پرونده اتهام تجاوز علیه پژمان جمشیدی در مرحله بررسی قضایی

در حالی‌که گزارش پزشکی قانونی و نتایج آزمایش DNA اتهام تجاوز علیه پژمان جمشیدی را تأیید کرده، شاکی پرونده از فشارها و پیشنهادهای مالی برای سکوت می‌گوید.

 

مرکز خبر- پرونده‌ی اتهام تجاوز علیه پژمان جمشیدی، بازیگر شناخته‌شده‌ی سینما و تلویزیون ایران، پس از تأیید گزارش پزشکی قانونی و تطابق آزمایش DNA، به یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات روز بدل شده است. شاکی پرونده با طرح شکایت رسمی، روند قضایی را حدود شش‌ماه پیش آغاز کرده و می‌گوید در طول این مدت تحت فشار، تهدید و حتی پیشنهادهای مالی برای سکوت بوده است. در مقابل، وکلای جمشیدی ضمن رد اتهام تجاوز اعلام کرده‌اند «پرونده هنوز در مرحله‌ی بررسی است و اتهام را نمی‌پذیریم.»

 

روایت شاکی از فشارها و پیشنهادها

به گفته‌ی شاکی و خانواده‌اش، در تمام مدت پیگیری شکایت، تلاش‌هایی برای متوقف‌کردن روند پرونده صورت گرفته است. مادر شاکی گفته است: «در تمام این‌مدت بارها تماس گرفتند تا سکوت کنیم؛ حتی روز بازداشت، پیشنهادهای میلیاردی برای رضایت دادند. خودش هم چند بار گفت چقدر بدهم تا شکایت را پس بگیرید؟»

روزنامه‌ی هم‌میهن نیز نوشته است شاکی، زنی جوان است که در سال‌های اخیر برای ورود به سینما تلاش کرده و پیش‌تر رزومه‌اش را برای بازیگران و کارگردانان مختلف، از جمله پژمان جمشیدی، فرستاده بود.

 

نقد فعالان حقوق زنان به نظام قضایی و فقهی

شماری از فعالان حقوق زنان معتقدند قانون مجازات اسلامی در تعریف تجاوز، به‌جای تأکید بر رضایت زن، بر مبنای فقه سنتی و اثبات زور و اکراه تنظیم شده است. متهم مدعی شده است که با شاکی «صیغه‌ی محرمیت» خوانده بود. چنین استنادی نشانه‌ی بحران اخلاقی و فقهی در جامعه‌ای است که هنوز میان «رضایت زن» و «رضایت شرعی مرد» تمایز قائل نمی‌شود.

در نظام فقهی جمهوری اسلامی، صیغه قراردادی شفاهی است که بدون ثبت رسمی برقرار می‌شود و همین سادگی، در عمل به ابزاری برای پوشاندن روابط اجباری و خشونت‌آمیز بدل شده است؛ جایی که مرد می‌تواند با ادعای صیغه‌بودن رابطه، از مجازات بگریزد و قربانی را متهم کند.

 

نادیده‌گرفتن آسیب روانی قربانی

روان‌شناسان و کنشگران اجتماعی می‌گویند دستگاه قضایی ایران در پرونده‌های تجاوز، تنها بر جنبه‌ی حقوقی تمرکز دارد و آسیب روانی قربانی را نادیده می‌گیرد. زن قربانی تجاوز، حتی در صورت پیروزی در دادگاه، بازنده‌ی نهایی است، زیرا جامعه‌ی مردسالار او را متهم می‌کند. تهمت‌ها و قضاوت‌های عمومی، زخم دوم این ماجراست.

 

جامعه و قانون؛ بازتاب یک ساختار مردسالار

فعالان مدنی تأکید دارند که ریشه‌ی بحران تنها در قانون نیست، بلکه در فرهنگ عمومی جامعه نیز نهفته است. در نگاه غالب، زن قربانی باید پاسخ دهد که چرا در محل وقوع جرم بوده و چه پوششی داشته است؛ در حالی‌که مرد، به‌ویژه اگر چهره‌ای مشهور یا صاحب‌نفوذ باشد، از حمایت اجتماعی و رسانه‌ای برخوردار می‌شود.

در چنین فضایی، قربانی تجاوز نه‌تنها از حمایت عمومی بی‌بهره می‌ماند، بلکه در معرض تحقیر، تهمت و انکار قرار می‌گیرد. مادر شاکی نیز گفته است: « زخم زبان مردم از خود حادثه دردناک‌تر است.»