پایان کنفرانس «صد سال دولت–ملت در ایران» در استکهلم
کنفرانس «صد سال دولت–ملت در ایران: از انحصار تا دموکراسی چند ملیتی»، با حضور پژوهشگران، دانشگاهیان، کنشگران سیاسی و نمایندگان سازمانهای مدنی برگزار شد و با تاکید بر حفظ جوهره زنده دموکراسی در ایران آینده، به کار خود پایان داد.
مرکز خبر – دیروز شنبه ٢٢ آذرماه، کنفرانس «صد سال دولت–ملت در ایران: از انحصار تا دموکراسی چند ملیتی»، با حضور پژوهشگران، دانشگاهیان، کنشگران سیاسی و نمایندگان سازمانهای مدنی در استکهلم سوئد برگزار شد. این کنفرانس توسط پلتفرم دموکراتیک ایران و با هدف بررسی روند صدساله شکلگیری دولت–ملت در ایران در چهار پنل برگزار شد.
پنل نخست ریشههای تاریخی و سیاسی شکلگیری دولت–ملت در ایران و تأثیر آن بر تنوع قومی، زبانی و فرهنگی، را مورد بررسی قرار داد. سخنرانان در پنل دوم تمرکزگرایی و انحصار قدرت در قرن گذشته و پیامدهای آن بر عدالت اجتماعی و توسعه منطقهای را مورد ارزیابی قرار دادند و پنل سوم با بررسی تجربههای تطبیقی دموکراسیهای چندملیتی در جهان و امکانسنجی مدلهای مشابه برای ایران برگزار شد. در پایان پنل چهارم چشماندازهای گذار به ساختارهای دموکراتیک، عادلانه و مبتنی بر حق تعیین سرنوشت برای همه مردمان ایران را مورد تحلیل قرار داد.
فریبا برهانزهی، فعال سیاسی و فعال حقوق بشر بلوچ از سخنرانان این کنفراس، بە وضعیت بلوچستان در ساختار تاریخی دولت ملت در ایران پرداخت و گفت: ساختار دولت–ملت در ایران پس از انقلاب مشروطه و بهویژه با روی کار آمدن رژیم پهلوی، بر پایه ملتسازی شدیداً مرکزگرا و تکاتنیکی شکل گرفت؛ الگویی که تا امروز بر ادبیات سیاسی ایران سایه انداخته است.
او تأکید کرد ملت واحد در ایران نه بر اساس تجربه زیسته جوامع، بلکه با سیاستهایی مانند مهندسی فرهنگی، زبانزدایی، تمرکز اقتدار و انکار تنوع ملی و تاریخی ساخته شده و این الگو هیچگاه مشروعیت فراگیر به دست نیاورده است.
به گفته فریبا برهانزهی، ملت پیش از دولت شکل میگیرد و دولت تنها زمانی مشروع است که اراده سیاسی ملتهای تشکیلدهنده را نمایندگی کند. در غیر این صورت، بقای دولت صرفاً از طریق زور، امنیتیسازی و سرکوب ممکن میشود؛ تجربهای که ملتهای بلوچ، کرد، عرب، ترک و ترکمن با آن مواجه بودهاند.
او با استناد به پژوهشها و اسناد تاریخی گفت ملت بلوچ در سرزمین تاریخی بلوچستان، هویت ملی، زبانی، فرهنگی و سیاسی مستقل داشته و نهادهای حکمرانی محلی را تجربه کرده است؛ بنابراین حق حاکمیت مردم بلوچ، حقی تاریخی و تثبیتشده است.
فریبا برهانزهی عوامل سلب این حق تاریخی را شامل دخالتهای استعماری بریتانیا، رقابتهای منطقهای، توافقهای پنهانی با دولتهای قاجار و پهلوی، مرزبندیهای استعماری و لشکرکشی رضاشاه با حمایت بریتانیا دانست که به تقسیم و تضعیف بلوچستان انجامید.
او در پایان گفت پیامد یک قرن گذشته، نه ادغام برابر بلکه حاشیهرانی ساختاری بوده است؛ شامل ستم ملی، توسعهنیافتگی عامدانه، امنیتیسازی و محرومیت از حقوق سیاسی و فرهنگی. به گفته او، مطالبات بلوچها بر حقوق تاریخی، طبیعی و جمعی مانند حق زبان مادری، فرهنگ، حیات و تعیین سرنوشت استوار است.
مریم ابراهیمی، مستند ساز، از دیگر سخنران این کنفرانس بود و تجربه خود از دموکراسی رادیکال در روژاوا را بیان و تأکید کرد که زنان در تمام حوزهها، از نظامی تا سیاسی، نقش تصمیمگیری دارند.
او با اشاره به اینکه شعار «زن، زندگی، آزادی» از کوردستان آغاز شد و به سراسر ایران گسترش یافت تاکید کرد که پشت این شعار تاریخ و فلسفه مبارزهای عظیم نهفته است. و با اشاره به تجربه از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ در روژاوا گفت: در روژاوا قدرت مرکزی شکسته شده و کانتونها و شوراهای محلی تصمیمگیرنده هستند و این تجربه، نوعی دموکراسی متکثر و کنفدرالی را نشان میدهد.
او تاکید کرد که در ساخت مستند درباره مجروحان و بازماندگان نبرد کوبانی، مشاهده کرد که زنان و مردان با هم حماسهای واقعی خلق کردند، اما جهان آنها را فراموش کرد. و تاکید کرد که انقلاب در روژاوا با مشارکت تمام ملتها و مذاهب شکل گرفت و هدف آن خلق دنیایی بهتر بود، اما نه غرب و نه دولتهای فاشیستی منطقه اجازه تحقق کامل این حق را نمیدهند.
رها ثابت سروستانی، استاد دانشگاە و دکترای مطالعات زنان، دیگر سخنران این کنفرانس، به دیدگاه جامعه بهایی در مورد دمکراسی و جامعه دمکراتیک پرداخت و تأکید کرد که دموکراسی تنها مجموعهای از قواعد سیاسی نیست و تحقق آن نیازمند تجربه تاریخی بشر و تکامل اخلاقی و اجتماعی است.
او گفت دمکراسی واقعی در رفتارهای روزمره، روابط انسانی، شیوه گفتوگو و تصمیمگیری و حساسیت اخلاقی و فکری افراد جامعه شکل میگیرد.
به گفته رها سروستانی هر فرد حق دارد بیاموزد، بپرسد و پاسخ جوید و هیچ فرد یا نهادی به صرف ثروت، سن، قدرت یا موقعیت حق ندارد نظر خود را نهایی بداند.
او اصول بنیادین دموکراسی را احترام متقابل به دیدگاهها، فروتنی در پذیرش نظرات دیگران و تمرکز بر خیر مشترک دانست که بر این اساس گفتوگو در فضای آزاد، امن و عادلانه باید شکل بگیرد تا نظرها بدون سانسور، تحریف یا تخریب بررسی شوند و جوهره زنده دموکراسی حفظ شود.
او تأکید کرد که این چرخه تعامل، سنجش و پذیرش نظرات تنها زمانی درست عمل میکند که از نیروهای انسانی و اخلاقی تغذیه شود، نه از ثروت، قدرت، ادعاهای مذهبی یا ذخایر علمی مشروعیت بگیرد. رها ثابت در ادامە گفت، پس از بیش از ۴۵ سال، پرسش اصلی این است که مردم ایران تا چه اندازه تحقق وعدهها و حقوق خود را در زندگی روزمره احساس میکنند.
او اظهار داشت کە صدای نارضایتی از فساد گسترده، دستاندازیهای سیاسی، تبعیض آشکار علیه زنان، سرکوب آزادی اندیشه و محدودیتهای علمی و فرهنگی از سراسر کشور شنیده میشود.
او تأکید کرد اعتماد بیچون و چرا به مرجعیت دینی یا ایدئولوژیک و اجرای سیاستهای محدودکننده، اعتماد اجتماعی و توان تفکر اخلاقی و مدنی جامعه را تهدید میکند.
وی در پایان این مسئلە را نه تنها سیاسی بلکه اخلاقی و انسانی دانست و گفت بدون مواجهه صادقانه با گذشته و وضعیت کنونی، نمیتوان آیندهای دموکراتیک و کرامتمحور برای ایرانیان متصور شد.