تداوم کارزار «سه شنبه‌ های نه به اعدام» در سی ‌و دومین هفته

در آستانه‌ی دومین سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی، کارزار «سه شنبه‌ های نه به اعدام» در سی ‌و دومین هفته با پیوستن زندانیان زندان بم و زندان اسدآباد اصفهان به این کارزار تداوم یافت.

مرکز خبر- از صبح امروز سه‌شنبه ١٣ شهریورماه، سی و دومین هفته‌ی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» با پیوستن زندانیان زندان بم و زندان اسدآباد اصفهان به این کارزار در ۲۱ زندان آغاز شد.

زندانیان اعتصاب کننده در سی‌ودومین هفته‌ی این کارزار با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام و تأکید بر لغو اعدام و پایان این «وضعیت غیرانسانی» قتل فجیع محمد میرموسوی و کمیل ابوالحسنی و نقض «حق زندگی» شهروندان ایرانی به اشکال مختلف توسط حکومت را نيز با شدت محکوم کرده، و بار دیگر از مردم آزادی‌خواه ایران و زندانیان دربند خواستند که برای مقابله با اعدام از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»حمایت کرده و به آن بپیوندند.

 

متن کامل بیانیه‌ی زندانیان اعتصاب کننده در سی و دومین هفته اعتصاب غذا به شرح زیر می‌باشد:

در آستانه سالگرد قتل زنده‌یاد مهسا[ژینا] امینی، اقلیت حاکم بر کشور با نقض تمام موازین حقوق‌بشری، در یک هفته گذشته باز هم دست به اقداماتی ضد انسانی زده است.

در سه‌شنبه گذشته ششم شهریورماه و همزمان با اعتصاب غذای صدها زندانی در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در زندان‌های مختلف کشور، دستگاه قضایی استبداد دینی حاکم بر ایران، در یک اقدام ضد انسانی در شهر سبزوار یک زندانی را در ملاءعام اعدام کرد. رفتاری قرون وسطایی که خشم و انزجار جامعه‌ی حقوق‌بشری و عموم مردم را درپی داشت.

همزمان و در دیگر نقاط از جغرافیای این سرزمین گرفتار اقلیتی مستبد، دو جنایت دیگر نیز رخ داد، و دو بار دیگر «حق حیات» شهروندان در کمال قساوت از آنان گرفته شد. نخست یک زندانی به نام سیدمحمد میرموسوی (در بازداشتگاهی در شهر لاهیجان) و دوم زندانی دیگری به نام کمیل ابوالحسنی، در زندان تنکابن توسط مأموران نیروی انتظامی و مأموران امنیتی زندان زیر شکنجه و به شکلی فجیع به قتل رسیدند.

انجام این دو قتل توسط مأموران حکومتی که بنا بر سابقه کمترین بازخواست و هزینه برای آمران و عاملان آن در پی نخواهد داشت؛ همزمان بود با صدور حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی به نام عباس تورنجی در زندان بم استان کرمان.

عباس تورنجی زندانی سیاسی است که در روندی بسیار مبهم و با نقض حقوق بنیادین وی همچون حق «دادرسی منصفانه» و…به اتهام قتل یک مأمور امنیتی پشت درهای بسته یک بیدادگاه محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.

بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… روبرو بوده است، و اعتراضات آن‌ها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است.

تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیده‌اند که باید درمقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافته‌است، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سی‌ودومین هفته پیاپی در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در اعتصاب غذا به سر می‌برند.

اعتصاب غذای زندانیان در «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» که با عنوان «سه‌شنبه‌های علیه اعدام» هم در رسانه‌ها معرفی شده است، حرکتی جمعی است که از بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در زندان قزلحصار کرج آغاز شد و روز سه‌شنبه ١٣ شهریورماه در سی و دومین هفته‌ی این کارزار با پیوستن زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم به این کارزار تعداد زندان‌ها به ٢١ زندان رسیده است که شامل زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان اوین (بند زنان، بند ۴و۶و۸)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم‌آباد، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان سلماس، زندان اورمیه، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان مشهد، زندان نظام شیراز، زندان قائمشهر و زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان) می‌باشد.