ابتلای بیش از ۴۱ هزار نفر به ایدز در ایران

مینو محرز، متخصص بیماری‌های عفونی ضمن اشاره به ابتلای ۴۱ هزار نفر به ایدز در ایران، هشدار داد که به‌دلیل نبود آموزش و انگ اجتماعی، بسیاری از مبتلایان HIV شناسایی نمی‌شوند.

مرکز خبر- دکتر مینو محرز، متخصص بیماری‌های عفونی، ضمن هشدار نسبت به وضعیت شیوع ایدز( HIV) در ایران، اعلام کرد که تعداد مبتلایان به این بیماری به‌مراتب بیشتر از آمار رسمی است.

مینو محرز در مصاحبه با خبرگزاری رکنا، گفت: «در حال حاضر حدود ۲۴ هزار مبتلای ثبت‌شده وجود دارد، اما برآوردهای واقعی نشان می‌دهد تعداد مبتلایان باید نزدیک به ۴۱ هزار نفر باشد. بسیاری از افراد به دلیل ترس از انگ اجتماعی یا ناآگاهی، برای آزمایش مراجعه نمی‌کنند.»

به گفته مینو محرز، مهم‌ترین مسیر انتقال HIV اکنون تماس جنسی است و نسبت ابتلای زنان و مردان در حال برابر شدن است. او تأکید کرد: «پیش‌تر اغلب مبتلایان مردان مصرف‌کننده مواد تزریقی بودند؛ اما امروز افزایش ابتلای زنان نشان می‌دهد انتقال جنسی مسیر اصلی شده است.»

مینو محرز ضمن اشاره به اینکه سن آغاز تماس جنسی در ایران حدود ۱۴ تا ۱۴/۵ سال گزارش شده است، گفت: «امروز حتی نوجوانان ۱۷ و ۱۸ ساله به‌طور گسترده با زگیل تناسلی مواجه‌اند. این روابط جنسی ناایمن می‌تواند مسیر ابتلا به HIV را نیز هموار کند.»

 

آموزش ناکافی و تداوم انگ اجتماعی

این متخصص بیماری‌های عفونی با انتقاد شدید از نگاه اجتماعی به مبتلایان افزود: هنوز فردی که مبتلاست، از مدرسه یا محل کار اخراج می‌شود، زیرا تصور می‌کنند او «خطاکار» است. در حالی که خطا از ماست؛ چون آموزش درستی ارائه نمی‌دهیم و پیامدهای ناآگاهی به‌طور مستقیم بر زندگی این افراد تحمیل می‌شود.

فعالان کودک و فعالان مدنی معتقدند که آمار ابتلای بیش از ۴۱ هزار نفر به HIV چیزی فراتر از یک مسئله پزشکی است؛ این یک نقطه‌ضعف جدی در مدیریت اجتماعی و فرهنگی ایران تحت حاکمیت دین به‌شمار می‌رود. منتقدان این شکاف بین ادعا و واقعیت را نتیجه سال‌ها سیاست‌گذاری مبتنی بر انکار، ترس‌سازی و تابوسازی می‌دانند.

 براساس گفته‌های منتقدان این وضعیت بیش از آنکه نتیجه «رفتار فردی» باشد، محصول تصمیمات حاکمیتی و سیاست‌گذاری مبتنی بر انکار است؛ سیاستی که آموزش جنسی را ممنوع و ابزار پیشگیری را شرم‌آور کرده و اکنون جامعه بهای آن را با افزایش ابتلا در میان نوجوانان و زنان می‌پردازد. حل این بحران بدون آموزش علمی، رفع انگ اجتماعی و شفاف‌سازی آمارها امکان‌پذیر نیست.

از دیدگاه عامه جامعه نیز وقتی سیستم نه آموزش می‌دهد، نه حمایت می‌کند و نه فضا را برای گفت‌وگوی آزاد فراهم می‌سازد، همین پنهان‌کاری و انگ اجتماعی به موتور محرک گسترش بیماری تبدیل می‌شود.

همچنین فعالان حقوق کودکان و فعالان مدنی این بحران را پیامد مقاومت ساختاری مقامات جمهوری اسلامی در برابر گفت‌وگو درباره واقعیت‌های جنسی جامعه می‌دانند. آن‌ها می‌پرسند کشوری که حتی واژه‌های مرتبط با سلامت جنسی را ممنوع و سانسور می‌کند، چگونه انتظار دارد نوجوانان در ۱۴ سالگی انتخاب‌های ایمن داشته باشند؟ وقتی رسانه‌ها اجازه صحبت شفاف ندارند، خانواده‌ها آموزش ندیده‌اند، و نظام آموزشی موضوعات جنسی را حذف کرده، تنها منبع یادگیری نوجوانان فضای مجازی و دوستان هم‌سن‌وسال است؛ فضایی که اغلب پر از اطلاعات غلط است و به همین دلیل نوجوانان گاها در سنین پایین نسبت به مسائل جنسی تمایل پیدا می‌کنند.