هما دارابی، زنی که به پوشش اجباری "نه" گفت!
هما دارابی، از دیگر زنان ایرانی که در برابر پوشش اجباری ایستاد، عضو «بورد تخصصی روانپزشکی و عصبشناسی آمریکا» بود و در اعتراض به این قانون، در میدان تجریش تهران اقدام به خودسوزی کرد.
هما دارابی در ۲۶ دیماه ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. او فعالیتهای سیاسی خود را از اوایل ورود به دانشکده پزشکی در سال ۱۳۳۸ آغاز کرد و به یکی از دانشجویان مبارز جنبش دانشجویی ۱۳۳۹ تبدیل شد. در این سالها، به عنوان یکی از اصلیترین فعالان دانشجویی، به زندان افتاد.
در سال ۱۳۴۶، هما دارابی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. پس از گذراندن دورههای تخصصی در بیماریهای کودکان و روانپزشکی و دریافت پروانه پزشکی، در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و به فعالیتهای خود در حوزه حقوق زنان و کودکان ادامه داد.
در اوایل حکومت جمهوری اسلامی، هما دارابی به شدت با فشارها و برخوردهای حاکمیت اعتراض کرد و در همین زمان، تلاش زیادی برای راهاندازی بخش روانشناسی و گفتاردرمانی در برخی بیمارستانها انجام داد. او علاوه بر این، به عضویت گروه آموزش تخصصی روانپزشکی مجتمع آموزشی و پژوهشی وزارت بهداری درآمد و رئیس گروه روانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی شد. اما به دلیل مخالفت با پوشش اجباری که از سوی مسئولان دانشگاه تحمیل شده بود، شغل خود را از دست داد. حتی مطب شخصی او نیز به همین دلیل بسته شد.
پروین دارابی، تنها خواهر هما دارابی، درباره فعالیتهای سیاسی او گفته است: «آزادی سیاسی، خواستهی اولیهی او (هما) و همفکرانش بود و پس از انقلاب جمهوری اسلامی، اولین چیزی که از او دریغ شد، همین حق انتخابش بود.»
پروین در کتاب «خشم علیه حجاب: زندگی و مرگ شجاعانهی یک مخالف اسلام»، روایت زندگی خواهرش را نوشته و توضیح داده که هما به دلیل مبارزات سیاسیاش، که در نهایت به شکلگیری جمهوری اسلامی انجامید، خود را «شماتت» میکرد. پروین در این کتاب مینویسد: «برای جوانانی که در جنگ کشته شدند، خود را مقصر میدانست. برای دخترانی که به دلیل بیحجابی شلاق میخوردند، حتی خود را در تلاش برای جلوگیری از شلاق خوردن آنها نیز مقصر میدانست. گاهی بسیار ناراحت میشد که مجبور میشد در دادگاه شهادت دهد که این دختر که حجابش را برداشته، بیمار روانی است. بسیاری از پدر و مادرها فکر میکردند که دخترشان زیر شلاق خواهد مرد و از خواهرم خواسته بودند که در دادگاه شهادت دهد. سپس او خود را سرزنش میکرد که با اعلام اینکه این دختر بیمار روانی است، زندگی او را برای همیشه خراب کردهام.»
در روزهای نخست اسفند ۱۳۷۲، هما دارابی در میدان تجریش تهران، در اعتراض به پوشش اجباری و در حالی که شعارهای «زنده باد ایران، زنده باد آزادی، مرگ بر دیکتاتور» سر میداد، بنزین روی خود ریخت و خود را به آتش کشید. نهایتاً در ۳ اسفند ۱۳۷۲، بر اثر شدت سوختگی جان باخت.
علیرغم درخواست خانوادهاش برای انتشار اعلامیه مربوط به مراسم خاکسپاری، برخی از روزنامهها از انتشار آن خودداری کردند. با این حال، مردم در مراسم خاکسپاری او حضور گستردهای داشتند. اخبار این حادثه در رسانههای داخلی ایران بازتابی نداشت، اما در رسانههای انگلیسیزبان و فارسیزبان خارج از ایران، به طور گستردهای منتشر شد.