مذاکرات ایران و آمریکا؛ ذوب در سرمایه‌داری یا گذار به دموکراسی؟

در حالی که ایران و آمریکا پس از سال‌ها، در عمان به گفت‌وگو می‌نشینند، نه‌تنها شفافیتی درباره ماهیت این مذاکرات برای جامعه وجود ندارد، بلکه فاصله میان نظام و مردم بیش از پیش محسوس شده است. آیا این شکاف، نشانه‌ای از بازترسیم دیگری‌ست که در سکوت رخ می‌دهد؟

مرکز خبر- در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، ایران و آمریکا قرار است در پایتخت عمان، مذاکراتی برگزار کنند. عباس عراقچی از سوی ایران و استیو ویتکاف از سوی دولت آمریکا به نمایندگی از دونالد ترامپ، هدایت این گفت‌وگوها را برعهده خواهند داشت. این مذاکرات، با میانجی‌گری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان انجام می‌شود.

برخی ناظران این رویداد را نه صرفاً یک مذاکره دوجانبه، بلکه بخشی از بازترسیم نوین خاورمیانه می‌دانند. در این چارچوب، ایران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی با منابع غنی انرژی، مورد توجه ساختار جهانی‌ست؛ ساختاری که به‌ویژه از طریق تضعیف و توقف ذخایر انرژی هسته‌ای ایران، به دنبال منزوی‌سازی موقعیت راهبردی این کشور در خاورمیانه است. اما سوی دیگر این انزوا، از درون می‌آید.

در حالی که گفت‌وگوها در سطوح دیپلماتیک با کشورهای غربی پیش می‌رود، جامعه ایران از ماهیت این مذاکرات بی‌اطلاع مانده است. هیچ برنامه‌ای از سوی حاکمیت برای مشارکت‌پذیری مردم یا توضیح اهداف مذاکرات ارائه نشده و در فضای عمومی، سکوتی سنگین حاکم است. این سکوت، صرفاً فقدان اطلاع‌رسانی نیست؛ نمادی از شکاف عمیق میان نظام سیاسی حاكم بر  جامعە و خود جامعه است.

همزمان، در داخل کشور، با افزایش فشار بر کنشگران زن و زندانیان سیاسی، نوعی پروژه انزوا و مهار جامعه به‌ویژه در حوزه جنسیت نیز در حال پیگیری‌ست. احکام اعدام و زندان‌های طولانی‌مدت و جریمەهای نقدی كلان برای زنان فعال، هم‌زمان با تلاش دیپلماتیک برای بازگشت به مناسبات بین‌المللی، نشانه‌ای متضاد از رویکرد نظام حاکم نسبت به درون و بیرون است.

 

در چنین موقعیتی، چند پرسش جدی مطرح می‌شود:

- آیا نظام جمهوری اسلامی در حال معامله‌ با سرمایه‌داری جهانی‌ست، در حالی که جامعه‌اش را در انزوا نگه می‌دارد؟

- مذاکرات هسته‌ای، در غیاب مشارکت مردم و با سرکوب نهادهای مدنی، به چه سمتی خواهد رفت؟

- آیا هم‌زمان با منزوی‌سازی ایران از سوی ساختار سرمایه‌داری جهانی، نظام نیز به منزوی کردن مردم به‌ویژه، زنان روی آورده است؟

- در این بازترسیم منطقه‌ای، نقش واقعی ایران چیست؟ بازیگر مستقل یا تابع در حال عقب‌نشینی؟

با توجه به شرایط کنونی، به‌نظر می‌رسد ایران در بزنگاهی تعیین‌کننده قرار گرفته است. میان سکوت و شفافیت، میان تعامل و سرکوب، میان دموکراسی و انزوا.

سوالی كە در  اینجا بی پاسخ ماندە؛ این است كە؛ سردمداران نظام سلطه و حاکمیت در ایران، کدامین راه را انتخاب خواهند کرد؟ دریچه‌ای برای گذار به لیبرال‌دموکراسی غربی یا خودتسلیمی و ذوب در بوته نظام مطلقه سرمایه‌داری جهانی؟ این را زمان بهتر روشن خواهد ساخت.