آیا جای زنان آذربایجان در آشپزخانه است؟ چگونه میتوان بر شکاف جنسیتی غلبه کرد؟
در گزارش جهانی شکاف جنسیتی ۲۰۲۴ که توسط کارشناسان مجمع جهانی اقتصاد (WEF) تهیه شده است، آذربایجان با ۶ پله سقوط، اکنون در بین ۱۴۶ کشور در رتبهی ۱۰۳ قرار گرفته است.
ییلدیز دریا بیرینچی اوغلو، دانشیار دانشگاه اوسکودار، در مصاحبهای با haqqin.az، کارشناس بینالمللی و نویسندهی کتاب «اسرار زنانگی» که نقش زنان را در زندگی عمومی در طول مراحل مختلف تاریخ ترکیه بررسی میکند، دربارهی چگونگی ادامهی پیشبرد برابری جنسیتی صحبت کرد.
«آنچه ما اغلب به عنوان برابری از آن یاد میکنیم در واقع به این معنی است که نقشهای جنسیتی را میتوان تقسیم کرد. جا دارد یادآوری کنم که نقش جنسیتی، مجموعهای از هنجارهای اجتماعی است که تعیین میکند چه نوع رفتارهایی برای یک فرد بر اساس هویت جنسیتیاش قابل قبول، مناسب یا مطلوب در نظر گرفته میشود. این نقشهای جنسیتی با فرهنگ هر ملت ارتباط مستقیم دارد.»
زنان در برخی از فرهنگها، به دلیل کلیشههای مختلف، مسئولیتهای اجتماعی بیشتری بر دوش دارند که ناگزیر به نابرابری جنسیتی منجر میشود. واضح است که وظایفی مانند خرید نمیتواند صرفاً یک وظیفهی زنانه باشد و باید مردان نیز در آن مشارکت کنند.
مهم است که بدانیم در بسیاری از جوامع، تعصباتی مانند «جای زن در خانه و آشپزخانه است» از اجداد ما منتقل شده است و باید تغییر کند. به گفتهی این کارشناس هر زن و مردی میتواند هر کاری را انجام دهد و در هر زمینهای موفق باشد.
به نظر او، برابری به معنای ایجاد شرایطی است که در آن زن بتواند خود را در هر حوزه ای از زندگی اجتماعی ابراز کند. زنان باید بتوانند در هر شغلی کار کنند، نظرات خود را بیان کنند و در مورد هر موضوعی تصمیم بگیرند. در یک جامعهی متمدن، نباید هیچ محدودیتی برای زنان در نردبان اجتماعی وجود داشته باشد. زنان به وضوح میتوانند رهبران عالی تجارت و سیاست باشند و تصمیمات کلیدی بگیرند. باید سازوکارهایی ایجاد شود تا زنان بتوانند در همهی زمینهها فعالیت کنند.
این کارشناس ترک خاطرنشان میکند که افکار عمومی در مورد برابری جنسیتی توسط رسانهها شکل میگیرد و اغلب بیشتر به نقش زنان در خانواده میپردازد تا برابری جنسیتی. به عنوان مثال، در دههی ۱۹۵۰، هالیوود ملودرامهای زیادی تولید کرد. چرا؟ زیرا پس از جنگ جهانی دوم، آمریکاییها خواستار بازگشت زنان از عرصهی زندگی عمومی به زندگی خصوصی بودند. امروزه ملودرامهای زیادی در ترکیه تولید میشود که زندگی راحت زنان را در خانواده خود نشان میدهد. پیام این ملودرامها روشن است: «وظیفهی زن این است که در خانه بماند، مادر خوبی باشد و بچه تربیت کند. این موضوع نه تنها از طریق سریالهای تلویزیونی بلکه در اخبار و تبلیغات نیز به چشم میخورد. آگهیهای بازرگانی اغلب یک ابرزن را نشان میدهد که در کار و خانه بسیار موفق است، فضای تربیتی عالی برای فرزندانش فراهم میکند، آشپزی میکند، نظافت میکند و از کل خانواده مراقبت میکند.
اما آیا چنین انتظاراتی از مردان وجود دارد؟ خیر. انتظارات مردان موفقیت در کار، ایجاد شغل و کسب درآمد بالا است. برای او ضروری نیست که در خانه، پدر بزرگ و موفقی باشد، شوهر خوبی باشد یا از فرزندانش به خوبی مراقبت کند. در بسیاری از فرهنگهای ما، اگر مردی روز کاری پر استرسی داشته باشد، خانواده سعی میکند او را در خانه آزار ندهد تا بر استرس او اضافه نشود، اما این قانون در مورد زنان صدق نمیکند. به زنان مسئولیتهای بیشتری داده میشود و در عین حال انتظار میرود که اگر خواهان برابری هستند در عرصهی عمومی جایگاهی پیدا کنند، اما وقتی بعد از کار به خانه میآیند، حتی نمیتوانند از برخی وظایف خانوادگی و خانگی خودداری کنند. این یک توقع ناعادلانه است، زیرا برابری به معنای چانه زنی پرخاشگرانه نیست، بلکه به معنای توزیع برابر مسئولیتها در زندگی عمومی و خانوادگی است. زنان حق انتخاب سبک زندگی خود را دارند. نمیتوان از همهی زنان چه در محل کار و چه در خانه انتظار فداکاری ۱۰۰ درصدی داشت. گاهی اوقات ممکن است زنان نتوانند به تمام تعهدات خانوادگی خود عمل کنند. «استاندارد طلایی» در این موضوع به معنای مسئولیتهای مشترک و برابر برای زنان و مردان است.
ییلدیز دریا بیرینجی اوغلو تغییرات قوانین آذربایجان را با هدف گسترش حقوق زنان مثبت ارزیابی کرده است. این قوانین در بسیاری از کشورها در مورد مسئلهی برابری جنسیتی صدق میکند، اما این سوال باقی میماند که این قوانین چقدر به طور موثر اجرا میشوند. برابری باید حداقل در سطح حقوق و قوانین تضمین شود. این کلیشه که زنان در پستهای رهبری احساساتی و غیرمنطقی هستند؛ یک دیدگاه بسیار بیاساس است. نمونههایی مانند «بانوی آهنین» مارگارت تاچر، تانسو چیلر و رهبران زن دیگری وجود دارند که موفق به اخذ تصمیمات بسیار سختی شدهاند. کلیشهی دیگر این است که افزایش نرخ طلاق نتیجهی آزادی زنان است. ادعا این است که زنان اگر تحصیل کنند و شروع به کار کنند، طلاق می گیرند. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که یک زن شاغل دارای آزادی اقتصادی است. نبود آزادی اقتصادی زنان را وابسته میکند و ازدواج را از هم میپاشاند. او خاطرنشان کرد که برابری تنها میتواند ازدواج را تقویت کرده و آن را موفقتر کند، زیرا هم زنان و هم مردان با هم پول میگیرند و زندگی خود را در کنار هم میسازند.
این کارشناس همچنین توصیههایی برای کاهش شکاف جنسیتی در آذربایجان ارائه کرد.
اول، تضمین حقوق مالکیت برابر برای زن و مرد در کشور. در آذربایجان همچنان گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد حقوق مالکیت مردان بر زنان غالب است.
دوم، افزایش آگاهی زنان از مسائل برابری جنسیتی.
سوم، آموزش به کودکان در مورد برابری جنسیتی. آموزشهای پیرامون برابری جنسیتی معمولاً منظم ارائه نمیشود. یک فرد میتواند دانشمند، استاد یا دارای موقعیت بالایی باشد اما فاقد آگاهی جنسیتی و دانش کافی در مورد مسائل جنسیتی باشد. زنان در این امر نقش بسزایی دارند. این کارشناس گفت: «آنها باید فرهنگ برابری جنسیتی را در فرزندان خود ایجاد کنند.»