زنان؛ برداشت انگور سیاه سردشت
انگور سیاه در مزارع کشاورزی توسط زنان و مردان خانوار و کارگران فصلی اعم از زنان و مردان برداشت می شود. زنان کمک زیادی به چرخه اقتصادی خانوار می کنند و از تولید تا برداشت و فروش محصول نقش اصلی را ايفا می نمایند.
لانه قادری
سردشت- شهریور ماه، فصل برداشت انگور سیاه در شهر سردشت است. سردشت از شهرهای روژهلات کوردستان به عنوان شهر انگور سیاه معروف است و مردم از شهرهای مختلف برای خرید آن می آیند و برای آن تقاضا زیاد است. انگور سیاه در مزارع کشاورزی توسط زنان و مردان خانوار و کارگران فصلی اعم از زنان و مردان برداشت می شود. زنان کمک زیادی به چرخه اقتصادی خانوار می کنند و از تولید تا برداشت و فروش محصول نقش اصلی را دارند. از ساعت ۵صبح کارگران مشغول کار می شوند و تا ۵عصر ادامه میدهند. سپس انگور را به شرکتهای محلی ساکن در سردشت انتقال می دهند. شرکت های زیربط محصول انگور را به شهرهای دیگر صادر می کنند.
همچنین در شهرهای بزرگ انگور به ساندیس و شربت تبدیل میشود. به صورت زیر زمینی هم شراب مرغوب تهیه می شود و هم آن را به کشورهای دیگر صادر می کنند. سود حاصل از انگور سیاه نیز به جیب شرکتهای بزرگ انتقال داده شده و شرکتهای نوپای محلی و زنان کارگر فصلی، از سود آن بی بهره میمانند.
کارگران فصلی با دستمزد ۶۰۰ هزار تومان کار می کنند و صاحب مزارع در اکثر اوقات برای آنها نهار هم تهیه می کنند. درآمد حاصل از کار فصلی برای زنان در برابر کار سخت و طاقت فرسای آنها ناچیز است.علاوه بر استثمار کار زنان، شرکتهای نوپای انگور سیاه در سردشت هم سود زیادی نمی کنند و فروشنده اصلی نیستند. واسطه بین صاحبان مزارع انگور سیاه و شرکتهای بزرگ در شهرهای دیگر هستند.
روناک.و ۵٨ ساله و کارگر فصلی است او می گوید: «امسال از اول تابستان هر روز بدون تعطیلی به کار فصلی آمدهام. روزانه دستمزد ما ۶۰۰ هزار تومان بود. خیلی خسته میشویم ولی کار ثابتی وجود ندارد، ماهم مجبوریم به کار فصلی بیاییم. اکثر زنان در منطقه ربط، نلاس و سردشت تابستانها مشغول کار فصلی هستند. کاری سخت است و در طول روز اکثرا کمردرد دارم و این باعث میشود درد زیادی را هوراه با کار متحمل شوم اما اجبارا باید ادامه دهم زیرا از طریق این کار امرار معاش می کنم. اگر کار فصلی معایب خود را نیز دارد زیرا شش ماه سال را بیکار هستیم و ناچارا حاصل کارمان را در زمستان را خرج میکنیم.»
زیبا.ل کشاورز هستند و در کنار مردان خانواده و کارگران فصلی برای چیدن انگور سیاه آمده است او میگوید: «روزانه در مرزعه در کنار مردان خانوار کار میکنم و علاوه بر کار وقت نهار برای آنها آشپزی هم میکنم. امسال انگور سیاه مرغوب است، به آن خیلی کود دادیم تا سرما زده نشود و محصول کم نباشد، از آن راضی هستیم و اصلا انگور قرمز و بی کیفیت در آن وجود نداشت.
پس از چیدن انگور سیاه آن را در جعبه های چوبی و پلاستیکی میگذاریم و آن را به شرکت زیربط انتقال میدهیم. شرکت هر کیلو انگور سیاه را باقیمت ۲۰ هزارتومان از ما خریداری میکند و انگور بی کیفیت را با ۱۲ هزار تومان میخرد. سپس شرکت آن را برای شرکتهای بزرگ در شهرهای دیگر ایران میفرستد.»
حسین.ت مدیر یک شرکتی است که کشاورزان برای او انگور را برای فروش میبرند او میگوید: «انگور سیاه را از باغ سردشت و اطراف آن خریداری نموده و انگور قرمز كه کیفیت کمتری دارد آن را برای تولید ساندیس به کارخانهها صادر میکنیم. قیمت انگور قرمز كه کیفیت کمتری دارد، ۱۲ هزار تومان میباشد، اما انگور سیاه بدلیل کیفیت مرغوبش، در بازار ۲۰ هزارتومان میفروشیم.»
وی در ادامه می افزاید: «امسال سود حاصل از انگورسیاه برای صاحب شرکتهای کوچک در سردشت خیلی ناچیز بود چون عرضه کننده مستقیم نیستم و ما واسطه هستیم. خرج و مخارج ارسال و هزینه ماشین و کارگر هم گرانتر شده است. در سردشت کارخانه و امکانات پیشرفته برای انگور سیاه وجود ندارد».
مریم.ن از انگور سیاه، شربت درست کرده است او میگوید: «در چند روز گذشته شروع به چیدن انگور سیاه کرده تا برای زمستان و پاییز شربت انگور سیاه تهیه نماییم چرا که طعم خیلی خوبی دارد. آن را در فروشگاهها و به عرضه فروش میرسانیم و نیز برای مصارف خانگی هم از آن استفاده میکنیم. انگور سیاه خاصیتهای زیادی دارد و از آن میوژ «کشمش» هم درست می کنیم.»
سحر.ق فعال زنان و روزنامه نگار ساکن سردشت در مورد کار فصلی زنان میگوید: «زنان زیادی در شهرهای مختلف چند ماه از سال را به کار فصلی می گذرانند. کارفصلی پاره وقت و با درآمدی کم است. زنان در کار فصلی و کاشت و برداشت محصولات و نیز چرخه اقتصادی نقش اصلی را ایفا مینمایند. مراقبت از کودکان را در خانه برعهده دارند، به سرکار می روند و در مزارع هم در کنار کار کردن، وظیفهی پخت و پز را هم برعهده دارند. معمولا دستمز آنها در برابر کار سخت آنها، ناچیز است و در این چرخه اقتصادی سهمی زیادی ندارند.»
وی در پایان میافزاید: «اکثر این زنان سرپرست خانواده هستند و یا ازدواج ناموفق داشتهاند و مسئول امرار معاش زندگی شان هستند. کار فصلی به استقلال اقتصادی آنها کمک نمیکند تنها میتوانند مایحتاج روزانه را تامین کنند. حاصل از محصولات انگور سیاه برای شهر سردشت نیست و بیشتر شرکتها و این کارگرها واسطه هستند و برای ساندیس و شراب آن را به شهرهای دیگر در ایران انتقال میدهند. شهرهای کوچک نیز فاقد امکانات رفاهی هستند و از محصولات کشاورزی خودشان هم نمیتوانند به خوبی بهره برداری کنند.»