رونمایی از کتاب «شاماران» در کامیاران
کتاب کوردی شاماران در فرهنگ سرای شهر کامیاران با حضور جامعه شناسان، روانشناسان، و فعالان حوزهی ادبیات به نقد و بررسی گذاشته شد و سمیه یوسفی جامعهشناس، میترا اسدی روانشناس و بهجت سعیدی صاحب امتیاز انتشارات (رێگا)، از سخنرانان نشست بودند.
ژونا اردلان
کامیاران- روز شنبە ٢٧ آبانماە، کتاب کوردی شاماران کە بر اساس استورهای کوردی است در فرهنگ سرای شهر کامیاران با حضور جامعه شناسان، روانشناسان، و فعالان حوزهی ادبیات به نقد و بررسی گذاشته شد.
در این نشست و رونمایی بخشی از مهمانان را زنان اختصاص میدادند که از این میان میتوان به سمیه یوسفی جامعهشناس، میترا اسدی روانشناس و بهجت سعیدی صاحب امتیاز انتشارات (رێگا) اشاره کرد. نقد و بررسی کتاب شاماران در سه پنل جامعه شناسانه، روانشناسانه و ادبی برگزار شد.
در پنل جامعه شناسی سمیه یوسفی با تعریفی کلی و مختصر از داستان شاماران حضار را با استورهی شاماران آشنا کرد و در ادامه گفت: در کتاب شاماران هم مفاهیم جنسیتی دیده میشود و هم فراجنسیتی و ضد کلیشه، از لحاظ فرا جنسیتی میبینیم که تهماسب(مرد) و شاماران(به عنوان زن) هردو باهم مسیر تعالی را پیش میگیرند، و یا مردان داستان گریه میکنند در حالیکه گریه را یک ویژیگی زنانه میدانیم و در قسمتی دیگر مادربزرگِ داستان میگوید که زن میتواند تمام رازهای دنیا را مثل رازی سر به مهر پیش خود نگه دارد و این هم باز ضد کلیشه است زیرا همیشه گفته شده که زن نمیتواند راز نگه دار باشد.، در کنار این نگاه فراجنسیتی اما نگاه جنسیتی نیز دیده میشود چه مردانه و چه زنانه، آنجا که میگوید تنها زن میتواند زنان را درک کند و مرد هیچ درکی از زن ندارد، یا آنجا که میگوید این مرد است که حامل درد و رنج زندگی است و زن هیچ دردی متحمل نشده و یا میگوید زنان حسود هستند و به هم اعتماد ندارند، قابل اعتماد نیستند و مکارند و همچنین میگوید مارها همگی از اول زن بودند و وقتی توانستند انسان را گول بزنند خدا به زمین تبعیدشان میکند تا مایه ترس و وحشت باشند و... شاهد این تناقضها در رمان شاماران هستیم و این تناقض را در روند تاریخی نیز میبینیم، با سرچی در کتابهای تاریخی کوردی میبینیم زن در جایگاه بلندی قرار دارد و در کوردستان زن توانسته وزیر، پادشاه، فرمانده و جنگاور شود و همچنین استورهایی مانند استورهی شاماران در میان کوردها سربر آورده است که سرتاسر احترام به مقام زن است و زنی است که سراسر آگاهی و شناخت است، حالا چطور ممکن است اینگونه زن را پایین کشید و او را به پستو راند و این فرهنگ غنی چطور ممکن است به این مرحله برسد و باورهای غلطی را به جامعهی زنان تحمیل بکنیم و مانند اینکه بگوییم زن دشمن زن است و زن تا خود نخواهد نمیتواند جامعهی زنان را نجات دهد، و چگونه از زنان انتظار داشته باشیم وقتی زن را نادیده گرفتهایم و قدرت در دست مردان است حالا هم با القای باورهای غلط به زنان در رمان، افسانه، جامعه و باور عام مردم حس ناکارآمدی به زن داده شود چطور میتواند توانمند عمل کند و در پایان وی از نویسندهی رمان شاماران میپرسد: در استورهای که کاملا زنانه است شما دیدگاه جنسیتی را در نظر دارید یا فرا جنسیتی؟
در پنل روانشناسی میترا اسدی میگوید: خالق اثر شاماران نمیتوانسته این اثر را خلق کند مگر اینکه از لحاظ ادبی، روانشناسی، جامعه شناسی و فلسفی آگاهی داشته باشد. کسی که کتاب را خوانده باشد متوجه میشود تک تک دیالوگهای بین شاماران و تهماسب و بین دایه آفتاب و نوهاش هرکدام به رویکردی روانشناسانه و فلسفی برمیگردد. فروید پدر علم روانشناسی بدن انسان را به سه بخش تقسیم میکند اید، خود، فراخود و به نظر من اینکه شاماران بدنش تقسیم به سه بخش شده است به این موضوع برمیگردد و در تک تک لحظات شاماران با چالشی روبرو میشود اینکه تهماسب را انتخاب کند، مردمش را انتخاب کند یا از جانش بگذرد، از کدام بخش از وجود خود استفاده میکند آیا از بخش احساسات یا از تنانگی و یا از تعقل خود استفاده میکند و فروید هم به آن میپردازد و میگوید ما انسانها ترکیبی از نهاد که مجموعەی غرایض ماست که سعی دارد مدام نیازهایش را برآورده کند و در مقابل وجدان اخلاقی به نام فرامند داریم و در این بین اگر مندی قوی نباشد که بتواند بین نهاد و فرامند تعادل برقرار کند نتیجهاش انسانی است که از سلامت روان برخوردار نیست در این جمع که چهارپنجم زن هستیم و یک پنجم مرد، لازم است از خود بپرسیم مانند یک انسان چقدر از این سه بخش را در وجود خود رشد دادهایم و برایش تلاش کردهایم آیا نشستهای اینچنین در شهر ما بیشتر داوطلب دارد یا مراکز لیزر و زیبایی؟ آیا ما انسانها بیشتر دوست داریم به تنانگی و جسم خود رشد بیشتری دهیم یا به عقل و شناخت خود و یا به احساس خود، و بسیار مهم است ما به عنوان مادر پدر و معلم نیز به کدام یک از این سه بخش بیشتر اهمیت میدهیم...
در پنل ادبی بهجت سعیدی گفت: در رمان شاماران نقش زن، وفاداری و عشق و جایگاه زن در استورهٔی ملت کورد به شیوهای مدرن و در چهارچوب رمان شاماران به سه لهجه از زبانهای کوردی، کلهری، هورامی، سورانی، میخواهد تمام آن زیباییها را به مردم بشناساند و میگوید ما به عنوان زن باید تواناییهای خود را بشناسیم و اگر با قاطعیت در هر کاری نقش داشته باشیم میتوانیم به بهترین شیوه در آن موفق شویم.
با خوشحالی میتوانم بگویم بعد از مدتی بسیار کمی که از چاپ این کتاب میگذرد اما جایگاه خوبی در بین خوانندگان پیدا کرده و در مدتی کم بازتاب زیادی داشته است و اینکه انتشاراتی "رێگا" بە صورت اختصاصی اهمیت ویژهایی به چاپ کتاب شاماران داده است دو دلیل دارد اول اهمیت دادن به استورههای کوردی و شاماران که خداوند عقل و زاد و ولد است و اهمیت دادن به زن و جایگاه زن در این استوره و دلیل دوم به تواناییهای شاعر و نویسنده و دوست عزیزمان جبار شافعی زاده باور داشتیم. وی در رابطه با عکس روی جلد کتاب و در جواب نقد یکی از سخنرانان میگوید دلیل این نقش بر روی کتاب وادار کردن خواننده به تفکر بیشتر بوده و مانند فیلمی که پشت آن عوامل زیادی هستند کتاب هم ویراستار، نقاش و عوامل دیگری دارد که برای چاپ آن زحمت میکشند که از همین جا از همهی آنها تشکر میکنم. وهمچنین از جانب خود و همهی اعضای انتشارات ریگا از استاد شافعی زاده نهایت تشکر را دارم و آیندهی روشنتری برای ادبیات کوردی آرزو میکنیم.