هستی امیری خطاب به وریشه مرادی: ایستادهای به قامت سرو
هستی امیری، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی پیشین در پستی اینستاگرامی با به اشتراک گذاشتن تصویر وریشه مرادی، از مقاومت این مبارز سیاسی که هشت روز است در اعتصاب غذا به سر میبرد، یاد کرده است.
مرکز خبر- روز پنجشنبه ٢۶ مهرماه، هستی امیری، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی پیشین در پستی اینستاگرامی با به اشتراک گذاشتن تصویری از وریشه مرادی، فعال حقوق زنان و عضو جامعهی زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) محبوس در زندان اوین که همزمان با روز جهانی مبارزه با اعدام دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است، یاد کرد.
هستی امیری با اشاره به روحیهی بالای وریشه مرادی و استقامت وی نوشت: جوانا، هشت روز از اعتصاب غذای تو میگذرد. نمیدانم امروز وقتی بلند شدی، سرت که گیج رفت، رفقا که دستانت را گرفتند، به آنها گفتی هنوز افقی نشدی و ایستادهای؟ تصور میکنم اجازه نمیدهی کمکت کنند. ایستادهای به قامت سرو تا فریادت از آن دیوارها بگذرد که میگویی «زنده باد زندگی و اعدام را متوقف کنید.»
هستی امیری با اشاره به سابقه مبارزاتی وریشه مرادی علیه داعش و تجربیات او در کوبانی، نوشت: «تو مرگ و کشتار را دیدهای. بریدن سر، تجاوز به زنان ایزدی و نسل کشی آنان را زیستهای. مقاومت در کوبانی و مبارزه علیه داعش را زندگی کردی. زخم جنگی که بر بدن داری گواه روایتت از جنگ است. تو جنگ را بهتر از ما میدانی. خانه به خانه با داعش مبارزه کردی تا میدان آزادی به دست بنیادگرایان و حامیانش نیفتد. تو مبارزه را بلد بودی و زخم مقاومت آن هنوز بر تنت است، زخم جنگی که فکر میکنم تا ابد بر بدن تاریخ نیز خواهد ماند. چرا که جنگ و نسلکشی را حتی زمان نمیتواند فراموش کند.»
روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳، وریشه مرادی، فعال حقوق زنان کە بیش از ۱۴ ماه است همچنان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین به سر میبرد، همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران، دست به اعتصاب غذای نامحدود زد.
وریشه مرادی روز شنبه ٢١ مهرماه دو روز پس از اعلام اعتصاب غذای نامحدود خود، با انتشار نامهای از زندان اوین نوشت: «اجازە ندهید جنگهای فرامرزی بر موضوع سرکوبهای داخلی جامعە سایە بیفکند. تلاش من برای اعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم داد صدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستادهاند در هیاهوی جنگها و ماجراجوییهای بیفرجام گم شود.»