رسوایی در تیم ملی دوومیدانی ایران؛ تجاوز جنسی در کره جنوبی و اعتراضات داخلی علیه فدراسیون
در پی انتشار گزارشهایی مبنی بر تجاوز جنسی سه عضو تیم ملی دوومیدانی ایران به یک زن در کره جنوبی، موجی از خشم و اعتراض جامعه ورزشی و افکار عمومی کشور را در برگرفته است.

مرکز خبر- در پی افشای ماجرای تجاوز جنسی سه ورزشکار تیم ملی دوومیدانی ایران به یک زن در کره جنوبی، فضای ورزش ایران در شوک و خشم فرو رفته است. این رسوایی اخلاقی که اکنون بازتاب بینالمللی یافته، موجی از اعتراضات اجتماعی و ورزشی را در داخل ایران به همراه داشته و اعتبار فدراسیون دوومیدانی را بهطور جدی زیر سؤال برده است. همچنین یک ورزشکار دیگر نیز به جرم سرقت تلفن همراه برای مدتی بازداشت شد و پس از پرداخت جریمه به شاکی آزاد شد.
اتهامات سنگین و سکوت اولیه دستگاههای رسمی
طبق گزارش رسانههای کرهای، سه ورزشکار ایرانی در جریان اقامت تیم ملی در سئول برای شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا در رشته دوومیدانی، به اتهام «تجاوز گروهی به یک زن محلی» بازداشت شدهاند. در حالی که دادستانی کره جنوبی تحقیقات خود را آغاز کرده، مقامات ورزشی ایران در روزهای نخست سکوتی سنگین در پیش گرفتند و واکنشی رسمی ارائه ندادند.
این سکوت، با توجه به سابقه پنهانکاری در پروندههای مشابه، تفسیر به انکار و لاپوشانی شد و به واکنش شدید جامعه ورزشی، بهویژه فعالان زن، منجر گردید.
تجمع اعتراضی در مقابل وزارت ورزش
روز گذشته، گروهی از ورزشکاران، بهویژه دوومیدانیکاران زن، با حضور مقابل ساختمان وزارت ورزش و جوانان، تجمعی اعتراضی برگزار کردند. آنان با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضامینی چون «عدالت برای قربانی» و «نه به تجاوز، نه به سرپوش»، خواستار پاسخگویی فوری مسئولان شدند.
شعارهایی نیز علیه احسان حدادی، رئیس فدراسیون دوومیدانی و کیومرث هاشمی، وزیر ورزش سر داده شد. برخی تجمعکنندگان احسان حدادی را به «پنهانکاری، ناکارآمدی و بیتفاوتی در قبال کرامت ورزشکاران» متهم کردند و خواهان عزل فوری او شدند.
سابقه جنجالی احسان حدادی و سکوت سنگین در برابر اتهام جنسی گذشته
اعتراضات علیه احسان حدادی، رئیس فعلی فدراسیون، تنها بهخاطر مدیریت ضعیف در این پرونده نبود؛ بلکه با اشاره مستقیم به پرونده قدیمی خود او، ابعاد گستردهتری به خود گرفت. بسیاری از تجمعکنندگان و کاربران شبکههای اجتماعی یادآوری کردند که خود احسان حدادی نیز در سالهای گذشته با اتهاماتی مشابه مواجه بود، اتهامی که هرگز بهطور شفاف بررسی نشد و در فضای مسکوت باقی ماند، اما با وجود آن، وی به ریاست فدراسیون دوومیدانی رسید.
فقدان نظارت و فرهنگسازی
این اتفاقات نتیجه یک زنجیره از بیکفایتی، نبود آموزشهای اخلاقی و نبود نظارت در ساختار ورزش حرفهای ایران است. فقدان مشاوران رفتاری، غیبت کمیتههای مستقل انضباطی، و عادیسازی خشونتهای جنسی در ورزش ایران، از جمله مواردی هستند که جامعه مدنی بارها هشدار داده بود.
تبعیض سیستماتیک علیه زنان ورزشکار؛ حجاب اجباری و مهاجرتهای اجباری
علیرغم اینکه ورزشکاران مرد در اردوهای تیم ملی ایران در داخل و خارج از این کشور میتوانند آزادانه رفت و آمد کنند، زنان ورزشکار ایران با محدودیتهای شدید مواجهاند؛ پوشش اجباری به بهانه حفظ «اصول فرهنگی» و «اعتقادات مذهبی» به ابزاری برای حذف آنان از تیمهای ملی تبدیل شده است. زنانی که از این قانون سرپیچی کردهاند، حتی بهترین استعدادهای خود را از دست داده و ناچار به ترک ایران و ادامه فعالیت ورزشی در خارج شدهاند. در مقابل این تبعیض، آزادی گسترده مردان ورزشکار ایرانی، که حتی در مواردی مانند حادثه تجاوز به زن کرهای مطرح شده، نشاندهنده نوعی سیستم تبعیضآمیز و دوگانه است که به جای حمایت از حقوق و امنیت زنان، آنان را به حاشیه رانده و به حقوق مردان اولویت داده است. این وضعیت نه تنها به مرگ تدریجی ورزش زنان در ایران منجر شده، بلکه به بحران اخلاقی و اجتماعی عمیقی اشاره دارد که نیازمند اصلاحات بنیادین در سیاستها و نگرشهای فرهنگی است.