«تحریم انتخابات لازم است، اما کافی نیست»
سیران.پ یکی ار شهروندان اهل سنه در خصوص انتخابات ریاست جمهوری میگوید: زمانی من میتوانم رأی دهم که مهاجرتهای اجباری، زندانی سیاسی و اعدام وجود نداشته باشد، زمانی میتوانم برای سرنوشت مملکت تصمیم بگیرم که به عنوان یک شهروند از آسایش نسبی برخوردار باشم.
سنە- در روزهای پایانی انتخابات، زنان سنه بار دیگر موضع خود را مشخص کردند، فعالان زن و خانوادە شهدا در بیانیههای مختلف تحریم انتخابات را وظیفه هر انسان باشرفی دانستند و همچنین از تمام زنان سنه خواستند در کنار زنان و مادران دادخواهی باشند که انتخابات را تحریم کردهاند، فضای شهر سنه اگرچه در ظاهر آرام است و مردم بیتفاوت از کنار بیلبورد نامزدان انتخابات میگذرند اما هر اتفاقی از طرف حکومت، آنها را به یاد شهیدانی میاندازد که برای آزادی ملتشان مبارزه کردند تا چنین ذلتی را بار دیگر نبینند.
سیران.پ از زنان شهر سنه میگوید: این انتخابات جدا از نمایشی بودن آن، توهین بزرگی به تمام ملت ایران است انگار می گویند به ظلم رأی بدهید... ما جمعی از زنان شهر سنه به هیچ عنوان حاضر به رأی دادن نیستیم، ما از خیلی سال پیش تحریم را انتخاب کردهایم، برای ما چیزی تغییر نکرده موضع ما مشخص است، اما حتی زنانی که سالها قبل به اصلاحات دلخوش بودند نیز اکنون در کنار ما هستند.
وی میگوید: چیزی نیست که بتواند اصلاح شود، حکومتی که برای اعدام شهروندان خود در هر دورهای، هیچ تردیدی به خود راه نداده چطور میتواند اصلاح شود، بلکه باید سرنگون شود. زمانی من میتوانم رأی دهم که مهاجرتهای اجباری، زندانی سیاسی و اعدام وجود نداشته باشد، زمانی میتوانم برای سرنوشت مملکت تصمیم بگیرم که به عنوان یک شهروند از آرامش و آسایش نسبی برخوردار باشم.
سیران افزود : رأی دادن یعنی شما سیستم را قبول دارید و در برقراری آن مشارکت میکنید، کسی که رأی میدهد خود نیز موجب چنین وضعیتی است من به شخصه هیچ نوع عذری را نمیپذیرم، بسیاری از کارمندان و کمیتهایها و ..... میگویند ما از سر اجبار میرویم، اما همینها جمعیتی را تشکیل میدهند که حکومت با افتخار آنها را موافقان خود میداند و از طریق آنها به خود مشروعیت میبخشد، بنابراین یا باید در جمع موافقان باشیم و یا به جمع مخالفان بپیوندیم، اگر چنین اتحادی بود دیگر چه غمی وجود داشت، ما همیشه چوب ترس و وسط بازی این گروه را میخوریم. ما هم دوست داشتیم در شرایط نرمالی بودیم و برای کاندیدای مورد نظرمان تبلیغ میکردیم و در سرنوشت مملکت خود دخیل بودیم، اما در ایران چنین چیزی امکان ندارد و ما این رویا را در واقعیت نخواهیم دید، مگر با سرنگونی..
راضیه.ج میگوید: اگر هنوز کسانی هستند که به رأی دادن فکر میکنند، چه از سر اجبار چه از سر اختیار، دیگر نمیتوان به هیچ تغییری دلخوش بود، مگر امکان دارد کسی هنوز تردید داشته باشد؟! من زنان سالخورده زیادی را میشناسم که سالهای قبل به دلیل حقوق کمیته امداد و ترس هایی که پیرمردان و پیرزنان از آینده خود دارند، رأی میدادند و تحریم انتخابات از سوی آنان را غیر ممکن میدیدم، سعی کردم امسال نظر حدود صد نفر از آنها را بدانم و خیلی جالب بود که تماما گفتند حاضر نیستند تن به همچین خفتی بدهند، یعنی حتی آنها هم دیگر نمیتوانند چنین بی عدالتی را تاب بیاورند، بنابراین این تحریمها نه تنها از طرف قشری خاص و یا تعدادی مشخص، بلکه همه گیر شده است و هیچکس، جز خود افراد حکومتی حاضر به شرکت در این انتخابات نیستند.
وی در خصوص تأثیر تحریمها میگوید: سالهاست ما مردم بخصوص مردم کوردستان تحریم انتخابات را مانند وظیفهای به جا آوردهایم اما تا چه حد توانسته تاثیرگذار باشد، در حقیقت در سالهای قبل تاثیر بسزایی داشت اکت سیاسی مردم کوردستان برای حکومت روشن شده، آنها مواضع ما را میدانند و کمتر توانستهاند سیاست خود را در کوردستان عملی کنند، آنها از دانش سیاسی مردم کوردستان آگاهند، نمیتوانند ما را به هر چیزی راضی کنند، اما در حقیقت امروز تنها تحریم جوابگو نیست ما باید در کنار تحریمها کارهای جدیتری نیز انجام دهیم مانند حمایت از خانواده شهدا و خانوادههای دادخواه، حمایت از زندانیان سیاسی و زندانیان محکوم به اعدام و.. بنابراین تحریم لازم است اما کافی نیست.