تحقیق: زنان در اکثر مهارت‌های رهبری، عملکرد بهتری از مردان نشان داده‌اند

یافته‌ها نشان می‌دهد زنان در پست‌های رهبری هم‌تراز همتایان مرد خود ظاهر شده و به اندازه‌ی آنها صلاحیت نشان داده‌اند.

برای اولین بار در تاریخ، چندین زن در یک حزب سیاسی بزرگ در ایالات متحده، آمادگی خود را برای فعالیت به عنوان نامزد ریاست جمهوری حزب خود اعلام کرده‌اند. کارشناسان تلویزیونی این سوال را مطرح کردند که علیرغم پیشرفت چشمگیر زنان در هجوم به کنگره در پاییز گذشته، آیا ایالات متحده هرگز حاضر خواهد بود یک زن را برای بالاترین مقام رهبری کشور انتخاب کند یا خیر؟

این مسئله در تحقیقات بسیار سردرگم کننده نمایان شد. دو مقاله از سال ٢٠١٢، یافته‌های حاصل از تجزیه و تحلیل بررسی‌های ٣۶٠ درجه‌ (همه‌جانبه) را مورد بحث قرار داده و به این نتیجه رسیدند که زنان همواره در پست‌های رهبری به اندازه‌ی مردان مؤثر واقع شده‌اند.‌ در واقع، با وجود تفاوت اندک، زنان به طرز محسوسی در اکثریت قریب به اتفاق شایستگی‌های رهبری که مورد اندازه‌گیری قرار گرفت، به لحاظ آماری امتیاز بالاتری از مردان کسب کردند.

این تحقیقات اخیراً به‌روزرسانی شد و پایگاه ‌داده‌ی بررسی‌های ٣۶٠ درجه‌ای مرور شد. در این به‌روزرسانی از افراد درخواست شد اثربخشی هر یک از رهبران را به طور کلی رتبه‌بندی کرده و میزان قدرت آنها در شایستگی‌های خاص را مورد قضاوت قرار دهند. یافته‌ها مشابه بودند: زنان در پست‌های رهبری هم‌تراز همتایان مرد خود ظاهر شده و به اندازه‌ی آنها صلاحیت نشان داده‌اند.

با این وجود، واقعیت نگران‌کننده‌ای که از این تحقیقات می‌توان یافت این است که درصد زنان در نقش‌های رهبری ارشد کسب‌وکارها از زمان انجام تحقیقات اولیه‌ تاکنون، نسبتا ثابت مانده است. تنها ٩/۴ درصد از مدیران عامل Fortune 500(فهرستی ۵٠٠ عنوان از بزرگ‌ترین شرکت‌های ایالات متحده که بر اساس درآمد کل رتبه بندی شده‌اند) و ٢ درصد از مدیران عامل  S&P 500(شاخصی که ارزش سهام ۵٠٠ شرکت بزرگ را بر اساس ارزش بورس اوراق بهادار نیویورک اندازه‌گیری می‌کند)  زن هستند و این آمارها همواره در سطح جهان رو به کاهش است.

البته عوامل زیادی در حضور کمرنگ زنان در سطوح ارشد نقش دارد. سوگیری فرهنگی گسترده ای همواره در طی چندین قرن گذشته علیه زنان در جریان بوده است و این کلیشه‌ها به کندی از بین خواهند رفت. مردم مدت‌ها بر این باور بودند که بسیاری از زنان تمایلی به کسب رده‌های بالای سازمانی ندارند و به عمد خارج از گود رقابت می‌‌ایستند. اگرچه لازم به ذکر است که تحقیقات اخیر این موضوع را نیز مورد مناقشه قرار داده و به این نتیجه رسیده است که شواهد بسیاری نقش سوگیری‌های ناخودآگاه را در تصمیم‌گیری‌های استخدام و ارتقای شغلی نشان داده است، سوگیری‌هایی که نقش مهمی در کاهش حضور زنان در پست‌های کلیدی دارند.

داده‌های کنونی شواهد قانع‌کننده‌تری نشان داده‌اند که بر اساس آنها این سوگیری‌ها نادرست و غیرقابل توجیه است. زنان توسط مدیران و به ویژه مدیران مردشان - در هر سطح سلسله مراتبی و تقریباً در هر حوزه عملکرد سازمانی_ مؤثرتر از کارمندان مرد هم‌ترازشان توصیف شدند. لازم به ذکر است که این تحقیقات حوزه‌های سنتی مردانه‌ای از قبیل فناوری اطلاعات، عملیات و قانون را نیز مورد بررسی قرار داده‌اند.

طبق نمودارها و نتایج ترسیم شده، زنان در ابتکار عمل، انعطاف پذیری، تمرین خودسازی، حرکت موثر در جهت رسیدن به نتایج، و صداقت و شرافت کاری، جایگاه بسیار خوبی را در رتبه بندی به خود اختصاص داده‌اند. در واقع، آنها در 8۴ درصد از شایستگی‌هایی که اغلب مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، مؤثرتر از مردان ظاهر شدند.

طبق داده‌های به‌روز شده، مردان در دو قابلیت در سطح بالاتری قرار گرفتند که عبارتنداز: «توسعه‌ی دیدگاه استراتژیک» و «تخصص فنی یا حرفه‌ای»، که همان توانایی‌هایی بودند که در تحقیقات اولیه‌ نیز رتبه‌ی بالاتری کسب کرده بودند.

منبع: Harvard Business Review