وزارت درد اثر دوبراوکا اوگرشیچ نویسنده‌ای یوگوسلاوی است. یوگوسلاو! چه صفت عجیبی. متولد کشوری باشی که دیگر وجود ندارد. داستان وزارت درد هم درباره همین موضوع است.

داستان تجزیه کشور یوگسلاوی و تبعیدشدگان این کشور به هلند است. این رمان درباره جنگ، فروپاشی، هویت ملی، مهاجرت، بی‌وطنی، زبان، ادبیات و تأثیر سیاست بر تمامی این‌هاست. نویسنده در این رمان داستان تکه‌تکه شدن و تجزیه زبان و ذهن و هویت بر اثر تجزیه و فروپاشی وطن را باز می‌گوید.

معلمی به نام تانیا بعد از شروع جنگ‌های داخلی و فروپاشی یوگوسلاوی به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب، کشورش را به مقصد هلند ترک کرد. تانیا که دکترای زبان و ادبیات اسلاو را دارد، در دانشگاهی می‌تواند شغلی پیدا کند. در کلاسش همه مهاجران یوگوسلاوی و از اتنیک‌ها و نژادهای مختلف هستند. تانیا وقتی با شرایط روحی بد شاگردانش مواجه می‌شود، تصمیم می‌گیرد در کلاس نوستالژی بازی کند و با اینکار حس انقطاع از گذشته را در شاگردانش کم کند. به این کارش می‌گوید: «یوگونوستالژی».