کند، با دو فرزند و همسرش زلزله را تجربه کرد. او می‌گوید روزهای بسیاری را در سرما کنار آتش گذراندند. میسا با اشاره به دشواری تامین نیازهای اولیه، از شرایط سخت زندگی در کانتینر برای خود و فرزندانش می‌گوید.

 

فقر، چالش اصلی زندگی در کانتینر   

میسا شیخ مصطفی می‌گوید: «زلزله را به سختی پشت سر گذاشتیم. بدون خانه و ماشین، جایی برای رفتن نداریم. دو سال گذشته و زندگی اینجا دشوار است. از روز اول بهتریم، اما هنوز درگیر مشکلات هستیم. دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی نداریم. پوشک بچه‌ها کم است. کمک‌ها که قبلاً هر دو ماه می‌رسید، حالا قطع شده است.»

او ادامه می‌دهد: «با هر بارش برف، ششم فوریه را به یاد می‌آورم. فقر و ناتوانی در گذران زندگی، بزرگترین مشکل ماست. فرزندانم در فضای کوچک کانتینر محبوسند، نه می‌توانند بیرون بروند، نه با کسی دیدار کنند. من که ۹ سال است در البستان زندگی می‌کنم، حالا با بی‌خانمانی هم روبرو شده‌ام. اینجا هرگز جای خانه را نمی‌گیرد، خانه‌ای اجباری است.»