بیش از ۲۰ سازمان حقوق بشری و دهها فعال مدنی خواستار آزادی و درمان فوری زینب جلالیان شدند
بیش از ۲۰ سازمان حقوق بشری و دهها فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق در نامهای سرگشاده نگرانی جدی خود را از وضعیت وخیم زینب جلالیان، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد اعلام کردند و خواستار آزادی فوری و دسترسی بیقید و شرط او به درمان پزشکی شدند.

مرکز خبر- روز سهشنبه ٢۵ شهریورماه، بیش از ۲۰ سازمان حقوق بشری و دهها فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق در نامهای سرگشاده نگرانی جدی خود را از وضعیت وخیم زینب جلالیان، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد که از بیماریهای متعدد و تهدیدکننده جان از جمله مشکلات کلیوی، گوارشی، ضعف بینایی و فیبرومهای رحمی رنج میبرد و پزشکان نسبت به احتمال ابتلای او به سرطان رحم هشدار دادهاند، اعلام کردند و خواستار آزادی فوری و دسترسی بیقید و شرط او به درمان پزشکی شدند.
متن کامل این نامه به شرح زیر میباشد:
ما امضا کنندگان این نامه، بهعنوان فعالان، مدافعان حقوق بشر، زندانیان سیاسی سابق و سازمانهای حقوق بشری، نگرانی عمیق خود را نسبت به جان و سلامت زینب جلالیان، فعال حقوق زنان کورد و زندانی سیاسی که بیش از ۱۷ سال، یعنی بیشتر عمر بزرگسالی خود، را در زندان سپری کرده است، ابراز میکنیم. زینب طولانیمدتترین زن زندانی سیاسی در ایران و تنها زن زندانی سیاسی در کشور است که به حبس ابد محکوم شده است.
با وجود نگرانیهای جدی مبنی بر ابتلای زینب به بیماری حاد و تهدیدکننده جانی، مقامات ایرانی بارها از دسترسی او به مراقبت پزشکی مناسب جلوگیری کردهاند. گزارشها حاکی است که او از مشکلات کلیوی و گوارشی و بینایی رنج میبرد. افزون بر این، از خرداد ۱۴۰۳ او به طور متعدد دچار درد شدید در ناحیه شکم شده و بنا به گزارشها حداقل از ده فیبروم رحمی رنج میبرد که باعث خونریزی شدید او شده است. یکی از معدود پزشکانی که توانسته بود او را معاینه کند هشدار داده است که احتمال ابتلای او به سرطان رحم وجود دارد و ممکن است نیازمند جراحی باشد، اما تاکنون هیچگونه امکان برای انجام معاینات پزشکی دقیق و تشخیص قطعی فراهم نشده است.
زینب باید فوراً معاینه شود، بیماریهای او تشخیص داده شوند و به درمان مناسب و کافی دسترسی پیدا کند تا از آسیب غیرقابل جبران به سلامت و کرامت انسانیاش جلوگیری شود.
نهادها و کارشناسان متعدد سازمان ملل بارها بازداشت و شرایط حبس زینب را محکوم کردهاند. در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، نه گزارشگر ویژه سازمان ملل نگرانیهای جدی خود را درباره بازداشت طولانیمدت و خودسرانه او، وخامت وضعیت جسمانیاش و شکنجه و سایر اشکال بدرفتاری نسبت به او ابراز کردند. آنها از مقامات ایرانی خواستند که فوراً و بدون قید و شرط دسترسی او به مراقبت پزشکی کافی در بیمارستانی غیرنظامی و مستقل را فراهم کنند و هشدار دادند که «زمان بسیار حیاتی است».
اکنون بیش از ۱۰۰ روز گذشته است، اما ایران هیچ پاسخی نداده و وضعیت زینب بدتر شده است. بهجای فراهم کردن درمان مناسب، بر اساس گزارشها مقامات ایرانی او را بیش از پیش تحت فشار قرار دادهاند تا با امضای «توبهنامه» در ازای درمان یا آزادی موافقت کند.
این اجبار بخشی از الگوی گستردهتری است که در آن مقامات ایرانی مراقبت پزشکی را مشروط به سکوت سیاسی یا ابراز ندامت میکنند. زینب در برابر چنین فشارهایی مقاومت کرده است.
زینب در سال ۱۳۸۷ و در سن ۲۷ سالگی در غرب ایران بهطور خشونتآمیز دستگیر شد. او از سال ۱۳۷۹ در کوردستان ایران و عراق با ارائه آموزش و خدمات اجتماعی به زنان فعالیت میکرد و بهطور فعال در زمینه حقوق زنان در چارچوب شاخههای اجتماعی و سیاسی حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) مشارکت داشت. یکی از آخرین فعالیتهای او پیش از دستگیریاش در روز جهانی زن در سال ۱۳۸۷، دیدار از یک دبیرستان دخترانه در کامیاران بود که در آن درباره اهمیت روز جهانی زن سخن گفت و به دانشآموزان گل هدیه داد.
پس از بازداشت، او تحت شکنجه قرار گرفت؛ از جمله در حالی که چشمبند داشت بهشدت مورد ضربوشتم قرار گرفت، کف پایش شلاق خورد، با تجاوز تهدید شد و برای مدت طولانی در سلول انفرادی نگهداری شد تا به اعتراف اجباری به عضویت در شاخه نظامی پژاک وادار شود. در حالی که فعالیتهای اجتماعی و آموزشی او مورد حمایت پژاک بوده، هیچ مدرکی دال بر عضویت او در شاخه نظامی این حزب وجود ندارد.
در آذر ۱۳۸۷، زینب به اتهام محاربه و بدون داشتن وکیل و در محاکمهای غیرقانونی و فاقد معیارهای دادرسی عادلانه به اعدام محکوم شد، در حالی که هیچ مدرک معتبری علیه او ارائه نشد. حکم او بعدها به حبس ابد کاهش یافت. در سال ۱۳۹۵، گروه کاری بازداشتهای خودسرانه سازمان ملل اعلام کرد که بازداشت او به دلیل جنسیت و فعالیتهایش در دفاع از حقوق زنان کورد خودسرانه بوده است.
پرونده زینب نمونهای بارز از سرکوب زنان و مخالفان توسط مقامات ایرانی است. نسرین پرویز، زندانی سیاسی سابق، در سال ۱۴۰۲ هشدار داد که رژیم پس از مرگ ژینا (مهسا) امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ در بازداشت گشت ارشاد که جرقه اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» را زد، استفاده از شکنجه سیستماتیک برای خاموش کردن فعالان را تشدید کرده است. امروز و در سومین سالگرد مرگ ژینا امینی، ما نگرانی عمیق خود را از تشدید سرکوب مخالفان در ایران ابراز میکنیم؛ سرکوبی که زنان و دختران ایرانی بیش از همه در معرض آن قرار دارند.
تنها در سال ۱۴۰۳، ۱,۰۲۳ مورد اعدام ثبت شد که نشاندهنده تداوم استفاده ایران از مجازات اعدام بهعنوان ابزار سرکوب مخالفان، از جمله معترضان و اقلیتهاست. در میان افراد در معرض خطر، فعالان زن کورد و زندانیان سیاسی چون پخشاَن عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی قرار دارند که پروندههایشان بازتابدهنده خطرات جدی علیه زنان معترض و فعال سیاسی است. بهتازگی، در ۳۰ تیر ۱۴۰۴، گزارش شد که شش زندانی، از جمله یک زن، در زندان مرکزی یزد جایی که زینب هماکنون در آن نگهداری میشود اعدام شدهاند.
بازداشت طولانیمدت، محرومیت پزشکی و آزار روانی زینب نشاندهنده راهبرد آگاهانه دولت ایران برای مجازات، درهمشکستن و خاموش کردن زندانیان سیاسی است. ما از دولت ایران میخواهیم فوراً گامهای لازم را برای حفاظت از جان زینب جلالیان و عمل به تعهدات بینالمللی حقوق بشری خود بردارد، از جمله:
● انتقال فوری زینب به یک بیمارستان غیرنظامی و مستقل و فراهم کردن دسترسی بدون قید و شرط به مراقبتهای پزشکی مناسب؛
● پایان دادن به آزار و تهدید، از جمله تلاش برای گرفتن اعتراف یا توبه در ازای درمان؛
● آزادی فوری زینب ــ مطابق با نظر گروه کاری بازداشتهای خودسرانه سازمان ملل در سال ۱۳۹۵ مبنی بر خودسرانه بودن بازداشت او ــ و پایان دادن به رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز.
ما همچنین از جامعه جهانی، از جمله نهادها و دولتهای عضو سازمان ملل، میخواهیم فشار بر مقامات ایرانی را افزایش دهند. با وجود سالها ارائه شواهد مستند و درخواستهای فوری برای رسیدگی، دولت ایران همچنان از انجام تعهدات حقوق بشری خود امتناع ورزیده است. اکنون اقدام بینالمللی هماهنگ و پایدار برای حفاظت از جان و کرامت انسانی زینب ضرورت حیاتی دارد.
امضاکنندگان
بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر، سازمان حقوق بشر اهواز (AHRO)،همه حقوق بشر برای همه در ایران، انجمن حقوق بشر مردم آذربایجان در ایران (AHRAZ)، کمپین فعالان بلوچ، گروه حقوق بشر بلوچستان (BHRG)، انجمن «همبستگی علیه مجازات اعدام» (ECPM)، فدراسیون بینالمللی حقوق بشر (FIDH)، شورای بینالمللی توانبخشی قربانیان شکنجه (IRCT)، حقوق بشر ایران (IHRNGO)، مرکز اسناد حقوق بشر ایران، عدالت برای ایران، انجمن حقوق بشر کوردستان ـ ژنو (KMMK-G)، شبکه حقوق بشر کوردستان، سازمان حقوق بشر کُردپا، انجمن دفاع از حقوق بشر در ایران (LDDHI)، بنیاد تحقیقات اُمگا (Omega Research Foundation)، سازمان «راسانک»، سازمان ردرس (REDRESS)، بنیاد سیامک پورزند (SPF)، ائتلاف متحد علیه شکنجه شامل ( UATC –REDRESS، IRCT، OMCT، Omega)، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه (OMCT)، محمود امیریمقدم، بنیانگذار سازمان حقوق بشر ایران، فرخنده آشنا، فعال سوسیالیست حقوق کارگران و زندانی سیاسی سابق، الیکا آشوری، بازیگر و فعال، دختر انوشه آشوری (گروگان سابق)، نازنین بنیادی، بازیگر و فعال حقوق بشر، لادن برومند، تاریخنگار و فعال حقوق بشر، رویا برومند، مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمن برومند، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، کارین کارلکار، مدیر ابتکار «نویسندگان در معرض خطر» در «پن آمریکا» ((PEN America ،شاپرک خرسندی، کمدین و نویسنده، رامیتا نوایی، روزنامهنگار، نسرین پروز، فعال و نویسنده کتاب «مبارزه یک زن در ایران، خاطرات زندان»، ریچارد رتکلیف، فعال حقوق بشر، نازنین زاغری رتکلیف، فعال حقوق بشر، گروگان و زندانی سیاسی سابق.