بیانیه پروانه ابراهیم‌خیل نجرابی در نشست چهارم ویانا

در نشست چهارم ویانا، که با حضور چهره‌های سیاسی مخالف حکومت طالبان آغاز شد، پروانه ابراهیم‌خیل نجرابی، گفت: برای همه روشن است که بحران کنونی در افغانستان، محصول جنگ و خشونتی است که گروه طالبان در افغانستان بر مردم تحمیل کرده‌ است.

مرکز خبر- امروز دوشنبه ٢۴ ژوئن، پروانه ابراهیم‌خیل‌نجرابی طی بیانیه‌ای در چهارمین نشست ویانا برای به رسمیت شناختن آپارتاید جنسیتی اعمال شده از سوی طالبان سخنرانی کرد و از همه خواست تا به این کارزار بپیوندند.

متن بیانیه به شرح زیر است؛

خرسندم که در این دور گفت‌وگو‌های ویانا در جمع شما هستم. این نشست و امثال این نشست، بیانگر عزم نیروهای ملی دموکراتیک افغانستان برای یافتن راه‌حل برای بن‌بست موجود و ابعاد پیچیده بحران سیاسی در افغانستان است.

از همین‌جا از همه شما می‌خواهم که به کارزار به ‌رسمیت‌شناسی آپارتاید جنیستی اعمال‌ شده از سوی طالبان بپیوندید و در کنار مطالبات برحق زنان بایستید.

برای همه روشن است که بحران کنونی در افغانستان، محصول جنگ و خشونتی است که گروه طالبان در کشور بر ما تحمیل کرده‌ است.

سلطه مجدد این گروه در افغانستان، تمام دستاوردهایی را که با خون و فداکاری زنان و مردان کشور به دست آمده بود، از بین برد و تلاش‌های ۲۰ ساله مردم به یأس مبدل شده است.

شما بهتر می‌دانید که نصف جمعیت افغانستان به دلیل جنسیت از جامعه حذف شدند، بسیاری از آنان در زندان‌های طالبان مورد شکنجه، تجاوز و توهین قرار می‌گیرند و زنان امروز به‌طور مطلق در زندان خانه‌گی به سر می‌برند.

مردان افغانستان نیز زنده‌گی بهتر از زنان ندارند. فقر و گرسنه‌گی، بازداشت و نیست شدن در گم‌نامی، آنان را تهدید می‌کند.

مردان مورد رفتار بی‌رحمانه و سرکوب‌گرانه طالبان قرار دارند و حتا اجازه لباس پوشیدن و اصلاح موی سر خود را ندارند.

کودکان ما غنیمت جنگی به دست طالبان‌ هستند و این گروه از آن‌ها سربازی‌گیری می‌کنند.

شما به نیکویی می‌‌دانید که رفتار طالبان در برابر کودکان در تضاد با تمام ارزش‌های حقوق بشری قرار دارد و عملا بیانگر قاچاق و اختطاف است و بارها نمونه‌های آن دیده شده که مورد سوءاستفاده جنسی این گروه نیز قرار گرفته‌اند.

طالبان اقوام مختلف به‌ویژه اقوامی که در سطوح تصمیم‌گیری این گروه حضور ندارند را سرکوب می‌کنند، اقلیت‌های مذهبی و جنسیتی را به‌گونه‌های مختلف شکنجه می‌کنند و مورد بدرفتاری قرار می‌دهند، دختران را به نکاح اجباری خویش درمی‌آورند و نیروهای امنیتی پیشین را در بسیاری از مناطق مجبور به باج‌دهی می‌کنند و حتا مجبور می‌سازنند که به فرماندهان این گروه دختر بدهند. گزارش‌های متعدد در این مورد در نزدیک به سه سال از طریق رسانه‌ها و نهادهای حقوق بشری نشر شده است.

من تجربه اعتراضات خیابانی و زندان طالبان را دارم. زنده‌گی در خفقان طالبانی غیرقابل تحمل است. کافی است شما خود و اعضای خانواده خود را به جای خانواده‌های تحت ظلم و ستم طالبانی قرار دهید. درد خواهر زندانی و برادر تحت شکنجه‌تان را حس کنید و بعد یافتن راه‌حل ساده‌تر می‌شود.

سه سال است ما می‌شنویم که نیروهای ضد طالبان متحد نمی‌شوند؛ باوری که تقریبا همه‌پذیر شده است. در حالی که من مخالف چنین روایتی هستم، باور دارم که با درک درد و عذاب مردم تحت حاکمیت طالبانی، ما به راه‌حل مشترک دست می‌یابیم.

مگر چه چیزی بیش‌تر از این آزاردهنده است که ما در غربت هستیم و وطن ما تحت اشغال یک گروه نیابتی تروریستی و متحجر است؟ آیا همین کافی نیست که متحد شویم؟

آیا محرومیت زنان دلیل اتحاد ما نمی‌شود؟

آیا رنج میلیون‌ها انسان ما را مجبور به گذشتن از سلیقه‌های ما نمی‌سازد؟

حضار گرامی، من شخصا باور دارم که طالب هموطن و هم‌دین من نیست و نخواهد بود؛ از این رو با همین باورمندی که اکثریت زنان وطن‌تان به آن رسیده‌اند، از شما می‌خواهم که گذشته را کنار بگذارید و به آینده وطن، زنان و مردان سرزمین ما فکر کنید.

بهانه‌ها را به دست دشمن و حامیان پیدا و پنهان‌شان ندهید و برای پایان دادن به وضع اسف‌بار وطن متحد شویم و متحدانه از هر حرکت و صدایی علیه طالبان حمایت کنیم. مردم در داخل افغانستان از این نشست انتظار دارند تا آدرسی برای آینده دموکراتیک شود.

آینده ما همین‌جا رقم می‌خورد، مشروط بر این‌که با باور به مردم و آینده‌ باهمی، علم مقاومت و آزادی را به زمین نگذاریم. زنان را حمایت همه‌جانبه کنیم و به فردای روشن، برپایی نظام مردم‌سالار، برقراری صلح و امنیت و تامین عدالت و برابری، باور داشته باشیم.