«شیرین علمهولی با مقاومت خود در زندان نشان داد که زنان کورد میتوانند به سمبل مقاومت در مقابل رژیم اعدامی جمهوری اسلامی تبدیل شوند»
شماری از زنان شهر جوانرو در چهاردهمین سالگرد اعدام شيرين علمهولى، میگویند: شيرين علمهولى در مقابل نظام زنستیز جمهوری اسلامی و جامعهی مردسالار ایران و افکار پوسیده و مرتجع سردمداران آن به خاست، تا معنی آزادی و برابری را به گوش تمامی جهانیان برساند.
سارا محمدی
جوانرو- امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشتماه، چهاردهمین سالگرد اعدام شيرين علمهولى، زندان سیاسی کورد است که در تاریخ ۱۹ اردیبهشتماه سال ۱۳۸۹ بدون اطلاع خانواده و وكلايش، به همراه سه فعال كورد و زندانی سیاسی (فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان) در زندان اوين اعدام شد.
در چهاردهمین سالگرد اعدام شیرین علمهولی، زن آزاد کوهستانهای کوردستان که در زمان بازداشت هیچ تسلطی به زبان فارسی نداشت، با چند تن از زنان شهر جوانرو مصاحبه انجام دادیم.
«ما زنان باید ادامه دهندهی راه شیرینها، فرزادها، زینبها و وریشهها باشیم»
ش. م از شهروندان میهندوست دربارهی شیرین علمهولی گفت: شیرین علمهولی دختری آزاد بود که در یکی از روستاهای ماکو به دنیا آمد، دختری که از اساسیترین حقوق خود یعنی آموزش محروم بود، دختری زادهی جامعهی مردسالار که به او حتی اجازهی رفتن به مدرسه را ندادند که بتواند اسم زیبای خود را بنویسد. اما شیرین آرزوهای زیبایی داشت که از نظر جامعهی او گناه محسوب میشد، امید به آزادی، امید به رهایی از ظلم و ستم مردسالاری و یافتن هویت خود که توسط دولت مرکزگرای ایران انکار میشد. به همین دلیل راه کوهستانهای کوردستان را در پیش گرفت تا در سایهی ذهنیت و فلسفهی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان که بنیانگذار شعار «ژن ژیان ئازادی» است و آزادی جامعه را در گرو آزادی زنان میبیند، به آرزوهای خود دست یابد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اعدام چهار زندانی سیاسی کورد «شیرین علمهولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان» در تاریخ ۱۹ اردیبهشتماه در سراسر ایران، کوردستان و جهان تأثیرات زیادی بر مبارزان راه آزادی گذاشت، گفت: پس از شهادت این چهار سربدار آزادیخواه، در تمامی شهرهای کوردستان و جهان اعتراضاتی صورت گرفت. من در آن زمان دانشجوی دانشگاه اورمیه بودم و پس از اعدام این چهار یار، کنجکاو شدم که ببینم این چه اراده ای است که این چهار زندانی با افتخار و با گفتن سرود ای رقیب(سرود ملی کوردستان) و بدون حتی ذرهای پشیمانی و احساس ندامت با سر بلندی پای دار رفته و جان عزیزشان را فدای خاک کوردستان کردند. پس از آن ماجرا کتابهای رهبر خلق کورد را مطالعه کردم و با فلسفهی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان که به نظر من پیامبر زمان است، آشنا شدم.
وی در ادامهی صحبتهای خود با اشاره به مقاومت شیرین علمهولی در زندان گفت: مقاومت شیرین علمهولی و دیگر زندانیان سیاسی زن همچون زینب جلالیان است که راه مبارزات زنان را روشن نگه داشته است. زنانی که نه اعدام و نه زندان ترس در دلشان نینداخت و با مقاومت خود نه تنها جنبش کوردستان را تحت تأثیر قرار دادند بلکه تأثیر زیادی بر دیگر زندانیان سیاسی زن در ایران و جنبشهای ایران گذاشتند. تاریخ کوردستان و ایران زنانی چون شیرین علمهولی را که با مقاومت خود در برابر نظام زنستیز جمهوری اسلامی نشان داد که زن کورد و ایرانی از حق خود کوتاه نخواهد آمد، از یاد نخواهد برد. همانگونه که ماه اردیبهشت، یاد و خاطرهی چهار زندانی سربه دار کورد را برای ما یادآوری میکند، با رسیدن سالگرد اعدام آنها باید به یاد بیاوریم که راه و مبارزات آنها را ادامه دهیم. ما زنان باید ادامه دهندهی راه شیرینها، فرزادها، زینبها و وریشهها باشیم و هیچ گاه از خواستههای خود که رسیدن به آزادی و برابری است، کوتاه نیاییم.
«شیرین علمهولی با مقاومت خود در زندان این درس را به ما داد که سر بدهیم اما آزادگیمان را فدای زندگی با سرافکندگی ندهیم»
پروانه.خ فعال محیط زیست و معلم نیز صحبتهای خود را با گرامیداشت یاد و خاطرهی شیرین علمهولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامی، پنج زندانی سیاسی که در تاریخ ۱۹ اردیبهشتماه ۱۳۸۹ اعدام شدند، آغاز کرد و گفت: یاد و خاطرهی شیرین علمهولی، دختر کوهستانهای سربلند کوردستان هیچگاه از یاد و خاطر زنان و مردان کورد و مبارز و آزادیخواه نخواهد رفت. زیرا شیرین علمهولی با مقاومت خود در زندان و زیر شکنجههای وحشیانهی نیروهای امنیتی ایران نشان داد که زنان کورد میتوانند از فرهنگ و هویت خود دفاع کنند و در مقابل اشغالگران خاک کوردستان ایستادگی کنند و به سمبل مقاومت در مقابل رژیم اعدامی جمهوری اسلامی تبدیل شوند.
وی در ادامهی صحبتهای خود با اشاره به گفتهها و نامههای شیرین علمهولی در زندان اوین گفت: چند سال پیش نامههای شیرین علمهولی را میخواندم و در این نامه شیرین ضمن اشاره به شکنجههای وحشیانهی نیروهای امنیتی علیه وی، نوشته بود: «امروز ۱۲ ارديبهشتماه ۸۹ است (۲/۵/۲۰۱۰) و دوباره بعد از مدتها مرا برای بازجويی به بند ۲۰۹ زندان اوين بردند و دوباره اتهامات بیاساسشان را تکرار کردند. از من خواستنند، که با آنها همکاری کنم تا حکم اعدامم شکسته شود. من نمیدانم اين همکاری چه معنی دارد، وقتی من چيزی بيشتر از آنچه که گفتهام برای گفتن ندارم. در نتيجه آنها از من خواستند تا آنچه را که میگويند تکرار کنم و من چنين نکردم. بازجو گفت: ما پارسال میخواستيم آزادت کنيم اما چون خانوادهات با ما همکاری نکردند به اينجا کشيد. خود بازجو اعتراف کرد که من فقط گروگانی هستم در دست آنها و تا به هدفهای خود نرسند مرا نگاه خواهند داشت، يا در نتيجه اعدام خواهم شد، اما آزادی هرگز.» این نامه جدای از اینکه نشان از مقاومت بی همتای شیرین علمهولی در مقابل رژیم زنستیز جمهوری اسلامی است، نشان از دشمنی رژیم جمهوری اسلامی با آزادیخواهان، زنان و ملیتهای ساکن ایران است. ما زنان و خلق کورد باید برای جلوگیری ازدوباره شدن سرنوشت فرزندانمان همانند شیرین علمهولیها و فرزاد کمانگرها به مبارزات خود تا رسیدن به آزادی ادامه دهیم. ما باید خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» را که به جانباختن صدها تن از جوانان کوردستان و ایران انجامید را فراموش نکنیم و تا رسیدن به آزادی به مقاومت خود ادامه دهیم. شیرین علمهولی نیز با مقاومت خود در زندان و در مقابل شکنجههای وحشیانهی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی این درس را به ما داد که سر بدهیم اما آزادگیمان را فدای زندگی با سرافکندگی ندهیم.
«شیرین علمهولی با مقاومت خود در زندان نماد مقاومتی برای زنان کورد و ایران شد»
بفرین.ع یکی دیگر از زنان میهندوست شهر جوانرو، نیز صحبتهای خود را با شرحی از گفتههای مهدیه گلرو، یکی از همبندیهای شیرین علمهولی در زندان اوین آغاز کرد: وقتی سراسیمه شیرین را بدون خداحافظی از ما جدا کردند، گویی طناب دار او را فریاد میزد و امید داشت کورسویی از ترس در چشمان همچون عقابش ببیند اما نیک میدانم که شجاعت شیرین تاریکی نیمه شب اوین و سختی طناب دار را به سخره گرفته بود. شیرین علمهولی با مقاومت خود در زندان نماد مقاومتی برای زنان کورد و ایران شد. وی در مقابل نظام زنستیز جمهوری اسلامی و جامعهی مردسالار ایران و افکار پوسیده و مرتجع سردمداران آن به خاست، تا معنی آزادی و برابری را که در ذهنیت و فلسفهی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان یافته بود، به گوش تمامی جهانیان برساند. شیرین علمهولی توانست با مقاومت و افکار برابریطلبانهی خود انقلاب بزرگی را در فکر و نگرش زنان و تمامی آزادیخواهان ایجاد کند.
وی در ادامهی صحبتهای خود با اشاره به مبارزه و مقاومت شیرین علمهولی در زندان علیه نظام مردسالا جمهوری اسلامی گفت: شعار «ژن ژیان ئازادی» را برای اولین بار شیرین علمهولی در زندان اوین سر داد و با مقاومت خود در برابر انواع شکنجههای وحشیانهی نیروهای امنیتی نظام مردسالار دینی جمهوری اسلامی را به چالش کشید. جمهوری اسلامی که همواره با ابزار شکنجه سعی در خاموش کردن صدای آزادیخواهان داشته است، میخواست صدای آزادیخواهی شیرین علمهولی را خفه کند، اما هیچوقت نتوانست فکر و روح آزادیخواهی او را به بند بکشد حتی با اعدام او.
بفرین. ع در ادامهی صحبتهای خود با اشاره به مقاومت شیرین علمهولی و سه زندانی سیاسی کورد دیگر(فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان) که همزمان با هم در تاریخ ۱۹ اردسیبهشتماه ۱۳۸۹ اعدام شدند، گفت: هیچ آزادی و پیروزی بدون بها و فداکاری به دست نمیآید. انسانهای آزادیخواه هیچگاه در پی برآوردن خواستههای فردی خود نبودهاند، چون آنها همیشه دردهای جامعه را به تمام وجودشان درک و حس کردهاند. شیرین علمهولی نیز ذهنیت مردسالاری که در تمامی جامعهی ایران ریشه دوانده و ذهنیت مردسالاری که حتی به او اجازه نداد که از اساسیترین حقوق خود یعنی آموزش بهره ببرد، را درک کرده بود و فرزاد کمانگر، معلم آزادهای که فقط به دلیل آموزش زبان کوردی و الفبای آزادی به دانشآموزانش به دار کشیده شد و فرهاد وکیلی و علی حیدریان نیز همانگونه فقط به این دلیل که خواستار آزادی و برابری بودند، به دار کشیده شدند. شیرین علمهولی انسانی آزاد با روحی بزرگ بود که تحت هیچ شرایطی، حتی به قیمت جانش هم حاضر به پشت کردن به آرمانهای آزادیخواهانهی خود نبود و تا پای دار برای رسیدن به آنها جنگید. شیرین علمهولی ثابت کرد که مرگ پایان مبارزهی آزادیخواهان نیست، راهش همیشه ادامه دارد و پیروز مبارزهی شیرین علمهولی با رژیم زنستیز جمهوری اسلامی قطعاً شیرین بود، زیرا پس از خود شیرینهای زیادی ادامه دهندهی راه و افکار او شدند و همهی ما زنان امروز شیرین علمهولی هستیم. آزادی و برابری و زندگی در صلح و آرامش تنها خواستهی ما زنان است.